جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۳۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۳:
رچ پایانی را بخوانید چه شاهکاریست میگوید روان دیو سپید کرکسان را به تن تو نوید میدهد
بفرمود تا رفت پیشش دبیرسر خامه را کرد پیکان تیر
چنین گفت کاین گفتن نابکار
نه خوب آید از مردم هوشیار
اگر سرکنی زین فزونی تهی
به فرمان گرایی بسان رهی
وگرنه به جنگ تو لشگر کشم
ز دریا به دریا سپه برکشم
روان بداندیش دیو سپید
دهد کرگسان را به مغزت نوید
جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۰۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۰:
گو پیلتن جنگ را ساز کرد
ازان جایگه رفتن آغاز کرد
به ایرانیان گفت بیدار بید
که من کردم آهنگ دیو سپید
یکی پیل جنگی و چارهگرست
فراوان به گرداندرش لشکرست
گر ایدونک پشت من آرد به خم
شما دیر مانید شادان بهم
شما دیر مانید خوار و دژم
-
خوار و دژم اینجا بیگمان درست نیست
جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۰:
آفتی است که در چشم پیدا می شود مانند پرده و آن را به عربی غشاوه گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از ناظم الاطباء ). ویا کدورت جلیدیه که آب مروارید نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). مجازاً بمعنی تاریکی و سیاهی آید. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). اوستا تمه ( تاریکی )، پهلوی توم ، پهلوی وندیداد تومیک ، هندی باستانی تامس ( تاریکی )، افغانی تورتم ( تاریکی ). ( حاشیه برهان چ معین ) : و سپیدی و تم از چشم ببرد چون در چشم کشند. ( الابنیه عن حقایق الادویه ).
میان هوا جای جای ابر و نم
چو افتاده بر چشم تاریک تم.
امیر شریعتی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۰۳ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۰:
سلام و عرض ادب
حدود چهار سال قبل یادداشتی در مورد یک اشتباه تایپی در مصرع اول از بیت اول این غزل گذاشتم، اما متاسفانه هنوز تصحیح نشده و تمام سایتها این بیت رو از روی سایت گنجور کپی کرده و اشتباه درج نمودهاند.
خواهشمندم تصحیح بفرمایید...
باتشکر
Fatemeh Hosseini در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸:
دوستان کسی هست این دو تا بیت رو خیلی هوب تفسیر کنه؟ عقل ناقص بنده عاجز هست
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:
کس این کند که دل از یار خویش بردارد؟
مگر کسی که دل از سنگ سختتر دارد
«کس» در اینجا استفهامی است (کسی)
که گفت من خبری دارم از حقیقت عشق؟
دروغ گفت گر از خویشتن خبر دارد
«که» در آغاز بیت، از ادات استفهام است به معنی «چه کسی»
چه کسی گفت من از حقیقت عشق خبر دارم؟ اگر از خودش خبر دارد و هنوز خودی برایش مانده است؛ در ادعایش دروغگوست.
اگر نظر به دو عالم کند حرامش باد
که از صفای درون با یکی نظر دارد
کسی که از صفای درون و روح پاک با یک نفر نظری دارد اگر به هر دو جهان توجه کند بر او حرام باد. یعنی اگر عشق کسی در دل داری؛ دیگر دلبستگیها را رها کن که در یک خانه دو مهمان نمیگنجد.
گر از مقابله شیر آید از عقب شمشیر
نه عاشقست که اندیشه از خطر دارد
شاید بشود گفت شاه بیت مصور این غزل، این بیت باشد. مقابله به معنی روبرو است. اگر از روبرو شیر حمله کند و از پشت سر، دشمن با شمشیر باشد، کسی که اندیشه خطر داشته باشد عاشق نیست.
میشود مصرع اول را نقاشی کرد.
از آن متاع که در پای دوستان ریزند
مرا سریست، ندانم که او چه سر دارد
سر در اینجا جناس دارد. سرِ اول به معنی عضو بالاییِ بدن (کله) است و سرِ دوم به معنی عزم و نیت است.
از آن کالا و متاعی که در پای دوستان میریزند من یک سر دارم (که به پای دوست بریزم) نمیدانم نظر و قصد دوست چه باشد. (میپذیرد یا رد میکند.) (گر رد کنی بِضاعتِ مُزْجاة ور قبول)
در این بیت به زیبایی پای دوست و سر ِدوستدار در برابر هم قرار میگیرند که البته در تصویرسازیهای زیبای سعدی بسیار است.
دریغْ پای که بر خاک مینهد معشوق
چرا نه بر سر و بر چشم ما گذر دارد؟
حیف است که معشوق پایش را بر خاک میگذارد، چرا بر سر و چشمِ ما گذر ندارد؟
«نه» در ابتدای مصرع دوم در واقع برای منفی کردن فعل «دارد» است و در هنگام خواندن باید به این نکته توجه شود.در اکثر خوانشها، «دریغ» به کسر غ خوانده شده است، به نظرم ایراد داشت با چندین نفر از اساتید برجسته ادبیات فارسی صحبت کردم و همه فرمودند به سکون غ صحیح است و باید بر آن مکث کرد.
عوام عیب کنندم که عاشقی همه عمر
کدام عیب، که سعدی خود این هنر دارد
مردم عام و بیخبر از عشق، به من عیب میگیرند که در طول عمرت عاشق هستی!
کدام عیب؟ این که عیب نیست این تمام هنر سعدی است.
روانت شاد که روانمان را شادی میکنی ای عزیز پارس
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۵۲ در پاسخ به منوچهر دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:
همین که ثبت شده صحیح است
استفهامی است
ما هنوز در خواندن بیت مشکل داریم و به سعدی ایراد می گیریم که اشتباه کرده
یا للعجب
جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ عنصرالمعالی » قابوسنامه » باب بیستم:اندر کارزار کردن:
می دشمن شیرنو داری دمونه
نهراسمی ور مره گهون وردرونه
چنین گته دوناک مس هرزونه
بگور خته این کس نخسبه بخونه
----
چنین گفته داناگ بزرگ فرزانه
انکس که بگور خفته نخسبد بخونه
رضا از کرمان در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۲۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای:
سلام جناب رضوانی
درسته این تمثیل در قالب مثنوی ودقیقا هم وزن با مثنوی معنوی است ولی وزن در انحصار هیچ شاعری نبوده ونیست وبنظر من تمامی ایده پردازی های مرحومه پروین اعتصامی خلاقانه وبدیع اند وهمچنین انتخاب کلمات وهم آوایی وبکار گیری صنایع ادبی نشان از تبحر بالای ایشان در سرایش شعر است، وبه گفته حضرتعالی اگر از مولانا اقتباسی کرده من شعر اصلی مولوی و اقتباس پروین را ندیده ام اگر امکان دارد نمونه ارایه بفرمایید .
شاد باشی عزیز
سیدمحمد جهانشاهی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴:
پایِ تو چوبین و ورطه چیچله باشد
سیدمحمد جهانشاهی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۱:
تا کِی ، ای صَرصَرِ فراقِ عزیزان،
پرویز عسکر در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۸:
من در این ویرانه منزل گنج ها گم کرده ام
مرغ دل را هم به طوفان بلا گم کرده ام
من یکی گم کرده ام کاندر جهان همتا نداشت
گر نمیشد کفر می گفتم خدا را گم کرده ام
ترانه سرا احمد ظاهر بلبل شرق
شایان در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۱۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۹۹:
این شعر در واقع با کمی تصرف از دوبیتی های صوفی مازندرانیاست.دوبیتی مذکور را به غلظ به نام باباطاهر ثبت کرده اند.
اصل شعر
دلا راه تو پر خار و خسک بی
گذارت بر سر چرخ فلک بی
گر از دستت درایو پوست از تن
بیو کن تا که بارت کمترک بی
(دیوان صوفی مازندرانی- باهتمام و تصحیح و تحشیه طاهری شهاب-ص 70)
شایان در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۰۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۹۷:
این شعر در واقع با کمی تصرف از دوبیتی های صوفی مازندرانیاست.دوبیتی مذکور را به غلظ به نام باباطاهر ثبت کرده اند.
اصل شعر
دلا راه تو پر خار و خسک بی
گذارت بر سر چرخ فلک بی
گر از دستت درایو پوست از تن
بیو کن تا که بارت کمترک بی
(دیوان صوفی مازندرانی- باهتمام و تصحیح و تحشیه طاهری شهاب-ص 70)
شایان در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۰۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵۳:
با کمی تصرف از دوبیتی های صوفی مازندرانیاست. این دوبیتی را به غلظ به نام باباطاهر ثبت کرده اند.
اصل شعر
در این بوم و بر انجم پرورش نی
شوانم خاو، روزانم خورش نی
سری دارم که مغزی اندرش نی
تنی دارم که پروای سرش نی
(دیوان صوفی مازندرانی- باهتمام و تصحیح و تحشیه طاهری شهاب-ص 70)
میم کاف در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۸:
باسلام.
با اندک عنایتی به بوطیقایِ بیان و سبکِ مولانا، و بارها دکر تمثیل شیر و آهو ، و نیز قوتِ اصلیّ ِ بَشَر نورِ خداست، و کابرد واژه یِ "چَرا" یا "چَریدن" ، چَریدنِ نور ،در استعاره ها و آرایه های مختلف؛ بنظر می رسد که در مصرعِ اول بیتِ اول، همان چریدن در هنگام وصل منطقی و صحیح باشد و به قرینه یِ آن در مصرعِ دوم، "چه را" (چه چیز را") می توانم در حالیکه فراق دارم و از او دور هستم، بیاموزم؟! منطقی تر است و نزدیک به رسم الخطِ مولانا.
لذا :
در وصال اَت، چَرا بیاموزم
در فَراق اَت، چِه را بیاموزم؟!
محمد رضوانی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۰۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای:
خانم پروین اعتصامی بدون شک طلایه دار بانوان شاعر در شعر فارسی است .بدون تردید استاد بی بدیل مناظره و پندهای اخلاقی است.اما یک اشکال بر کار ایشان غیرقابل انکاره. پروین بسیاری از کارهای مولانا را بازگویی و بازسازی کرده اما منهرگز ندیدم یک مورد اشاره ای مختصر کنه و نامی از صاحب اصلی اثر ببره. ما در هزار سال شعر فارسی شاید کپی رایت نداشتیم اما پایبندی اخلاقی شاعر را در ابن موارد داریم که بسیارند.حوب بود خانم پروین که از خانواده فرهیخته ای بودند چنین اخلاق مداری حرفه ای را رعایتمیکردند.
دوست شعر در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۳:
چقدر زیبا مولی به امام زمان اشاره میکنه:
آمد ندای آسمان آمد طبیب عاشقان
خواهی که آید پیش تو بیمار شو بیمار شو
نکته: یکی از نشانه های حتمی ظهور امام زمان شنیده شدن ندایی از آسمان است که دعوت به امام زمان میکنه که به طور بسیار گسترده این مطلب در روایات آمده و با جستجوی ساده در اینترنت قابل مشاهده است.
مهدی ابراهیم پور در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۵۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای:
سلام این شعری که اینجا گذاشتید ازمولانا هست نه پروین اعتصامی لطفادرمنبع اثار دقت کنید
منتظر در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۵۴ در پاسخ به ارزو دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » ساقینامه: