گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱ - کتب الی الشهریار السعید عزالدین کردانشاه الهرموزی

 

شاها سزد که در شکرستان مدح تو

طوطی طبع من شکند هر زمان شکر

از خوان بخشش تو گرم بهره نیست هست

دایم ز شکر عاطفتم در دهان شکر

ز انعام شه که در حق این بنده کرده بود

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲ - کتب الی المرتضی الاعظم تاج الدولة و الدین الکاشی لتعویق جایزة

 

ای که گردون حسود جاه ترا

نه که خور هیچ خواب نیز نداد

دل مجروح دردمندش را

بجز از خون لعاب نیز نداد

خواجه جوهر برون ز انعامم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۳ - فی الشکایة من بعض الاکابر

 

زهی فرشته صفاتی که چرخ ذات ترا

برای تربیت ملک در جهان بگماشت

کنون که دور زمان با کلاه داری خویش

کلاه گوشه ی قدر تو بر فلک بفراشت

مرا که داعی این دولتم فرو مگذار

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۴ - فی الاستعطاف و الشکوی عن تعویق الاحسان

 

سپهر مهر معالی مه سپهر جلال

زهی ضمیر تو از منهیان عالم غیب

اگر نه حفظ تو بودی اساس عالم را

معارج فلکی منهدم شدی لاریب

جهان ز بهر جلال تو قرطه ئی می دوخت

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۵ - و له ایضاً

 

زهی ز شرم عطای تو آب گشته بحار

ز دست حلم تو بر خاک ره نشسته جبال

نجوم ثابته پیش سپهر قدرت پست

زبان ناطقه نزد صریر کلکت لال

ز نسل آدمی و آدمی باستحقاق

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۶ - فی طلب الثوب

 

ای ز ما مستغنی و امثال ما

بر شما احوال ما پوشیده نیست

ماجرای بنده اصغا کن از انک

بر شما این ماجرا پوشیده نیست

بر تنم پوشیدنی اینست و بس

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۷ - فی صِفة صَفة الملک الاعظم ابراهیم الابرقوهی

 

ای صفّه کز صفاز خورنق نمونه ئیست

گوئی که جفت طاق سپهر معظّمست

چون هست با نیش ابراهیم ازان قبل

مانند کعبه قبله ی اولاد آدمست

پیوسته قطب دولت و دین را قرار باد

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۸ - فی الاستیهاب السرج بعد موهبة الفرس

 

ایا سپهر جنابی که همچو اختچیان

نهد بر ابلق که پیکر تو جوزا زین

چو آفتاب ز خاک درت شرف یابد

بر آستان تو افتد ز طاق خضرا زین

گهی که عزم شبیخون کنی بر انجم چرخ

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۹ - کتب علی کتابه بادگیر

 

زهی ز چرخ برین برده در بلندی آب

نشانده رفعت تو باد بادگیر سحاب

بیاد باده گساران مجلست خورشید

ببزمگاه افق نوش کرده جام شراب

ز شوق پرده سرایان ساحتت ناهید

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - کتب علی کتابه مغتسل

 

الا ای عین آب زندگانی

منوّر از تو چشم کامرانی

ترا آب روان گفتن روا نیست

که می بینم که خود عین روانی

اگر خضر از تو یک شربت بنوشد

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۱ - فی طلب العیادة

 

جهان جود شمس دین و دولت

زهی طبع تو در دانش جهانی

نه چون رایت فلک را آفتابی

نه چون قدرت زمین را آسمانی

سپهر فضل را تابنده مهری

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - کتب مولانا الاعظم شمس الدین النخجوانی الی صاحب الکتاب

 

کمال دین سپهر فضل خواجو

جهان علم و دریای معانی

شنیدم گفته ئی امروز جائی

حدیث بنده شمس نخجوانی

که او را دیدم و با او نشستم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۳ - فاجابة بهذه القطعه

 

فروغ اختر دین محمد

سپهر فضل شمس نخجوانی

توئی مسّاح صحرای معالی

توئی ملاّح دریای معانی

ترا مخدوم خود دانی که دانم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۴ - کتب الی ملک الواعظیم ظهیر الدین طوطی الواعظ

 

ای آفتاب اوج معانی که از علّو

قدرت ورای کنگره قصر مشتریست

وی صدر روزگار که صدر رفیع تو

بالاتر از مدارج نه چرخ چنبریست

رشحی زنهر جود تو دریای قلزمست

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - وله

 

صدف دُرِّ معانی دُر دریای علوم

بلبل باغ فصاحت گل بستان سخن

ایکه هنگام سخن جان جهان زنده بتست

سخنت تحفه ی جانست و توئی جان سخن

چو شکر می شکند نرخ شکر می شکند

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۶ - فی الاستیهاب

 

مدیر نقطه ی عالم مدار مرکز ملک

جهان پناه سلیمان فر آصف ثانی

روان پیکر اقبال شمس دولت و دین

ترا رسد که کنی در جهان جهانبانی

چه گویمت که تو از فرط کبریا و جلال

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - بمدح المولی الاعظم رکن الدین البکرانی

 

چو شاه شرق ز یغمای روم باز آمد

پیاده گشت از این سبز خنک چوگانی

برفت در حرم و سوی تیر کرد خطاب

که ای وزیر جهان دیده پیر نورانی

همین زمان برو و قاضی فلک را گوی

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۸ - فی تاریخ وفات شمس الدین محمدشاه و کتب علی بنائه

 

مه سپهر هنر شمس دین محمدشاه

زلال مشرب دین و نهال گلشن داد

در اول شب یوم الخمسین در شوال

میان خفتن و شام آخر مه مرداد

دوده گذشته ز عمرش ز جور دور فلک

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - کتب واحد من الشعرا الیه فی طلب المداد

 

خواستم قطره سیاهی دوش

از که آنکس که نور دیده ماست

مهر گردون عالم آنکه رخش

در سیاهی شب چو مه پیداست

آنک اهل زمانه را در خور

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۰ - و له أیضاً

 

ای که رای تو در سیاهی شب

نایب شاه گنبد خضر است

از ضمیرت چگونه می خیزد

آب حیوان گر از سیاهی خاست

آفتابی تو روشنت گفتم

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۲