گنجور

حاشیه‌ها

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰:

متشکر از رضا ساقی! 💐🌹👏

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:

 

حدیث عشق

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۲:

حدیث عشق

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:

بعد از این غزل، خواندن این حدیث هم خالی از لطف نیست:

لینک حدیث

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴:

بعد از این غزل زیبا، خواندن این حدیث که دربارۀ محبّت هست، خالی از لطف نیست:

لینک حدیث

پشه در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۶ - مخلص ماجرای عرب و جفت او:

درود بر آقایان با اسامی،

فرهاد،کاظمی 

لطفا تفاسیر خود را ادامه دهید،

برکتی خواهد بود در زندگی شما،با تفاسیر شما از دفتر اول تا اینجا آمدم،

ما را در این وسط راه و گمراهی رها نکنید،

ظلماتست،

بسیار آموختم از محضرشان در کنار حضرت مولانا،

قابل بدانید ،ضعیفان را

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۸:

در این غزل شاهد بهترین ترسیمِ «گذر از راهِ صعب‌العبور و خطرناک عشق» توسط حضرت حافظ هستیم.

پند گوش کن!

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:

با این توصیفی که حافظ از مخاطب کرده، آدم دلش قَنج می‌زنه ببینه که این محبوبِ زیبارو چه جمال و چهرۀ دلربایی داشته که حضرت حافظُ تا این حد به وجد و طرب آوُرده که بهترین توصیفُ درباره‌ش بیان کرده! 😂 😋

میلاد رضایی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۲ در پاسخ به بوریا دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۹:

بله همینطوره من هم گوش کردم . بسیار زیبا سروده اند این غزل رو 

امید نقیبی نسب در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت جنید که سر پسرش را بریدند:

بیت شماره ۷ در نسخه منطق‌الطیر تصحیح احمد خوشنویس «عمادالکتاب» چاپ سال ۱۳۳۶ اینچنین آمده:

‌پخت باید اندر آن آشی چنین

هم بود زین بیش و کم نبود ازین

امیدان در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:

در بیت دوم هم مصراع یک و هم دو اختیار عروضی ابدال رخ داده؟

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۵۹ در پاسخ به رضا دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

سلام

کفارت یمین سهل است

کفاره: جریمه

یمین: سوگند

جریمه قسم خوردن آسان است

بابک بامداد مهر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

مسلما رعایت موسیقی وقافیه وایجاد هم وزنی درقراردادن "دست" مقابل "مست" دلیل اول شکل گیری بیت اول است ومولوی دربند دقت انتقال معنی برای همه افرادنبوده است.اما مشخص است آن کسی که با سخن ومعنای وجود اورا مست و ازخودبیخود می کند درادامه ازجان ودل مولوی "دست بیرون می کند"یعنی رابطه اش را با جان ودل قطع می کند ویکسره حضور وهستی خدایی می شود.

فضای غزل تحت تاثیر "آن کسی"یا انک هست واو کسی نیست جز مصاحب خداگونه ای همانند شمس تبریزی.

آن که جانها به سحرنعره زنانند از او :البته خود منشا هستی وخداست و شمس نیز چون انسانی خدایی است در قسمتهای دیگرغزل مخاطب مولوی است.

قادر نسودی - تبریز در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۲۱ در پاسخ به Javadst دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

""  که درس عشق در دفتر نباشد  ""

صحیح تر به نظر می رسد 

و با کلمه هم درس بار موسیقایی و جناس و گوشنوازی ایجاد می کند ؛

ولی کلمهء علم در اینجا کمی ایجاد غریبی و نامانوسی  می نماید ..

 

بشوی اوراق اگر هم درسِ مایی

که درس عشق در دفتر نباشد

 

همیرضا در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:

کمر کوه کم است از کمر مور این ...

کمر علاوه بر معنی متداول دور شکم آدمیزاد معنای دیگری متناسب با کوه دارد: به صخره‌های کوه هم کمر گفته می‌شود که در این بیت نوعی تناسب و ایهام در عبارت «کمر کوه» ایجاد کرده.

آینهٔ صفا در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:

As the Vision of You we hold
no thirst for Wine, will ever be
Leave the cask sealed shut
for, the tavern smashed, will ever be

 

Be it Paradise Wine, pour out
for, without the Friend
Any delightful Nectar
nothing but torture, will ever be

 

Alas, the Beloved's gone and
within these weeping eyes
Any vision of her form I draw
mere pictures on a stream, will ever be

 

Awake, O’ eyes
for, none are secure
From this endless flood
which in this dream abode, will ever be

 

Before thee, the Beloved
strolls unveiled, yet
She finds strangers, thus
under Hijab, she will ever be

 

Should the Rose behold your colourful cheeks
dripping with the Sweat of Mercy
Aflame in Passion, from the Heart's sorrow
distilled with Rosewater, it will ever be

 

Green is the valley and the land
let us now, not forsake
 Relish of a Waterside
for, a mirage the entire world, will ever be

 

Within my mind's den, seek not
room for advice and decree
For, this corner, filled with
whispers of Harp and Lute, will ever be

 

What matter, if Hafez is
in Love, a Rend and an Ogler
Many a peculiar act
integral to youthful years, will ever be

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۶:۰۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۶۱:

13- این تار چون گسسته شد آهنگ می شود - خوش باش اگر زهم گسلد پود و تار دل 

***

[یزدانپناه عسکری]

«نقطه عطف گسست غرق ساختار خود بودن»

سکوت تار درون گسلد پود و تار دل - آهنگ تار خود، اولین ساختار دل

 146 ، 12:135       

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۴۶ دربارهٔ وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۱ - حکایت:

25- ز ما تا عشق بس راه درازیست - به هر گامی نشیبی و فرازیست 

26- نشیبش چیست خاک راه گشتن - فراز او کدام از خود گذشتن 

***

[یزدانپناه عسکری]

نشیبش چیست از خود گذشتن - فراز او غباری در راه  گشتن

4:102

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۳۲ دربارهٔ وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۱ - حکایت:

21- یکی بحر است عشق بی کرانه - در او آتش زبانه در زبانه 

22- اگر مرغابیی اینجا مزن پر - در این آتش سمندر شو سمندر

23- یکی خیل است عشق عافیت سوز - هجومش در ترقی روز در روز

***

[یزدانپناه عسکری]

این طبیعت عشق بی کرانه است که با گذشتن از آستانه معینی، نقشه و طرحی نو در اندازد، زبانه در زبانه، روز در روز.

12:85

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۱ - حکایت:

11- مزاج عشق بس مشکل پسند است - قبول عشق برجایی بلند است 

12- شکار عشق نبود هر هوسناک - نبندد عشق هر صیدی به فتراک 

13- عقاب آنجا که در پرواز باشد - کجا از صعوه صید انداز باشد

14- گوزنی بس قوی بنیاد باید - که بر وی شیر سیلی آزماید

***

[یزدانپناه عسکری]

شکار عشق کار غریبی است . غیر قابل پیش بینی و هیجان انگیز . معذالک شکارچی به تجربه و اقتدار قوی بنیاد شخصی اش اعتماد و به مطلوب ترین نحو ممکن اقدام کند .

3:197

۱
۸۱۱
۸۱۲
۸۱۳
۸۱۴
۸۱۵
۵۴۶۰