گنجور

حاشیه‌ها

خسرو ترقی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۵ دربارهٔ دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۵:

این شعر از ادله هایی است که برای زرتشتی بودن نوشین روان دقیقی بکار میره

رضا از کرمان در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱:

سلام خدمت سرکار خانم عندلیب

  بنده به نوبه خودم از خوانش این غزل  از شما تشکر میکنم 

 شاد باشی ونفست همواره گرم

یکی (ودیگر هیچ) در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۸ در پاسخ به کژدم دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۷:

در معنی فرقی نمی کند نهایت آرزوها و آمال همان فضولات واضافات راه سلوک است!

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۰:

واژه «هابده» در مصرع نخست بیت شماره 3 یعنی «بده، ببخش».

اسماعیل ونکی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰:

در عجبم که این سعدی عزیز و گرانقدر ما چه دیده که این چنین در حیرت است؟

وحید قاسمی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

مواضع کلامی قراطیس تحریف شده است
بیرونِ جهان همه درون دل ماست
این هر دو سرا یکان یکان منزل ماست
محنت همه در نهادِ آب و گِل ماست
پیش از دل و گِل چه بود آن حاصل ماست
پس درین زمان اعتمادی که چنان باید، نشاید

. . در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۱ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۳۹ - اشک شیخ:

آیا این قسمتی از این شعر نیست؟ ایرج میرزا » قصیده‌ها » شمارهٔ ۱۰ - انتقاد از حجاب (نقاب دارد و دل را به‌جلوه آب کند)

هم ردیف یکسان دارندن هم موضوع آنها یکی است و هم وزن و هم قافیه‌اند

اما هنوز مدرکی برای این موضوع پیدا نکرده‌ام 

شهپر شاه هوا در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۳۰:

بیت چهارم، مصرع دوم

چون شد خوار--> چون شدم خوار

علی دادمهر در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴:

می خواستم توصیفی برای این شعر بنویسم 

و توصیف من این است : 

 

 

ابوالفضل توسلی زاده در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۹۳ - لردگان و لنجان:

اَرَّجان (معرب ارگان/آریاگان) نام باستانی شهرستان بهبهان در استان خوزستان است.

کژدم در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۸ در پاسخ به یکی (ودیگر هیچ) دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۷:

گمان کنم در بیت یکم معنای غایت را با معنای غایط اشتباه گرفته‌اید.

سبحان گودرزی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

من که فرزند این سرزمینم
در پی توشه ای، خوشه چینم
شادم از پیشه ی خوشه چینی
رمز شادی بخوان از جبینم

قلب ما، بوَد مملو از شادی بی پایان
سعی ما ، بود بهر آبادی این سامان

خوشه چین ، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین ، کجا دست حسرت زند بر دامان

منبع: پیوند به وبگاه بیرونی

مهشید یوسفی خونساری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:

تو بیت یکی مونده به آخر، "راه عراقی" ایهام چهار گانه داره

2.راه کشور عراق(که شاید معشوق بی خداحافظی رفته اونجا) 

2.یکی از خطوط هفت گانه ی جام شراب

3.سبک شعر عراقی

4.مقام موسیقی گوشه عراق

وای لامصب حافظ تو کی بودی آخهههه🥺🥺🥺🥺

علا در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۶ در پاسخ به رضا ساقی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۳:

با سلام به شما که همواره بسیار خوب و همه کس فهم شعر رو معنی می کنید. 

خواستم یادآوری کنم که در بیت :

گوی خوبی بُردی از خوبانِ خُلّخ شاد باش
جام کیخسرو طلب کافراسیاب انداختی

در فرهنگ لغات دهخدا خ خلخ با فتحه اومده و لام با ضمه

دیگر اینکه  اشاره کردید که افراسیاب شاه ترکان بود، در حالی که  به فرموده ی استاد محجوب تورانی ها ترک نبودند، اتفاقا ایرانی بودند و بعد از آنکه آن خطه از سرزمین ما را فریدون به فرزنش تور بخشید، نام توران گرفت.

ارادت

سبحان گودرزی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱:

این اشعار باید با آب طلا نوشته شوند:

بی‌خانمان و مسکین، بدبخت و زار و غمگین

خوب اعتبار دارد، بی‌اعتباری ما 

سبحان گودرزی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۱ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳:

باد خزان نکبت ایام ناگهان

بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد

سبحان گودرزی در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۱۳:

خداوند رحمان رحمت کند سعدی نیک گفتار و پندآموز 

Nima.Mmmm در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

این بخش از متن نظر آقای رضا که گویا مربوط به سال۹۶ بوده است ( اگر اشتباه نکنم)نظر مرا جلب کرد و لازم دانستم توضیحی بدهم. <br>
ایشان گفته است:<br>
«آخرچه لزومی دارد شاعر یا عارفی که ازخداوند طلبِ دانش وآگاهی داشته ،سخنان خود را با واژه های باده وساقی و....و رمزآلود بگوید؟مگر نمی توانسته با همان واژه های دانش یا اگاهی حرفش را بزند»<br>
و در ادامه هم اضافه میکنند که حکومت هم حکومت اسلامی بوده و با این حرفهای مذهبی و دینی کاری نداشته والی آخر و بر این اساس و این قضاوت این غزل را غیر عارفانه دانسته است که قضاوت اشتباهی است. 

اتفاقا این غزل از جهاتی یکی از عارفانه ترین غزل های حافظ است


دوست عزیز<br>
شاعر اگر از جام و باده سخن میگوید نه بخاطر فقط رمز آلود سخن گفتن بلکه بخاطر بیان هنری مطالب است. <br>
جام و باده و شراب و می و مستی ابزار دست کار شاعر است. <br>
فرض کنید که حافظ در شعرش به طور مستقیم میگفت :خداوندا به من دانش یا اگاهی  بده <br>
آن وقت دیگر شعری بدین هنرمندی که با کلمات باده و ساقی و شراب سروده و جای برداشتهای مختلف را به مخاطب میدهد نسروده بود. <br>
نهایتا کارش یک سخن منظوم بدون تشبیه واقعا  خشک و بی مقدار بود. <br>
حافظ هنرمند است و مطالب را هنرمندانه بیان میکند. <br>
شراب و باده و می و مستی ، به اصطلاح امروزی ها تم اصلی شعر حافظ است و او سخنانش را با این تم و زمینه بیان کرده است. <br>
او  آنجا  که میخواهد بگوید: من که خود گناهکارم چرا عیب دیگران را بگویم. این جمله را در دستگاه فکری و هنری وشعری خود قرار داده و اینگونه بیان می کند:<br>
مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی<br>
چرا ملامت رند شراب خواره کنم<br>
آن جا که میخواهد از گیر و دارها و بگیر و ببندهای حکومتی بگوید، چنین میسراید:<br>
به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است( مراجعه شود به کل غزل)
و این یعنی بیان هنری واقعیت. 
اصلا اگر ما حافظ را شاعر بزرگ زبان پارسی میدانیم بخاطر همین هنرمندیهاست که با کلام انجام داده وگرنه چه فرق بین او و شاعری که مطالب را فقط به شکل منظوم درآورده و تحویل داده است. <br>
دوستان توجه کنند ما در قبال حافظ با یک شاعر هنرمند بسیار بزرگ و چیره دست روبرو هستیم که هنوز یک هزارم هنر شاعری او را هم در نیافته ایم. <br>
زیرا اساسا هنوز شعر و هنر و بیان هنری را نشناخته ایم.<br>
شعری از او خوانده ایم و فالی گرفته ایم و او را از مقام والای یک هنرمند شاعر تا سطح پست یک مست لاابالی پایین آورده ایم.<br>
پایان. <br>
<br>
متاسفانه در انتهای جملات نوشتاری بنده عبارت انگلیسی br دیده میشود که علتش را نمیدانم و اصلاحش هم وقت گیر است <br>

ادبیات در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۳۹ در پاسخ به کسرا دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹:

ماهم عاشق سعدی هستیم. 

نه من از دست نگارین تو مجروحم و بس

که به شمشیر غمت کشته چو من بسیارند🌹🌹

خوشه چین بانو در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

با سلام و ارادت خدمت جناب آقای رضا 

ضمن تشکر و قدردانی از جنابعالی به سبب زحمتی که در شرح غزلها ی حافظ عزیز پذیرا شده ایدنقدی کلی بر تفاسیر شما دارم شما درشرح غزلها یک نوع تناقض گویی دارید غزلی را سراسر عرفانی تفسیر می فرمایید و در یک غزل به عنوان مثال همین غزل بی پروا حمله می کنید به کسانی که این غزل را عرفانی معنی می کنند البته با شما موافقم که بعضی ها از آن طرف بام می افتند و غزلهای عاشقانه را هم عارفانه معنا می کنند  ولی چنانچه شما از بدیهی ترین ابیات معرفتی حافظ  که اتفاقا در این غزل است  برداشتی رو بنایی بفرمایید چه تفاوتی بین شما و آنهاست ؟! آیا نور سبب نمی شود که به زبان ساده بینش بهتری داشته باشی و حقایق را ببینی آیا کسی که مست و ملنگ از شراب انگوریست چشمش بر حقایق پوشیده می شود  یا حقیقت را بهتر می بیند ؟ شما  می دانید عکس در اشعار قدما به معنای عکس امروزی نیست باز تاب و پرتو و تجلی نور است وعکس رخ یار یا پرتو و بازتاب معشوق را در پیاله آیا کسی می  بیند که بینش معرفتی داشته باشد یا یک مست از باده انگوری که گاها اختیار حرکات و کلام خود را ندارد والبته که خودتان هم در شرح بیت هرگز نمیرد آنکه......اشاره فرموده اید که : شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است و نیک می دانید دم از می نوشی و میخوارگی شیوه ملامتی حافظ است برای  جنگ با ریا و ریا کاری .    در کل به نظر این کمین بنده شما مختارید هر گونه که دریافت می کنید معنی بفرمایید ولی ۱) تناقض گویی هایتان را برنمی تابم ۲) اینگونه حمله بر نظر دیگران بخصوص از جانب فرد ارزشمندی چون شما برایم عجیب و باور ناکردنی ست 

با ارادت  و سپاس مجدد 🙏🌹

۱
۵۶۳
۵۶۴
۵۶۵
۵۶۶
۵۶۷
۵۴۵۸