گنجور

حاشیه‌ها

شاهین خدام در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

در البوم گلهای تازه 333 مصرع اول به این صورت آمده:
شیوه نوشین لبان چهره نشان دادن است
پیشه اهل نظر دیدن و جان دادن است
برروی آهنگی که توسط علی اکبر خان شیدا (معاصر با فروغی بسطامی) تنظیم شده است.

 

عیسی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

آقای ترابی، درست است که در گذشته نگارها بعلت دیگری در مکتب خانه ها ممکن بود حضور بهم رسانند. ولی نگار من که به مکتب "نرفت". ضمنا وقتی کمان ابرو جای انتساب به خداوند دارد، چه اشکالیست برای کابرد نگار در مورد حضرت ختمی مرتبت؟ چه اشکالیست اوج دوست داشتن را فریاد زدن؟ چه اشکالیست برای اثبات دوست داشتن زیباترین و جذاب ترین لغات را در بنیان هم فرو بردن و ترکیب بی بدیلی برای تحسین شخصی که لولاک لما خلقت الافلاک است، ساختن؟ مناقشه برآنچه بدیهی است، جای شگفتی دارد.

 

عیسی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:

درمورد بیت آخر: حافظ اهل مناظرات کلامی بوده و این مناظرات در مسجد اتفاق می افتاده.

 

عیسی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق// بدرقه رهت شود همت شحنه نجف.

 

عیسی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

محسن جان، من هم میخواهم هم آوای شما شده و تذکر بدهم که اینجا محل مناقشات احمقانه ای که ناشی از به رخ کشیدن طبل پوچ سواد که غبار غرور بر آن نشسته، نیست. اینجا مکانی برای مهربانی و ادب است.
نکویی کن که دولت بینی از بخت// مبر فرمان بدگوی بدآموز

 

رسته در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۱:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

فتراک جفا
فتراک = شکار بند
( جفا + فتراک ) >> اضافهٔ تشبیهی است، جفا را به فتراک تشبیه کرده است و ادات تشبیه و وجه شبه حذف شده است. می‌توانست بگوید: جفا همچون فتراک اسب شکارچی‌ای است که دل‌ها را صید کرده است و به شکار بند در ترک اسبش بسته و می‌برد .
تشبیه 4 رکن دارد. در مثال فوق: مشبه (جفا) + ادات تشبیه( همچون )+ وجه تشابه ( شکارچی ) + مشبه به( فتراک). ولی در تشبیه می‌توان دو رکن اصلی را که طرفین تشابه است نگهداشت و بقیه را حذف کرد، این نوع تشبیه را می‌گویند تشبیه بلیغ یا رسا. یک نوع از تشبیه رسا وجود دارد که آن را می‌گویند اضافهٔ تشبیهی مانند همین فتراک جفا.
واژهٔ بربندند دوم ایهام دارد . ایهام معنی دوگانه ( گاه چندگانه) دارد. ایهام وهم انگیز است، و خیال انگیزترین آرایهٔ ادبی است. حافظ استاد ایهام است. بسامد ایهام در دیوان حافظ بیشتر از همهٔ شاعران قبل از او هم عصر اوست. بربندند را به دو معنی می‌توان گرفت. یک معنی: دل ها را که بر فتراک جفا بستند، بسته می‌مانند، دو دیگر: به معنی تأکید بر بربندد اولی.
ولی این پایان داستان نیست. چون مصرع دوم رابطهٔ تنگاتنگی با مصرع نخست دارد. ز زلف عنبرین جان‌ها چو بگشایند بفشانند.
زلف عنبرین چیست ؟ همان فتراک جفا است. در مصرع اول دل‌ها را شکار کرده و بسته و نگهداشته و می‌برد. در مصرع دول که فتراک جفا را گشود جان‌ها از آن فرو می‌ریزند.
در‌واقع فتراک جفا استعاره از زلف است. استعاره نوعی از تشبیه رسا است که مشبه آن حذف شده باشد( زلف).
ولی آرایه‌های دیگری هم در این بیت هست. لف و نشر مرتب به این ترتب:
فتراک جفا >> زلف عنبرین
دل‌ها >> جان‌ها
بربندند >> بگشایند
بربندند دوم >> بفشانند
أرایهٔ دیگر، تضاد و تقابل است که در سراسر غزل جاری است :
بستن >> گشودن
بستن دوم >> افشاندن
حاصل بیت این که: جفا و ستم او ضامن بقا است.
در غزلی دیگر در همین معنی گفته است : بر افشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت.

 

آتمن ناظم در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱:

تعدادی از ابیات در غزل 295 هم تکرار شده است اشتباه در تدوین بوده است یا سهو حضرت عراقی ؟

 

کورش ایرانی اصل در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳:

------------------------------------------------------
ممنونم دوست من...
گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری ؟
یعنی : خدا بهم گفت : تو چه تقاضایی از من داری در حالیکه حتی نمیتونی پرسش درست رو بپرسی ؟
----------------------------
گفتم بر آستانت دارم سر گدایی.
یعنی : بهش گفتم : تقاضای عاجزانه ی من از آن حضرت اینه که حس خدا جویی منو سیراب کنی... ( خودت راه رو نشونم بدی نه یه نفر سوم )
----------------------------------------------
باور کنید هر دفعه که این غزل رو میخونم یا میشنوم و چه الان که دارم معنیش رو ( در حد بضاعتم ) مینویسم... از عظمت این غزل موهای بدنم سیخ میشن...
حس عجیبیه...
---------------------------------------------------

 

کمترین در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳:

کورش جان درود به جان پر فروغت بنویس که خدای نامت بلند کناد .

 

ali در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۰۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » باد صبا (در دستگاه شوشتری):

اصلاح میکنم:
این تصنیف کلا برای دستگاه همایون سروده شده که استاد شجریان با زیبایی هر چه تمام تر اچراش کردن.

 

ali در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۴۹ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » باد صبا (در دستگاه شوشتری):

استاد شجریان یه تصنیف خیلی قشنگ تو دستگاه شور با این شعر خوندن .

 

پارسا در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۵۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶:

با سلام و احترام
این غزل از خاقانی نیست؛ بلکه از سنایی است. رجوع کنید به دیوان سنایی تصحیح مدرس رضوی، 1388: 871
با تشکر

 

تاوتک در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

امید بزرگواربا درود زخمه عثمان منظور شرف الدین عثمان است که از او به ندیم قدیم یاد میکننددر مناقب العارفین میتوانی از زندگی او بخوانی.

 

کورش ایرانی اصل در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۳۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳:

ترانه ی استاد محسن نامجو :
گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم
یعنی : (در گفتگوی بین من و خدا ..) خدا بهم گفت: من آن نماد باروری هستم (ممد حیات ) که اکثریت مردم جهان از درک حقیقی من عاجزن.. و هر کسی از ظن خودش بمن صفاتی رو بمن نسبت میده..
--------------------
گفتم به از ترنجی لیکن بدست نایی :
یعنی : و من بهش گفتم : ارزش حقیقی تو از همه ی اون صفات بالاتره ولی حیف که دسترسی به ذات حقیقی تو امریست محال. و نمیشه تورو با زبان زمینی توصیف کنیم.
--------------------
گفتا تو از کجایی آشفته می نمایی؟ :
یعنی : خدا بمن گفت : تو رهرو کدوم مسلک خداشناسی هستی که اینقدر سراسیمه مشتاق دیدار منی ؟
----------------------
گفتم منم غریبی از شهر آشنایی.
یعنی : بهش گفتم : من همون خداشناسی هستم که بیشتر همون مردمی که ادعای خداشناسی دارن... منو طردم کرده اند و بخاطر روش و سبک اعتقاداتم بتو .. منو باطل و ضد تو میدونن...
--------------

اگه مایل بودید ما بقیشم واستون مینویسم.
امیدوارم ترجمم از نظر استاد عرفان ایرانی.. خواجوی کرمانی .. زیاد دور نباشه تا بتونم حق شعرش رو ادا کرده باشم .

 

امین در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۴:

این مصرع تمام عرفان است:
«ز هر چه غیر یار استغفر الله»

 

بهنام در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳:

چرا وزن این شعر مسفعلن فعولن مستفعلن فعولن نمیشه?

 

بهنام در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده:

چرا وزن این شعر مستفعل فاعلات فع لن نمیتونه باشه؟

 

محمد حسین در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۲:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

سلام به همه ی دوستان گرامی .
1- شیر خدا منظور حضرت حیدر کرار است.
2- رباب یعنی چه؟
3- منظور از زخمه عثمان چیست؟
4- همینطور زخمه رحمان؟
5- معدن ملاحت اشاره باید داشته باشد به کسی که گفت من از برادرم یوسف با نمک تر هستم.
6- چه اصراری دارید که بفرمایید ارزان یعنی گران ؟؟؟ خوب شاید منظور گوهری هست که همه جا هست و بدست آوردنش کار سختی نیست ولی کسی بهایش را به خوبی نمی شناسد و رهایش کرده اند . ( یا چون این شعر : که عشق آسان نمود اول )
7-بخشی از این شعر را آقای علیرضا عصار به زیبایی دکلمه کرده و توصیه می کنم که دانلود کنید و گوش بدهید.
یا علی

 

دکتر ترابی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:

فرهاد نادیده اما بسیار گرامی:
این کمترین شاگرد شاگردان است و ای بسا از همین روست که مانای قول معروف را نمی داند.

 

دکتر ترابی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:

با پوزش از دوستانی که که بر ثبت در رهگذر کیست پای می فشارند؛
با توجه به ردیف غزل نیست و دو بار تکرار آن در مصرع نخست، بی هیخ تردیدی ثبت درست
در رهگذری نیست می باشد
کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
در رهگذری نیست که دامی زبلا نیست

 

۱
۴۱۲۷
۴۱۲۸
۴۱۲۹
۴۱۳۰
۴۱۳۱
۵۰۵۱
sunny dark_mode