گنجور

حاشیه‌ها

مهراهورا در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۷:۰۵ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:

این غزل در حافظ نسخه ی قدسی که کاملترین و معتبرترین دیوان حافظ است به حافظ نسبت داده شده و در واقع حافظ این غزل را سروده.

 

عباس مشرف رضوی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳:

جهانی شاد و غمگین‌اند از هرج و وصال تو
به
جهانی شاد و غمگین‌اند از هجر و وصال تو
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

 

عباس مشرف رضوی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۵:

اما اتصال به اول همان بیت می تواند بصورت مجازی باشد (و عملا به قرینه حذف شود) و به این ترتیب، غزل بهمان صورت هم که هست، معنی خواهد داشت؛ مثلا:
خوف بدنامی ندارم، بیم رسواییم نیست
ور بمانم مدتی دیگر چنان می‌دان که من... ( "من خوف بدنامی ندارم")؛ که دیگر لازم نیست تکرار شود (اگر به قرینه حذف شده باشد)؛ چرا که "که" (یا "که من" ) دراینجا به همان مطلب نقل شده اشاره دارد.
یا هر بیت دیگر، مثلا آخرین بیت:
اوحدی را می‌شناسم، طالع خود دیده‌ام
ور تو حالم را بدانی، رحمت آری زآن که من (- همانطور که من - خودم را می شناسم و طالعم را می دانم؛ یعنی چندانکه من خودم را می شناسم، اگر تو هم مرا می شناختی، بر من رحمت می آوردی)
به این ترتیب فکر می کنم در هر سه قالب اگر شعر خوانده شود، معنی دار خواهد بود...
چه آخر هر بیت به اول بیت بعدی و بیت آخر به اول بیت اول
چه هر بیت به اول خودش
و چه خواندن "که من" بعنوان رجوعی (و تاکیدی) به آنچه که گفته و "پیش نهاده" شده در ابتدای همان بیت.
سپاسگزارم.

 

عباس مشرف رضوی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۵:

بسیار عالی...
ولی درضمن این، توجه کنید که هر بیت درعین حال، به اول همان بیت هم قابل اتصال است...
(البته از لحاظ معنی، اتصال به اول بیت بعدی، مرجح است)

 

رضا در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۰:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:

سلام - شعرهای حافظ همیشه شور برانگیزند و همواره الهام بخش عشق به الهه های زیبایی و دوست داشتن در تمامی دوره های انسانها هستند
به ویژه این غزل که عزیزی می گفت حافظ با این غزل سنگ بنای یک عشق پاک را گذاشته است. وقتی تفأل کنار تربت پاکش که زیارتگه رندان جهان است این غزل آمد فهمیدم که عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست، دیرگاهی است کزین جام هلالی مستم.
البته اصلاح مصرع دوم بیت چهارم به (بگیرد دامنت گردم) خالی از لطف نیست.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

 

الهه در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:

این غزل مثل تمام غزلهای حافظ محشره اما به قدری ازش خاطره دارم و برای من و یه عزیز دوست داشتنی تا آخر عمر به یاد موندنیه که فقط خواستم احساسم رو از دوباره خوندن این غزل و تمام این سایت زیبا و با ارزش بیان کرده باشم.

 

Tania Shokri در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۳:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی درست است نه هر گوشه یکی مستی دستی ز بر دستی
---
پاسخ: این نقلی که شما فرمودید مشهورتر است، باید دید در تصحیحهای معتبر چه آمده. فعلاً تغییر ندادیم.

 

Tania Shokri در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

بیت دوم : ... در شهر یکی کس را هشیار نمی‌بینم
هر یک بدتر از دیگر شوریده و دیوانه...
شما بدتر را بتر درج کردید.
با سپاس فراوان
---
پاسخ: با تشکر، در اینجا به ضرورت شعر «بدتر» نمی‌تواند درست باشد و وزن را خراب می‌کند، ضمن آن که در نسخ هم «بتر» نقل شده.

 

نگین شکروی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » چشمهٔ نور:

بادرود وسپاس فراوان
در بیت اول "فقیریم" و در بیت دوم "باد بهاریم" صحیح است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

 

رسته در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۵:

علامت گذاری سه نقطه ( ...) برای این مورد درست به نظر نمی آید. آن چه منظور شما را خواهد رساند یک ویرگول است و بس نه سه نقطه.
این صنعت در شعر می نواند در رده ی سحر حلال قرار گیرد.
---
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما علامتگذاری شد.

 

مهوش نوّابی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۷:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

کلمۀ ساعد در اینجا چه معنی دارد؟ آیا به معنی بازو و آرنج است یا از کلمۀ مساعدت می آید؟

 

نگین شکروی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » سوزد مرا سازد مرا:

با درود وسپاس فراوان
در بیت آخر "ای" بنا بر نسخه ی اصلی صحیح میباشد که مخاطب,همان ساقی است که شعر خطاب به وی سروده شده است.
---
پاسخ: با تشکر، مطابق تحقیق شما کلمهٔ پیشین را بازگرداندیم.

 

عباس مشرف رضوی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۷:۱۶ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۵:

وای خدایا!!!....
من فکر می کنم سرِّ این شعر اینست که آخر هر بیت به ابتدای بیت بعدی متصل می شود...
و آخر بیت آخر به ابتدای بیت اول...و بصورت حلقوی تکرار می شود...
تا بحال نظیر آنرا ندیده بودم...حیرت آور است... و خواندن غزل به اینصورت، طنین خاصی به آن می دهد و آنرا به نثر مانند می کند.
لطفا علامت سوالها را بردارید... و بجای آن می توان در انتهای هر بیت سه نقط قرارداد.
ممنون.
---
پاسخ: با تشکر، علامتگذاری مطابق پیشنهاد شما تغییر کرد. کشف جالبی کردید من هم لذت بردم.

 

عباس مشرف رضوی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۵۵ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۵:

علامت سوال در بیت اول شاید درست نباشد:
مصراع اول:
"...خسرو خوبان، که من عاشقم ("که" حرف ربط دوجمله: "دید -که- من عاشقم" ).
مصراع دوم:
"و زمن بپوشانید رخ، چندان که من." (یعنی: "بهمان اندازه که من - جوردیدم، او رخ بپوشانید - ").
ممنون.

 

خلیل جعفری در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » سوزد مرا سازد مرا:

در بیت آخر : بستاند این سرو سهی ... درست تر میباشد
---
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما «ای» با «این» جایگزین شد.

 

احمد در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹ - گل پشت و رو ندارد:

با سلام وتشکر فراوان از سایت پربار وزحمات فراوان شما.در بیت دوم ((گفتگویی)) به جای ((گفتگوئی)) صحیح تر است.
موفق وپیروز باسید.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

 

نگین شکروی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۱۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۵ - ارباب زمستان:

با درود وسپاس فراوان
کلمات "یک لا" و " ماتم سرا" در فرهنگ های
معتبر لغات فارسی ازجمله فرهنگ دهخدا و
فرهنگ معین بصورت جدا از هم نوشته شده اند.
همچنین کلمه ی " غلت " بصورت " غلط"به فتح غ وسکون لام با استناد به فرهنگ لغات به یک
معنی است وبه هردو صورت نوشته می شود. دربیت نهم نیز "ویران گذارد" مطابق با نسخه ی اصلی است .ابیات دهم ویازدهم این شعر
نیزازقلم افتاده اند وبدینقرارند :
به کام محتکر روزی مردم دیدم وگفتم
که روزی سفره خواهدشد شکم این اژدهایان را
به عزت چون نبخشیدی به ذلت می ستانندت
چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را
---
پاسخ: با تشکر فراوان، با تکیه به تحقیق شما موارد تغییر داده شده را بازگرداندیدم و ابیات جاافتاده را اضافه کردیم.

 

بصیری در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۴:۰۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۵ - ارباب زمستان:

با عرض درود و تهیات فراوان
1- در مصرع دوم از بیت اول از غزل شماره 5 (ارباب زمستان) شهریار: «یک لا» باید «یکلا» نوشته شود زیرا یک کلمه و صفت است برای قبایان : یکلا قبایان
2- بیت دوم : ماتمسرای صحیح است. نبایست ماتم وسرای را جدا نوشت
3- بیت 9 : غلطیدن از غلط میآید و در اینجا غلط است. منظور از در خون غلتیدن است لذا غلتید صحیح است.
4- در مصرع دوم همین بیت (بیت 9) «گذارد» بجا نیست زیرا کاخ فرمانروایان ویران نیست که آنرا به همان حال ویران بگذاریم بلکه «نماید» صحیح است : خدا ویران نماید کاخ این فرمانروایان را
---
با سپاس فراوان از زحمات فردفرد وابستگان به «گنجور»، نکات بالا را که احتمالاً اشتباه در تحریر بود، معروض و امید تصحیح دارد. ارادتمند و آرزمند توفیق شما. بصیری (فقیر)
پاریس یکم ژوین 2010
---
پاسخ: با تشکر، موارد 1 تا 3 تصحیح شد، هر چند «غلطیدن» هم با توجه به سابقۀ استفاده از آن و وجود آن در لغتنامه درست است و مصدر جعلی «غَلَطیدن» چندان کاربرد و معنا و مفهومی ندارد که بخواهد خواننده را بین غلت زدن و احتمالاً غلط کردن به اشتباه بیندازد. مورد چهارم را واگذار می‌کنیم تا دوستانی که دسترسی به دیوان شهریار دارند ما را از درست آن مطمئن کنند چرا که تصحیح اشعار با تکیه بر دلیل و منطق زمانی که سند چاپی در دسترس است ولو این که منطق قویاً چیزی خلاف سند حکم کند کار درستی نیست و به تحریف می‌انجامد.

 

نگین شکروی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۷:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:

با درود و سپاس فراوان
در مصرع دوم از بیت پنجم "بسوزم" صحیح است و بصورت جمله ی سوالی خوانده می شود:
عجبست اگر بسوزم چو بر آتشم نشانی؟
---
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما «بسوزم» بازگردانده شد.

 

نگین شکروی در ‫۱۴ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ رهی معیری » ابیات پراکنده » بی‌نصیب:

بادرودوسپاس فراوان
این شعریکی ازغزلیات زیبای رهی است که مطلع و مقطع آن از قلم افتاده اند و بدینقرارند:
کنج غم هست, اگر بزم طرب جایم نیست
هست خون دل, اگر باده به مینایم نیست
گوهری نیست به بازار ادب ورنه "رهی"
دامن دریا چون طبع گهر زایم نیست
---
پاسخ: با تشکر، بیتهای جاافتاده اضافه شدند.

 

۱
۵۰۴۳
۵۰۴۴
۵۰۴۵
۵۰۴۶
۵۰۴۷
۵۱۵۵