گنجور

حاشیه‌ها

سپیتامن آرین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان:

حدود تاریخی ایران از جیحون تا قونیه و از قفقاز تا آبادان بوده

#حمدالله_مستوفی قزوینی دانشمند قرن هفتم در “نزهه القلوب” طول و عرض ایران را این‌گونه برمی‌شمارد : “ملک ایران زمین، در واقع بر میان ربع مسکونست طولش از قونیه روم است  تا جیحون بلخ . مسافت مابین طول ایران  به حساب بطلمیوسی هشتصد و پنجاه و شش فرسنگ بود  و به قیاس ابوریحان ششصد و چهل و هفت فرسنگ از جیحون بلخ تا سلطانیه سیصد و چهل و شش فرسنگ و از سلطانیه تا قونیه روم سیصد و یک فرسنگست. و عرضش از عبادان بصره است  تا باب الابواب تمورقپو و  مسافت مابین العرضین که عرض ایران زمین باشد  به حساب بطلمیوسی سیصد و پنجاه و هشت فرسنگ

سپیتامن آرین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب:

#حمدالله_مستوفی قزوینی دانشمند قرن هفتم در “نزهه القلوب” طول و عرض ایران را این‌گونه برمی‌شمارد : “ملک ایران زمین، در واقع بر میان ربع مسکونست طولش از قونیه روم است  تا جیحون بلخ . مسافت مابین طول ایران  به حساب بطلمیوسی هشتصد و پنجاه و شش فرسنگ بود  و به قیاس ابوریحان ششصد و چهل و هفت فرسنگ از جیحون بلخ تا سلطانیه سیصد و چهل و شش فرسنگ و از سلطانیه تا قونیه روم سیصد و یک فرسنگست. و عرضش از عبادان بصره است  تا باب الابواب تمورقپو و  مسافت مابین العرضین که عرض ایران زمین باشد  به حساب بطلمیوسی سیصد و پنجاه و هشت فرسنگ

سپیتامن آرین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۸:

حدود تاریخی ایران در آثار مورخین معلوم و مشخص است دوستان بیخودی ژست روشنفکرانه نگرین

از بلخ تاقونیه همه ایران بوده

و مولوی صددرصد ایرانی است

نه اوغانستانی بوده نه ترکیه نه کشورهای جعلی جدیدساخت دیگری

#حمدالله_مستوفی قزوینی دانشمند قرن هفتم در “نزهه القلوب” طول و عرض ایران را این‌گونه برمی‌شمارد : “ملک ایران زمین، در واقع بر میان ربع مسکونست طولش از قونیه روم است  تا جیحون بلخ . مسافت مابین طول ایران  به حساب بطلمیوسی هشتصد و پنجاه و شش فرسنگ بود  و به قیاس ابوریحان ششصد و چهل و هفت فرسنگ از جیحون بلخ تا سلطانیه سیصد و چهل و شش فرسنگ و از سلطانیه تا قونیه روم سیصد و یک فرسنگست. و عرضش از عبادان بصره است  تا باب الابواب تمورقپو و  مسافت مابین العرضین که عرض ایران زمین باشد  به حساب بطلمیوسی سیصد و پنجاه و هشت فرسنگ

سپیتامن آرین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۵ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۸:

#حمدالله_مستوفی قزوینی دانشمند قرن هفتم در “نزهه القلوب” طول و عرض ایران را این‌گونه برمی‌شمارد : “ملک ایران زمین، در واقع بر میان ربع مسکونست طولش از قونیه روم است  تا جیحون بلخ . مسافت مابین طول ایران  به حساب بطلمیوسی هشتصد و پنجاه و شش فرسنگ بود  و به قیاس ابوریحان ششصد و چهل و هفت فرسنگ از جیحون بلخ تا سلطانیه سیصد و چهل و شش فرسنگ و از سلطانیه تا قونیه روم سیصد و یک فرسنگست. و عرضش از عبادان بصره است  تا باب الابواب تمورقپو و  مسافت مابین العرضین که عرض ایران زمین باشد  به حساب بطلمیوسی سیصد و پنجاه و هشت فرسنگ

سپیتامن آرین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۴ در پاسخ به سرور دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۸:

#حمدالله_مستوفی قزوینی دانشمند قرن هفتم در “نزهه القلوب” طول و عرض ایران را این‌گونه برمی‌شمارد : “ملک ایران زمین، در واقع بر میان ربع مسکونست طولش از قونیه روم است  تا جیحون بلخ . مسافت مابین طول ایران  به حساب بطلمیوسی هشتصد و پنجاه و شش فرسنگ بود  و به قیاس ابوریحان ششصد و چهل و هفت فرسنگ از جیحون بلخ تا سلطانیه سیصد و چهل و شش فرسنگ و از سلطانیه تا قونیه روم سیصد و یک فرسنگست. و عرضش از عبادان بصره است  تا باب الابواب تمورقپو و  مسافت مابین العرضین که عرض ایران زمین باشد  به حساب بطلمیوسی سیصد و پنجاه و هشت فرسنگ

سپیتامن آرین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۳ در پاسخ به سرور دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۸:

حمزه اصفهانی قرن سوم هجری،کتاب تاریخ پیامبران و شاهان(سنی ملوک الارض و الانبیا) :

 و نیز انقراض برخی از دولتها با روی کار آمدن دولتهای دیگر که موجب فساد تاریخ گردیده ، آشکار شود . آنگاه به دنبال هر یک از ابواب مذکور ، فصلی در شرح علل تاریخی که ذکر آن در ضمن آن ابواب متناسب نبود ، می آورم :

بدان که ربع مسکون(یک چهارم زمین که قابل سکونت است) با تفاوت نواحی آن ، در میان هفت قوم بزرگ یعنی چین ، هند ، سودان ، بربر ، روم ، ترک و آریان تقسیم شده است .

آریان که همان فرس است در میان این کشورها قرار دارد ، و این کشورهای شش گانه محیط بدانند ، زیرا جنوب شرقی زمین در دست چین ، و شمال در دست ترک ، میانه جنوبی در دست هند ، و رو بروی آن یعنی.....

سپیتامن آرین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۳ در پاسخ به سرور دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۸:

#حدود_ایران در کتاب مسالک الابصار نوشته شهاب الدین احمد بن فضل الله عمری، رئیس دیوان انشای سلاطین مملوکی مصر و شام 👇 

فی مملکة الإیرانیین وهی العراق والعجم وخراسان، هذه المملکة طولا من نهر جیحون المحیط بأخر حد خراسان إلی الفرات وعرضا من کرمان المتصل بالبحر الفارسی إلی أنطاکیة من البحر الرومی".

علیرضا طهرانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰:

با سلام 

از همه دوستان فرهیخته و ادیب خواهش می کنم بجای مشاجره با همدیگر کمی محققانه به تبیین مفاهیم اشعار بپردازند .

شایسته هست به رسم امانت داری از بیان تفکرات شخصی بپرهیزیم و صادقانه هر آنچه شاعر گفته معنی کنیم و  مجهولات را به معلومات تبدیل کنیم .

رباعی مذکور در بعضی کتب به این صورت نوشته شده :

 

زآوردن من نبود گردون را سود 

وز بردن من جاه و جلالش نفزود 

وز هیچکسی نیز دو گوشم نشنود 

کاوردن و بردن من از بهر چه بود 

 

البته هر دو روایت از نظر قواعد شعری صحیح است . 

جای بسیار تاسف هست که ما و پیشینیانمان نتوانستیم از میراث مشاهیر و متفکرانمان بخوبی پاسداری و نگهداری کنیم .

اینجا مکان خوبی هست برای بیان مفاهیمی که برای همه  راهگشا باشد .

درود و سپاس بی‌پایان بر کسانی که دلسوزانه بر حفظ آثار ملی تلاش میکنند . 

مونس در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۵۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

ممنون برای خوانش.

رسول لطف الهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۳۷ دربارهٔ ایرج میرزا » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۹:

این مرد باتوجه به مدت کم عمر شاهکار سروده مثنوی زهره منوچهرش که چقدر زیباست وبینش بسیار قوی اجتماعی او بی‌نظیر.روانش پرنور

Habib در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵:

سلام و درود

این رباعی نه از ابوسعید است نه از خیام؛ برای اهل دقت پوشیده نیست که نه از خیام چنین شعری صادر می‌شود، نه از جناب ابوسعید. و در نهایت هم نمی‌توان با قطعیت حکم کرد‌.

نردشیر در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۳:

ایرانشهر

کوزه در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:

دو کونش یکی قطره از بحرِ علم ...

دوکونش یکی، قطره از بحر علم

احمدرضا نظری چروده در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:

باغ تفرج است وبس میوه نمی دهد به کس

جز به نظر نمی رسد سیب درخت قامتش

اما آنچه که دربیت پنهان است وکسی متوجه آن نشده است، رسیدن میوه است یعنی پختن وسرخ شدن

یعنی فقط با یک نگاه عاشق صورتش سرخ میشود مثل سیب

سیب درخت قامت معشوق یعنی صورتش. می گوید ازبس محجوب است که تا حال فقط محصول نگاه بوده است وکسی حتی دست به او نرسانده وضمنا با یک نگاه سرخ میشود ومی رسد.این همان معنی پنهانی است که درشعر نهفته است

کوزه در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:

به نام خداوندِ جان‌آفرین حکیمِ سخن‌ در زبان‌آفرین

حکیم سخن، کننده ی سخن

حمیده عسکری بیحاربسته سری در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۱۲ دربارهٔ قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴:

ای خواجه بیا خوش تر ازین پند مخواه

دل از طمع زیاده در بند مخواه

با این بخل و بغل که داری زنهار

از سیر و پیاز ، گند و ناگند مخواه

 

تابش در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۰۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۶:

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی

این ره که تو می روی به ترکستان است

پاسخ ادبی برای کسانی که از این بیت سعدی برای تخریب طرف مقابل استفاده می کند

ما را برسان به کعبه ای یار عزیز

گر مقصد تو کعبه نه ترکستان است

 

   

 

 

میثم آیتی (شاعر) در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱:

دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت

الله الله، که تلف کرد و که اندوخته بود؟

در راه عاشقی، عده ای عاشقان راستین هستند و عده ای دیگر مدعیان عشق.

آن که از راه دل عاشق می شود، عشقش باطنی، ماندنی (جاودان) و جانگداز خواهد بود و چه در کنار یار باشد و چه در فراق او، همواره دلش می جوشد و خون به کف می آورد و با اندوخته کردن آن روز به روز و بیش از پیش، عاشق تر می شود.

ولی آن که از راه دیده عاشق می شود، عشقش ظاهری، زودگذر (به روانی اشک)، نمایشی و تنها احساسی موقتی خواهد بود و قطعا او در عشق دچار تزلزل می شود. چنین شخصی اگر یک بار در زندگی مجال آن را بیابد که تا عشقی واقعی را مزه مزه کند، ممکن است در ادامه تاب سختی آن را نداشته باشد و یار خود را به دنیا بفروشد.

اما عجیب آنجاست که عاشق واقعی نیز گاهی دچار تزلزل می شود و از سوختن و ساختن در مسیر عشق بی تاب شده و به جای تحمل و خون دل خوردن - و مقام یافتن به طبع آن - ، قرار از کف می دهد و برخوردی نابخردانه و ظاهری از خود بروز داده و اندوخته خود را تلف می کند (ترک اولی می کند).

محسن جهان در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:

تفسیر ابیات ۷ و ۸ فوق:

یکی از زیباترین تشبیهات مولانا در خصوص جهان بی‌پایان در این دو بیت آمده است.

می‌فرماید: ای انسان تصور کن که در دریایی غوطه ور هستی که تمامی این دنیا همانند کف روی آنست. و سعی کن اندکی بیشتر در این دریا شنا کنی تا شاید معرفتی کسب نمایی.

ظواهر این دنیا که بصورت تعینات ذهنی ماست همگی مانند همان کف سطح دریا متجلی شده و اگر بخواهی به ماورای آن دست یابی بایست دارای صفای دل باشی.

۱
۴۶۴
۴۶۵
۴۶۶
۴۶۷
۴۶۸
۵۵۰۲