محمدرضا آ در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۱۴ در پاسخ به علی بی ستاره دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
سلام
منظور از چهارده روایت متفاوت، شیوه های «خوانش» متفاوت هست و متن قرآن همیشه یکی بوده و هست و شیعه هم فقط یک نوع خوانش را قبول دارد.
فرهود در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۱ - تولیدن شیر از دیر آمدن خرگوش:
زره: موج روی آب
Khishtan Kh در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۳:
چقدر زیبا ⭐
بردیا در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۶ دربارهٔ جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۰:
زیبا
فرهود در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۳ - بقیهٔ قصهٔ پیر چنگی و بیان مخلص آن:
ابریشمبها : یعنی مزد ساز زدن.
در قدیم تار ( امروزه سیم) ساز را از ابریشم میکردهاند.
فرهود در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدیدکنندگان را:
ماسیدن یعنی ورم کردن ، پندام گرفتن
فاطمه زندی در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱:
۱_امروز در فراق تو دیگر به شام شد
ای دیده پاس دار که خفتن حرام شد
فِراق: جدایی. به شام: شد به شب رسید.
معنای بیت: امروز هم در جدایی تو سپری شد و به شب رسید. ای چشم من، اکنون نوبت نگهبانی و بیداری توست زیرا (از یار خبری نشد،و این به معنای آن است که نباید به خواب بروی.
۲_بیش احتمال سنگ جفا خوردنم نماند
کز رِقت اندرون ضعیفم چو جام شد
احتمال: تحمل. جفا: بیمهری، بی وفایی، (سنگ جفا تشبیه صریح) رقت: نازکی. اندرون: دل. جام: شیشه. معنای بیت:بیش از این دیگر نمیتوانم بیمهریها و آزارهایی را که مانند سنگ بر سرم میبارد تحمل کنم، زیرا دل ناتوانم از نازکی مثل شیشه شده است و با سنگی دیگر میشکند.
۳_افسوس خلق میشنوم در قفای خویش
کین پخته بین که در سر سودای خام شد
افسوس ۱_ ریشخند، تمسخر ۲_ دریغ حسرت. در قفای خویش: از پشت سرم.
کین:در اینجا بیانی است« که این» در سر چیزی شدن: فدای چیزی شدن. سودای خام: خیال خام، آرزوی بیهوده و عبث.
معنای بیت: از هر جا میگذرم ریشخند با دریغ و تاسف مردم را میشنوم که پشت سرم میگویند: این آدم پخته و سرد و گرم روزگار چشیده را تماشا کنید که فدای خیالی خام و آرزویی عبث شده است.
۴_تنها نه من به دانه خالت مقیدم
این دانه هر که دید گرفتار دام شد
دانۀ خال: تشبیه صریح. مقید اسیر، گرفتار.
۵_گفتم یکی به گوشه چشمت نظر کنم
چشمم دَروُ بماند و زیادت مُقام شد
زیادت شدن: افزایش پیدا کردن.
معنای بیت: با خود فکر کرده بودم که نیم نگاهی به او بیندازم (وقتی نگاه) زیبایی او چشمم را خیره کرده و مقام او در نظرم افزایش یافت.
۶_ای دل نگفتمت که عنان نظر بتاب
اکنونت افکند که ز دستت لگام شد
عنان: افسار، زمام"عنان نظر"(اضافه استعاری) بتاب: از مصدر تافتن تابیدن) برگرداندن. عنان تافتن به کنایه یعنی روی گرداندن، دوری کردن در این بیت نظر به اسب یا مرکب تشبیه شده و برای آن افسار و دهنه یی تصور شده است.
۷_نامم به عاشقی شد و گویند توبه کن
توبت کنون چه فایده دارد که نام شد
افکند: به زمین میاندازد،از پای در میآورد فاعل این فعل همان "نظر" است.
دستت لگام شد: لگام اسب نظر از دستت خارج شد، لگام از دستت شدن به کنایه یعنی اختیار خود را از دست دادن.
معنای بیت:ای دل به تو نگفته بودم که لگام اسب وحشی نگاه را برگردان( و از نظر بازی دور کن؟اما گوش ندادی ، حالا که دیگر لگام از دستت خارج شده و اختیار خود را از دست دادهیی، تو را به زمین میزند.
۸_از من به عشق روی تو میزاید این سخن
طوطی شکر شکست که شیرین کلام شد
شکر شکن: قند خوردن.
معنای بیت: این شعر شیرین که از درون من میجوشد و بیرون میآید ،به عشق روی توست،طوطی قند میخورد که شیرین سخن میشود عشق تو مانند قند،کام طبع مرا شیرین میکند.
۹_ابنای روزگار غلامان به زر خرند
سعدی تو را به طوع و ارادت غلام شد
ابنای: روزگار. به طوع و ارادت: با کمال میل و از روی اخلاص، بی هیچ توقعی.
۱۰_آن مدعی که دست ندادی به بند کس
این بار در کمند تو افتاد و رام شد
مدعی: در اینجا بیشتر به معنای مدعی زهد و تقوا و پرهیزگاری است، کسی که مدعی بوده که هیچ زیبارویی نمیتواند دل او را برباید.
دست دادن: در اینجا یعنی حاصل شدن، اتفاق افتادن. کمند:ریسمانی که یک سرش را به صورت حلقه گره زدهاند به نحوی که با کشیدن ریسمان حلقه تنگتر شود از کمند برای شکار و بالا رفتن از جاهای بلند و اسیر کردن دشمن در جنگ استفاده میکردند در شعر گیسوی معشوق را از جهت بلندی و حالت حلقه وار زلف و قدرت اسیر کردن عاشق به کمند تشبیه کرده اند.
معنای بیت: آن مدعی زهد و مقاومت دربرابر زیبا رویان که در دام هیچ دلبری نمیافتاد این بار در دام تو افتاد و رام شد به نظر میآید که نخستین مصداق این مدعی خود شاعر است و با این سخن به خود طعنه زده است.
۱۱_شرح غمت به وصف نخواهد شدن تمام
جهدم به آخِر آمد و دفتر تمام شد
جهد: تلاش کوشش. به آخِر آمد: به پایان رسید دفتر تمام شد به کنایه یعنی بیش از این دیگر چیزی نمیتوان گفت مجالی برای سخن باقی نمانده است.
به شرح : محمد علی فروغی
حبیب یغمایی
سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟
از گلستان ِ ما بِبَر طبقی
شاد و تندرست باشید .
امیر رحیمی در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۰۶ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو:
درفشان اول :جمع درفش
درفشان دوم: درخشان
صحرا از آن همه درفش مانند یک سروستان شده و از دیبای درفشها ، ماه درخشان شده است
بهار میگوید ماهِ علم از دیبای درفش مشعشع شده است
کسروی میگوید: چو دیبای درفشان مه درفشان
ماه مانند حریر پرچم ها درخشان بود
این به معنی قرابت دارد اول اینکه ماه از دیبای پرچم ها درخشان نمیشود و دوم اینکه نقش هیچ کدام از پرچم ها ماه نبوده بلکه اشاره دارد به پرندگان و شیر .اسمی از ماه علم نیست
مرضیه در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۲۱ دربارهٔ خیام » نوروزنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم:
حتما بخونید نوروزنامه خیلی قشنگ و پر محتواست. درود بیکران بر خیام حکیم.
یوسف شیردلپور در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۰ در پاسخ به Polestar دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶:
👍👍👍👏👏💚💚🌹🌹اندکی تفکر 🙏🙌
محمد جواد آقاسی در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیلبچه از حرص و ترک نصیحت ناصح:
با سلام
لغت شام و قدس در این بیت اشاره است به بقایای بازمانده از اجساد و مردگان سنگ شده قوم لوط که در اثر نفرین آن ولی خدا نابود شدند و در مسیر گذر کاروان های شام و قدس قرار گرفته و ارتباطی به مسائل پیشگویی ندارد.
امیر رحیمی در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - دیروز و امروز:
اتفاقا اگر یک کار درست کرده باشه بهار همینه... پادشاهی بزرگ و دلسوز و وطن پرست البته شایسته مدح هست و هیچ اشکالی هم نداره
نادر.. در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳:
گفتم بنشین و فتنه بنشان..
مرضیه در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۴۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۶۲:
به نظرم تلفظ کلمه آخِر به معنای در انتها پایان راه در اینجا درست هست تا آخَر به معنای دیگر
مرضیه در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۰۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۴:
فکر میکنم در خوانش تلفظ کلمه کافر، کافِر درست باشه. که میشه اسم مشتق بر وزن فاعل
سید احمد مبلّغ در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۵۶ در پاسخ به Aboteen دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:
درود بر شما
منظور از کشیدن یا وزن کردن در واقع میتواند همان ترازویی باشد که خداوند پس از مرگ ، خوب و بد انسان را با آن سنجش میکند و انسان به حال خود رها نمی گردد.
فکر میکنم به زیبایی می تواند هردو معنی را دارا باشد.
با سپاس
Hadi Golestani در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۳۶ در پاسخ به اکرام مهرآوا دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
خیلی خیلی خیلی زیبااا
بزرگمهر در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴۴:
...ما ایرانیان...
من اگر نیکم اگر بد، تو برو خود را باش
هر کسی آن درَود، عاقبت کار که کشت
Inner Wariror در ۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۵:
در تعجبم این شعر با اجرای بسیار متفاوت و. زیبای محمدرضا لطفی داخل آهنگ های پیشنهادی نیست
محمدرضا آ در ۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۰۴ در پاسخ به مهدی قناعت پیشه دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰: