الا ای عین آب زندگانی
منوّر از تو چشم کامرانی
ترا آب روان گفتن روا نیست
که می بینم که خود عین روانی
اگر خضر از تو یک شربت بنوشد
بشوید دست از آب زندگانی
بود روشن که هستی حوض کوثر
چرا کاندر بهشت جاودانی
بری ز اسیب نکبات زمینی
مصون از نکبت دور زمانی
لبت فرسوده از روی تعطّش
بلب آتش رخسان آسمانی
ترا خواند خرد گردون عاشر
ترا گوید فلک خورشید ثانی
اگر فخر آوری بر چشمه ی مهر
سزد چون مشرب قطب جهانی
قوام کن فکان شمس المعالی
امام انس و جان بحر المعانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش عشق و زندگی و اهمیت وجود معشوق میپردازد. شاعر از عشق به عنوان "عین آب زندگانی" یاد میکند و آن را مرکز امید و کامروایی میداند. معشوق در این شعر به قدری با ارزش است که حتی آبهای زندگیبخش را تحتالشعاع قرار میدهد.
شاعر همچنین به ویژگیهای معشوق اشاره میکند که از آسیبهای زمینی و زمانه محفوظ است. او به زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد و او را همچون خورشید محبوب میداند. در نهایت، شاعر از معشوق به عنوان قوامدهندهی هستی و دریای معانی یاد میکند و او را شایستهی فخر و ستایش میداند.
هوش مصنوعی: ای چشمه حیات که روشنیات به من زندگی میبخشد، من به تو چشم امید دوختهام تا به آرزوهایم برسم.
هوش مصنوعی: تو را نمیتوان به خاطر آب روان تعبیر کرد، زیرا من میبینم که خودت به حقیقت، مانند آب روان هستی.
هوش مصنوعی: اگر خضر از تو یک جرعه بنوشد، دیگر هیچ نیازی به آب حیات نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: واضح است که وجود حوض کوثر در بهشت جاودانی به کدام دلیل است.
هوش مصنوعی: بیخطر از آسیبهای گیاهان، دور از نکبت و بدبختی زمانه.
هوش مصنوعی: لبهای تو به خاطر عطش بسیار خشک شده و چهره زیبایت مانند آتش، درخشان و جذاب است.
هوش مصنوعی: تو را عقل و خرد به سمت خود میخواند، و آسمان به تو میگوید که تو همانند خورشید دیگری هستی.
هوش مصنوعی: اگر به زیبایی و درخشش خورشید خود را مباهات کنی، این کار شایستهای است چون تو از منبعی عظیم و جهانی سیراب شدهای.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید از مقام و جایگاه بزرگ امامان و شخصیتهای برجسته انسانی اشاره دارد. به نوعی میتوان گفت که شاعر به ستایش شخصیتی پرداخته که نور و هدایت را به انسانها میآورد و دانایی و معانی عمیق را در خود نهفته دارد. با توجه به کلمات، میتوان احساس کرد که این فرد نقش مهمی در افشا کردن حقایق و معانی عمیق زندگی دارد و وجودش مانند خورشید درخشان و دریاست که دانش و معانی را در بر دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
ولیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
به جام اندر تو پنداری روان است
و لیکن گر روان دانی روانی
به ماهی ماند ، آبستن به مریخ
بزاید ، چون فراز لب رسانی
شکفته شد گل از باد خزانی
تو در باد خزانی بی زیانی
همه شمشاد و نرگس گشتی ای دل
چه چیزی مردمی یا بوستانی
ز بوی موی پیچان سنبلی تو
[...]
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
و لیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
مرا تا باشد این درد نهانی
تو را جویم که درمانم تو دانی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.