کامران هیچ در ۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۵ در پاسخ به عابد دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:
بی خیال بابا
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۴۲ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۶۱ - ۵۰ - النوبة الثانیة:
10 - و الله واسع علیم وسع کل شی ء
***
[قرآن کریم]
وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ – اعراف 156 (رحمت پروردگار همه فراگیر و به روی همگان گشوده است)
[یزدانپناه عسکری]
اقتدار شخصی به تقوی در نهاد همگان است و استنباط حلقه اقتدار امر الهی و آگاهی معطوف به «اراده» فراگیر تر است برای دریافتِ رحمت واسعه ی نیروی فراگیر جامع تجرید پروردگار.
4:103 ؛ 13:123 ؛ 15:138
مهدی :): در ۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
سلام علیکم
لطفاً کسانی که این غزل رو یک عشق زمینی می دانند به سوال بنده پاسخ بدهند :
در بیت ۴ :
(اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست)
دارد در مورده یک معشوق زمینی صحبت می کند که همه دنبال این بوده اند که دستشان به زلف فلان دختر برسد ؟؟؟!
(ضمیر جمع دارد .)
به نظر بنده چنین چیزی برای یک معشوق زمینی درست نیست.
سفید در ۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۰:
ما را نگاهی از تو تمام است اگر کنی...
سفید در ۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:
عذاب است این جهان بی تو مبادا یک زمان بی تو
به جان تو که جان بی تو شکنجهست و بلا بر ما...
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۶:
امشب بر تربت پاک سعدی عزیز این حکایت را برای خانواده ای مسافر خواندم.
به نظر بنده آن شوریده که «نعرهای برآورد و راه بیابان گرفت و یک نفس آرام نیافت.» کسی جز خود سعدی نیست.
آخر چه کسی در آن کاروان و در کل کاروان بشریت شوریده تر از سعدی است؟ آن هم یک شوریده تر از سعدی در همان کاروان. حتما اگر جز سعدی بود او را می شناختیم.
در واقع حکایت نفس می کند مخصوصا ابیات بعدی هم بر این مطلب گواه است
دوش مرغی به صبح مینالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوشیکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوشگفت باور نداشتم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوشگفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیحگوی و من خاموش
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۹ در پاسخ به اویس دهاتی دربارهٔ جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - وله:
کاملا موافقم.
vafa در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۵ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:
در بیت چهارم، مصرع دوم، آرایه جناس تام هست یا تکرار؟
فؤاد در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۵ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶:
چه وزن سختخوانی.
رضا.ش در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ طغرل احراری » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۲:
در نسخه نفیس خطی شاهنامه موجود در کتابخانه بودلیان آکسفورد بدین گونه آمده
در شعر سه تن پیمبرانند
قولیست که جملگی برآنند
هر چند که لانبی بعدی
فردوسی و انوری و سعدی
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:
14 - دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر - کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
***
انسان و شاهدی که در آن لحظه، ابدیت او را احاطه نموده است.
غلامرضا reza۷۳۳۳۳۱۰@gmail.com در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:
سلام دوستان اگر مخاطب حقیقی چشمانش همانند جیحون اشک بارید شعر را درک کرده ما آدما قبل از ورود به عالم خاک تکه ای از نور بودیم ندانستیم که این سودا ما را با قدرت انتخاب و تصمیم های اشتباه خود را پاره پاره کردیم .
غلامرضا زریری
امیر رحیمی در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۳۳ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مفتتح کتاب بر ترتیب ابن المقفع » بخش ۳ - به سمع انوشیروان رساندن ذکر کلیله و دمنه را:
به سمع « اعلی» در نسخه خطی گنجور آمده در خط اول
محمد علی کبیری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۵:
درود بر روان پاک حضرت حافظ واقعا کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب و نخواهد گشاد
چقدر زیبا حلقه زهاد را در مورد حلقه میکده بکار برده
حلقه توبه گر امروز چو زهاد زنم
خازن میکده فردا نکند در بازم
انصافا حافظ با فاصله بسیار در صدر غزلیات ایستاده
البته به نظر من مثنوی معنوی مولانا نیز از نظر درک و معنا لا اقل با فاصله هزار سال از تاریخ فعلی ایستاده
دکتر صحافیان در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:
جان در شراره جاودان عشق گداخته شد، که کار دل یکسره شود( از قبض و بسط بیرون آید و وصال جاودانه را دریابد)ولی نشد.هرچند در این آرزوی ناممکن سوختیم.( عشق به حق در برابر یگانگی و متفرد بودن ذاتش. در مناجات شعبانیه نیز آمده: تمنایی که عمرم را در پیاش نابود کردم)
۲- با فریب و ناز گفت: یک شب سوگلی مجلس جشن و سرورت خواهم شد، با نهایت شوق کمترین غلامش شدم ولی نشد.
۳- پس از آن پیغام داد که با رندان همنشین میشوم، در رندی و دردنوشی شهره شدم و دیدار میسر نشد.
۴- طپشهای کبوتر دل بهجاست، که دلهره به دام افتادن دارد اما دام زلف و زیباییاش نصیب نشد.( این بیت در خانلری نیست)
۵- در آرزوی بوسیدن آن لبهای یاقوتی، چون جام شراب، دلخون شدم ولی نشد( خانلری: در آن هوس)
۶- در وادی عشق، بدون راهبر قدم نگذار، که من به تنهایی صدبار کوشیدم و نشد.
۷- افسوس و درد! در جستجوی رموز دیدارش که گنج پربهای من است، از غم در جهان یکسره ویران شدم ولی نشد.
۸- و صد افسوس! که در جستن گنج حضورش، بسیار به پیش مدعیان بزرگ سلوک رفتم، ولی نشد.
۹- برای وصالش چارهجویی بیشمار کردم ولی نگارم پیوسته گریزنده بود و نشد(خانلری: از سر مکر)
-این شعر نومیدانهترین شعر حافظ از نظر امکان وصل است، حافظ در هر حالی واجد و واصل نیست، بلکه پیوسته میان قبض و بسط در حال آمد و شد بوده است.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
حبیب شاکر در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸:
سلام بر یاران همراه
«ایام زمانه از کسی دارد ننگ»
کو بر سر مال با همه دارد جنگ
نی شرم زخالق بودش نی از خلق
غافل ز نکیر و منکر و گوری تنگ
سپاس از همه عزیزان
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۵۸ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۱ - النوبة الثالثة:
9- چندان که میان آشنایی و عاشقی است هم چندان میان جنات و نهر و میان عند ملیک مقتدر است، هر کس را بقدر همت و اندازه معرفت خویش.
***
[یزدانپناه عسکری]
فرا خوان نور خالق و مقام صِبْغَةَ اللَّهِ به اشاره و صدق
صدق وضوح و تمرکز و خواست انسان در مقام صِبْغَةَ اللَّهِ در معبد صدق است.
هنگامه ی است که انسان در درون خود با خودش درگیری ندارد و این عدم درگیری در عمل به صورتِ صدق منعکس می شود . یعنی یک مورد را واضح از الله تعالی می خواهیم . نمی دانم، شاید، اگر، کدام بهتراست، ... ندارد. صدق جزئی از رنگ بی رنگی و قصد نرمش ناپذیر است ، جایی است که انسان از خاصیت خواسته خود مطمئن است ، یعنی با خودش صادق است.
القمر : 55 - فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِر
البقرة : 138- صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُون
8:249
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۸:
3- ز رسم معبد دل غافلی کز اهل حضور
***
ترا چون خرده بینان نیست در دل نور آگاهی - وگرنه مرکز اینجا بیش از پرگار می رقصد
[یزدانپناه عسکری]
پرگار به همت و قصدیت انسان در معبد دل می رقصد.
هدایت تقویت شده و هدفمندِ نور آگاهی دل و انرژی آزاد شده در همسویی ادراک. صِبْغَةَ اللَّهِ
البقرة : 138 - صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ
المؤمنون : 20 - وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآکِلین
____________
الکافرون : 3 - وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ
الکافرون : 5 - وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُد
التوبة : 112 - التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ
المؤمنون : 47 - فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ
کامران هیچ در ۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:
خیام فیلسوفی ضد دین بوده
واکر رسالات خود را با شعائر مذهبی آغاز کرده
مجبور بوده تقیه کند
افکار اصلی خیام در چهار پاره های اوست نه در رسالاتش
کامران هیچ در ۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵: