م.ج خسرو منش در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹:
وزن این شعر اشتباه درج شده
وزن این شعر ( مفاعیلن مفاعیلن فعولن ) است
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - جان و تن:
درود. چرا در بیت چهارم از کلمه نظرباز استفاده شده است؟
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۹ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۸ - گل پنهان:
نوشته مثنویات، تمثیلات و مقطعات
این شعر احتمالا جزء تمثیلات است، درست است؟
چون نه مثنوی است و نه مقطع
بیقرار در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴:
« ای دل تو را نگفتم ، کــز عاشقی حذر کن ؟ »
در کار دل مپیچ و با عقل خود به سر کن ؟عاشق شدی شکستی ، پیمان عقــل خود را
اکنون به جُرم عشقت شب تا سحر نظر کنآب ار شدی چو شمعی ، غافل شدی ز جمعی
در کنج عزلتت هان ، با جان خود شرر کنپروانه شو به گردِ ، گلْ عارضی ز حسـرت
وانگه به هجر نرگس ، غم جامه ها به بر کناز عاشقان مپرسید ، احوال بی دلان را
افغان و آه و اشکت ، در هجر گل به در کنتا کی ریا و تزویر ، تا کی تو ناسپاسی
از بهر حق شناسی در خویش و خود سفر کنغم از دلت نَرُفتی ،گفتم ولی نگفتی
شب تا سحر که خفتی ، اکنون غمت به در کندردا که داغ هجران ، جسمم گرفته از جان
ای همه اینم ز آن ، چشمم پر از گهر کنعمرت به سر شد امّا ، نامد خبـر زِ یارت
وان غایب از نظر را چون سُرمه در بصر کنآسایش دو گیتی آسان به کف نیاید
یا با خِرَد بیامیز ، یا با دلت خطر کنما را که بی قـراریم ، در کار دل فگـاریم
با عشق خود بمیران ، فردا به حشر حَضر کن#رضارضایی « بیقرار »
بیقرار در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۴:
« ای دل تو را نگفتم ، کــز عاشقی حذر کن ؟ »
در کار دل مپیچ و با عقل خود به سر کن ؟عاشق شدی شکستی ، پیمان عقــل خود را
اکنون به جُرم عشقت شب تا سحر نظر کنآب ار شدی چو شمعی ، غافل شدی ز جمعی
در کنج عزلتت هان ، با جان خود شرر کنپروانه شو به گردِ ، گلْ عارضی ز حسـرت
وانگه به هجر نرگس ، غم جامه ها به بر کناز عاشقان مپرسید ، احوال بی دلان را
افغان و آه و اشکت ، در هجر گل به در کنتا کی ریا و تزویر ، تا کی تو ناسپاسی
از بهر حق شناسی در خویش و خود سفر کنغم از دلت نَرُفتی ،گفتم ولی نگفتی
شب تا سحر که خفتی ، اکنون غمت به در کندردا که داغ هجران ، جسمم گرفته از جان
ای همه اینم ز آن ، چشمم پر از گهر کنعمرت به سر شد امّا ، نامد خبـر زِ یارت
وان غایب از نظر را چون سُرمه در بصر کنآسایش دو گیتی آسان به کف نیاید
یا با خِرَد بیامیز ، یا با دلت خطر کنما را که بی قـراریم ، در کار دل فگـاریم
با عشق خود بمیران ، فردا به حشر حَضر کن( مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن )
#رضارضایی « بیقرار »
دکتر حافظ رهنورد در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:
این غزل زیبا تقدیمیست به خواجه ابوالوفا فرصت شیرازی که از صوفیان حقیقی همدوران خواجه حافظ بوده و بسیار به کار خیر مشغولیت داشته
دکتر حافظ رهنورد در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:
این غزل حکایت عاشق (بلبل) است در عشق محبوب(گل) به رقیب(باد صبا) وقتی که میبیند علارغم اینهمه سختی و خون دل خوردن و رنج، معشوق با رقیبش عشقبازی میکند و او شاهد این عشقبازیست
به هر سو بلبل عاشق در افغان// تنعم از میان باد صبا کرد.
رقیب روبندهی معشوق را کنار میزند و گرهبند قبای او را باز میکند و در آغوش یکدگر میروند و گل از این هماغوشی میشکفد؛ از این روست که حکایت سختیهایش را برای صبا میگوید تا بلکه دردش دوا شود و رقیب گل را به بلبل ببخشد.
علیرضا فرح بخش در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:
سلام دوستان
به قول بزرگی بجای این بیت شعر شهریار:
(برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را)
بیت زیر را میگفت بهتر و خیلی به راه و روش امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نزدیک بود و در واقع عمل امام علیه السلام را به بهترین وجه توصیف میکرد
مرو ای گدای مسکین تو در سرای مولا
که علی همیشه میزد در خانه گدا را
احمد احمدی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نرسی بهرام » پادشاهی نرسی بهرام:
هوش مصنوعی واژه نَرسی را که یک اسم خاص است فعل انگاشته و ابیاتی را که دربردارنده این واژه بوده به طرز نادرستی شرح داده است.
احمد عنصری در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۵۲ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:
درود برشما
توضیح تون در مورد هفت خط واقعا برای من هم جالب بود و هم بدیع فکر نمی کردم حتی ادبیات کوچه بازاری ما هم چنین معنی ژرفی داشته باشند.
آفرین برشما
احمد احمدی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نرسی بهرام » پادشاهی نرسی بهرام:
هوش مصنوعی واژه نَرسی را که یک اسم خاص است فعل انگاشته و ابیاتی را که دربردارنده این واژه بوده به طرز نادرستی شرح داده است.
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۷ در پاسخ به مریم نیکویی دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه:
در چند بیت قبل حکایت گوشه گیری مجنون را بیان میکند و میگوید مجنون در شگارگاه گوشه ای بنشسته بود و از مشغله های و هیاهوی اطراف خود کنارکشیده بود. بیت 82 و چند بیت بعد از آن مثالهایی است برای حالت گوشه گیری و افسردگی مجنون که به هیچ چیز و هیچ کس اعتنا نداشت
میگوید او مثل گرگی بود که سیر باشد و برای گرگ سیر مهم نیست که چه شکاری اطراف او پرسه میزند و پرنده شکاری که نیاز به خوراک نداشته باشد به دنبال طعمه ای نمیرود.
به نوعی بریدن مجنون عاشق را از هیاهوی دنیای اطراف خویش بیان میکند و در ادامه غم او را غمی والا و بلند مرتبه میداند.
کی پارسا رئیسی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۲۹ در پاسخ به علیرضا آساره دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۰:
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
احمد خرمآبادیزاد در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۴ - در بیان نوحه گری و ماتم داری بدن از مفارقت روح و حسرت بعدالموت:
1-مصرع دوم بیت نخست به شکل «داستان تا شرح حال ما کشید» درست نیست و باید به شکل زیر باشد:
«داستان تا شرح حال جان کشید»
این نکته را هم از نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379 میتوان فهمید و هم از مصرع دوم بیتهای 17 و 35، که به ترتیب میگوید «عقل را در سوگ جان یاری کنیم» و «تا به حال جان بگریم زار زار»
2-مصرع نخست بیت 49 به شکل «باز باغ افروزدم سردی گرفت» هم کاملا نامفهوم است و هم ناسازگار با مصرع دوم. به استناد نسخۀ خطی باید به شکل زیر باشد:
«بادِ باغافروز دمسردی گرفت»
3-در مصرع نخست بیت 64، «روزم گشت دیر» (به جای «روزم گشت پیر») درست است. شاعر در مصرع دوم بیت 81 نیز از مفهوم «دیر شدن روز» (به معنی «فرصت نداشتن») بهره گرفته است.
4-در مصرع نخست بیت 78، «گُردان» به جای «ترکان» درست است؛ زیرا روی سخن شاعر پایداری در برابر ترکان میباشد.
*با نگرش سیستمی، دقت تصحیح و ویرایش را افزایش دهیم.
علی میراحمدی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
شیرین دهنان آنها هستند که نیک سخن میگویند و سخن نیک میگویند و مردمان را به خیر و خوبی رهنمایی میکنند و منظور شاعر از شیرین دهنان ،انبیا و اولیا الهی هستند.
نظامی ، شاعران را دنباله رو پیامبران میداند و چنین مرتبه بلندی برای شاعران الهی قائل است:
پرده رازی که سخنپروریست
سایهای از پرده پیغمبریست
پیش و پسی بست صف کبریا
پس شعرا آمد و پیش انبیا
این دو نظر محرم یک دوستند
این دو چو مغز آنهمه چون پوستند
و حافظ هم مثل نظامی، شاعران الهی را پیروان و میراث داران مکتب پیامبران و اولیا میداند و در جهان شعری خویش همین مفهوم را اینگونه بیان میکند:
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
مریم نیکویی در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه:
سلام دوستان لطفا بفرمایید
هدف و منظور شاعر از بیت ۸۲ چی بوده؟
شاعر داره چه کسی رو نصیحت می کنه و چرا یک دفعه این بیت اومده ؟ چون شاعر داره در ارتباط داستان عشق مجنون صحبت می کنه ، دوست داشتم بدونم خطاب به کی داره اینو می گه و چرا؟ متشکرم
علیرضا s.alireza.kianpour@gmail.com در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۴۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۵ - داستان جمشید با خاصگی محرم:
کاش از هوش مصنوعی استفاده نکنید؛ تجربهی من اینه که خروجی کار IA در تفسیر و توضیح اشعاری همچون اشعار نظامی و دیگر استادان شعر فارسی، همواره پر از اشتباههای اساسی و بعضا مضحک بوده
برمک در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۲۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۶۵:
جره بازی بدم رفتم به نخجیر
سیهدستی زده بر بال مو تیر
بوره غافل مچر در چشمهساران
هر آن غافل چره غافل خوره تیر
جُره = جوان
زده=بزد
مهرناز در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۱۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:
عزیزان شما با حس و حال خودتون اشعار خیام رو بخونید اگر دوست دارید می زمینی باشه ،اونطور بخونید اگر هم دوست دارید می آسمانی باشه اونجوری بخونید .
امین آب آذرسا در ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۵۰ در پاسخ به شادان کیوان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶: