حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۲
... مست و آشفته به خلوتگه راز آمده ای
گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده ست
مگر از مذهب این طایفه باز آمده ای
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳
... غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش
آه از این لطف به انواع عتاب آلوده
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴
... معذور دارمت که تو او را ندیده ای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده ای
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵
... روزی کرشمه ای کن ای یار برگزیده
گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ
بازآ که توبه کردیم از گفته و شنیده ...
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶
... و الله ما رأینا حبا بلا ملامه
حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتیٰ یذوق منه کأسا من الکرامه
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸
... از این دریای ناپیدا کرانه
وجود ما معماییست حافظ
که تحقیقش فسون است و فسانه
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹
... استاده است سرو و کمر بسته است نی
حافظ حدیث سحرفریب خوشت رسید
تا حد مصر و چین و به اطراف روم و ری
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰
... بده به شادی روح و روان حاتم طی
بخیل بوی خدا نشنود بیا حافظ
پیاله گیر و کرم ورز و الضمان علی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱
... که باشد خون جامش در رگ و پی
زبانت درکش ای حافظ زمانی
حدیث بی زبانان بشنو از نی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲
... بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی
حافظ چه می نهی دل تو در خیال خوبان
کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۳
... از فریب نرگس مخمور و لعل می پرست
حافظ خلوت نشین را در شراب انداختی
و از برای صید دل در گردنم زنجیر زلف ...
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴
... سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی
صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز
ای کوته آستینان تا کی درازدستی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵
... کز سرکشی زمانی با ما نمی نشستی
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ
چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۶
... کو راهروی اهل دلی پاک سرشتی
از دست چرا هشت سر زلف تو حافظ
تقدیر چنین بود چه کردی که نهشتی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷
... ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی
دانی مراد حافظ از این درد و غصه چیست
از تو کرشمه ای و ز خسرو عنایتی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۸
... و غر نه او بنی آنچت نشادی
دل حافظ شد اندر چین زلفت
بلیل مظلم و الله هادی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹
... ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی
گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰
... خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
به شعر حافظ شیراز می رقصند و می نازند
سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی