من و پرفشانی حسرتی که گم است مقصد بسملش
ز صدای خون برسی مگر به زبان خنجر قاتلش
ستم است ذوق گذشتنت ز غبارکوچهٔ عاجزی
اثری اگر نکشد به خون ز شکست آبلهکنگلش
به هزار یاس ستم کشی زدهایم بر در عافیت
چو سفینهای که شکستگی فکند به دامن ساحلش
خوشت آنکه خط به فنون کشی سر عقل غره به خون کشی
که مباد ننگ جنون کشی ز توهم حق و باطلش
به شهید تیغ وفاکرا رسد ازهوس دم همسری
کهگسیخت منطقهٔ فلک ز شکوه زخم حمایلش
دل ذره و تب جستجو سر مهر و گرمی آرزو
چه هوس که تحفه نمیکشد به نگاه آینه مایلش
به خیال آینهٔ دل از دو جهان ستمکش خجلتم
به چه جلوهها شبخون برم که نفسکشم به مقابلش
به هوای مطلب بینشان چو سحر چه واکشم از نفس
که ز چاک پیرهن حیا عرقیستدر دم سایلش
نه سریکه ساز جنونکنم نه دلیکه نالم و خون کنم
من بینوا چه فسونکنمکه رود فرامشی از دلش
کسی از حقیقت بیاثر به چه آگهی دهدت خبر
به خطی که وا نرسد نظر بطلب ز نامهٔ بیدلش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شامل احساساتی عمیق و تأملبرانگیز دربارهٔ عشق، درد، و حسرت است. شاعر به بیان تجربههای شخصی خود از ناامیدی و ستمی که در عشق کشیده، میپردازد و به تصویر کشیدن شکاف عمیق میان آرزوها و واقعیت میپردازد. او از خون و درد به عنوان نمادهایی برای توصیف عشق بیپاسخ و مسائل عاطفی استفاده میکند. در این شعر، تأکید بر احساس تنهایی و تلاش برای فهم درست از واقعیتهای پیچیده زندگی و عشق صادقانه وجود دارد. شاعر همچنین به نقش جنون و حقیقت در زندگی توجه میکند و میکوشد تا گسترهٔ احساسات و تجربیات انسانی را به تصویر بکشد.
هوش مصنوعی: من و عشق پنهانی که در دلم حسرتش را میکشم، هنوز نمیدانم مقصد آن درد کجاست. شاید فقط با صدای خون و نالهاش از زبان خنجر قاتلش بتوانم به آن دست یابم.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی وصف میکند که چگونه عبور تو میتواند تأثیر عمیقی بر زندگی و احساسات دیگران بگذارد. اگر این تأثیر نتواند بر روی دیگران اثر آرامشبخش و شادیبخش بگذارد، در واقع به نوعی ظلم و ستم به حساب میآید. زیبایی و جذابیت تو به قدری قوی است که حتی اگر به ظاهر هیچ اثری نداشته باشد، در دل و جان نازنینها حسرت و درد ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: ما سالها سختی و درد را تحمل کردهایم و همچون کشتیای هستیم که با وجود آسیب و خرابی، به ساحل نجات رسیدهایم.
هوش مصنوعی: عزیزم، خوشحالتر آن است که با هنر و خلاقیت، افکار خود را بیان کنی و به دارایی عقل و دانش خود بپردازی. نباید به سراغ خشونت و کشتار بروی، زیرا این کار فقط ننگ و عواقب بدی به همراه دارد. باید از افکار نادرست و اشتباه در تشخیص حق و باطل دوری کنی.
هوش مصنوعی: شهید، با عشق و وفاداری خود، به وجودی میرسد که آرزوی همسری دارد. این عشق به قدری عمیق و راستین است که حتی آسمانها از زیبایی و عظمت این زخم و جراحتی که بر دوش اوست، تحت تأثیر قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: دل همچون ذرهای در جستجوی عشق و گرمای آرزوهاست، اما چه آرزویی دارد که آن هدیهای که در دل دارد، به نگاه در آینه تمایل ندارد.
هوش مصنوعی: در خیال من، آینه دل به من یادآوری میکند که از ظلم و ستم دو جهان شرمندهام. نمیدانم چه نمادهایی را باید در برابرش به نمایش بگذارم تا بتوانم نفس بکشم.
هوش مصنوعی: چون به یاد موضوعی بدون نشانه میافتم، نمیدانم چه باید بکنم. مانند سحرگاهی که نمیتوانم از خودم چیزی بیان کنم، زیرا شرم و حیا مانند عرقی از چاک لباس من جاری است.
هوش مصنوعی: نه میتوانم به چیزی برسم که دیوانگیام را به ثمر برساند و نه دلی دارم که با نالهام به دردش بیندازم. من که گرفتار بدبختیام، چه جادویی میتوانم به کار ببرم که آه و نالهام از دلهای مردم عبور کند؟
هوش مصنوعی: کسی که از واقعیت چیزی نمیداند، چگونه میتواند تو را از خبری آگاه کند که به آن دسترسی ندارد؟ از نامهای که به دلی بیخبر نوشته شده، چه انتظاری میتوان داشت؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.