آناهیتا در ۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۰:
درود دوستان
وجه تمایز دو بیتی و رباعی در وزن آنهاست
دو بیتی : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل
رباعی : مفعول مفاعیل مفاعیل فعل " لا حول و لا قوة الا بالله "
آرمین در ۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:
متاسفانه افراد سود جو سعی می کنند اونطور که می خواهند معنی اشعار رو جهت بدند . از کجا معلوم منظور سعدی خدا و عرفان های جعلی شماست!! سعدی به وضوح از کلمه دوست استفاده کرده . البته منظور سعدی حس و درک حالات خاصی است که انسان فقط در ورود به برخی مسایل می تواند بفهمد مانند عشق به هدفی . بنده خودم به شخصه معتقدم منظور سعدی عشق انسانی است اما چون متاسفانه در زمان اکنون ارزش این عشق درک نمیشه به اشتباه بی ارزش پنداشته میشه و ذهن خواننده اون رو با معیار های امروزی می سنجه این اشتباه به وجود میاد . بله عزیزان در آن زمان های قدیم رسیدن عاشق به معشوقش مثل الان بی دردسر نبود
فریدون در ۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۲:
بگذر ز جوان مردی کان هم ز دوی خیزد
روفیا در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:
آقای ترابی گرامی
زنده کدامست بر هوشیار
آنکه بمیرد به سر کوی یار
بابک در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:
جناب دکتر ترابی عزیز،
درود بر شما،
اگر چه که حقیر با برخی از بیانات همنام خود در این حاشیه توافق نظر دارم، ولی بسیاری از آنان نیز برایم پرسش برانگیز می باشند.با جناب خالقی و نوشته هایشان هیچ آشنایی ندارم.
از آقای دکتر شمیسا هم در همین حواشی نشان یافتم و کتابشان را به تازگی دانلود کرده و نگاهی مختصر بر آن انداختم، و همان مختصر نیز دگرباره بیشتر پرسش برانگیز بود تا پاسخگو.
جناب ناشناس هم فراموش کردند از (Asteroid belt) مابین بهرام و هرمز و (Kuiper belt) ورای نپتون نشانی دهند، که اینان نقش بسیار مهمی در این منظومه داشته و دارند.
***اما مهمتر آنکه ربط منظومه شمسی و اجزاء آن با این غزل را درنیافتم؟
-----
-در مورد رنگها و ربط آنان به روزهای هفته و سیارات که فرمودید، از قضا میان هندیان نیز چنین باورهایی از دیر باز موجود بوده و آنان در علم هیأت (Jyotish) و همچنین در طب سنتی خود (Ayur veda) بر مبنای این باورها رسم و رسومی دارند از جمله استفاده از گوهرهای مختلف مانند زمرد، یاقوت، لاجورد... در روزهای موعود و همچنین پوشیدن جامه به همان رنگها...
اما شادروان دکتر معین در "تحلیل هفت پیکر نظامی" چنین گویند:
"... نشستن بهرام روز شنبه در گنبد مشکین
روز یکشنبه در گنبد زرد
روز دوشنبه در گنبد سبز
روز سه شنبه در گنبد سرخ
روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ
روز پنج شنبه در گنبد صندلی
روز آدینه در گنبد سپید
انتساب روزهای هفته را به سیارات، نظامی گاه به تصریح و گاه به تلمیح آورده، اما از ذکر انتساب روز شنبه به زحل (کیوان) که نحس اکبر است و روز چهارشنبه به عطارد (شاید برای ضرورت شعر) صرف نظر کرده است، ولی در بارهء دیگر روزها گوید:
روز یکشنبه آن چراغ جهان
زیر زر شد چو آفتاب نهان
چونکه روز دوشنبه آمد شاه
چتر سر سبز برکشید به ماه
از دگر روز هفته آن به بود
ناف هفته مگر سه شنبه بود
روز بهرام و رنگ بهرامی
شاه با هر دو کرده هم نامی
چارشنبه که از شکوفهء مهر
گشت پیروزه گون سواد سپهر
روز پنجشنبه است روزی خوب
وز سعادت به مشتری منسوب
روز آدینه کاین مقرنس بید
خانه را کرد از آفتاب سپید
زهره بر برج پنجم اقلیمش
پنج نوبت زنان به تسلیمش
چون هر روز هفته را به سیاره ای منسوب داشته اند و هر سیاره هم چنانکه گفته شد به رنگی تعلق دارد، پس هر روز هفته به رنگ سیاره خود متعلق است، چنانکه بهرام هر روز از ایام هفته به گنبدی که به رنگ سیاره آنروز تعلق داشت می شد، و جامه ای به همان رنگ در بر می کرد..."
بابک دیگر در این حاشیه
س. ب در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۸۰:
این بیت تقریبا به صورت ضرب المثل رایج شده و زمانی استفاده میشود که شخصی بر اثر افراط در شرابخواری، دیگر نمی تواند شراب بنوشد، پس میبایست هشیار در جمع بنشیند و شاهد مستی دیگران باشد.
روفیا در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶:
در تعریف خلاقیت گفته اند توانایی پیدا کردن نظم در پس بی نظمی های ظاهری .
ریاضیدان بنامی شروع کرد به گفتگو با کسانی که نظم های ویژه ای در جهان یافته بودند ،
کودکی نزدش آمد و گفت من از واژه september خوشم میاید .
پرسید چرا ،
کودک گفت اگر به جای همه حروف صدادار یک مربع و به جای حروف بی صدا دایره بگذاریم شکل متقارنی بدست می آید !
ریاضیدان بسیار خرسند شد و گفت این کودکی که قادر به کشف این نظم پنهان است میتواند نظم های دیگری هم پیدا کند .
روفیا در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۳۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶:
مهری بانوی عزیز
نمیدانم چرا اینقدر نطقم گل کرده این روزها !!!
تک بیت زیبای لیام مرا به وجد آورد ،
و شگفت آور اینکه همه رهرو عشقند !
کیست که از دوست داشته شدن گریزان باشد ؟
پس در حقیقت همگی با همند گرچه به ظاهر بر همند .
لیک در این سیر برخی سرعتشان بیشتر است . برخی استقامت ،
پاره ای راه را گم میکنند و پاره ای دیگر از روی نقشه حرکت میکنند ،
عده ای قدرتمندترند عده ای ضعیف تر ....
ولی همه در نهایت رهرو عشقند .
روفیا در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:
مرسده جان هر دم ازین باغ بری میرسد ...
من نیز از زمره همان گدایانم و نه بیش :
بنده پیر خراباتم که درویشان او
گنج را از بی نیازی خاک بر سر میکنند
طوطی جانتان هماره شکرخا باد ...
روفیا در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴ - جواب:
شمیسا جان
پندار بنده این است که نه تنها در هنگام انتخاب میان خیر وشر بلکه حتی هنگام انتخاب اینکه الان یک لیوان آب بنوشم یا نه عوامل تعیین کننده ای وجود دارند که کاملا از حوزه اختیار ما خارجند .
اینکه سایز معده ام چقدر باشد ...
اینکه چقدر از خواص آب بدانم ...
اینکه چقدر دسترسی به اطلاعات داشته باشم ...
اینکه حافظه ام در نگهداری از اطلاعات چقدر قوی باشد ...
اینکه آبی که به آن دسترسی دارم چقدر پاکیزه باشد ...
اینکه قیمت آب چقدر باشد ...
اینکه از کودکی اطرافیانم پس از نوشیدن آب چه واکنشی نشان داده باشند ...
اینکه آدم لجبازی باشم یا آدم کنجکاو ...
و هزاران عامل دیگر ...
خوب این حقیقت در همه تصمیمات ریز و درشت زندگی ما حضور دارد دیگر .
البته که ما تصمیم نهایی را میگیریم .
ولی عرض بنده این است که همه تصمیمات ما بدون استثنا تحت تاثیر عوامل قدرتمند داخلی و خارجی ای هستند که از حوزه کنترل ما بکلی خارجند .
بی سواد در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۲:
این داستان یه کمی بو داره مشکوک میزنه!!
دکتر ترابی در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
به گمان این کمترین نیز خیل نیازمندان درست و هم سعدیانه تر است.
خیلی اگر قید مقدار باشد میبایست به جای نیاز مندان مفرد آن نیازمندمی آمد و اگر یای وحدت شمار
نیازمندان ، عاشقان را کم مینمایاند که از اغراق
شاعرانه به دور است ( گذشته از مشکل دستوری
فعل وصفی ایستاده و کمبود حرف اضافه)
سیامک در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
از نظر من "خیلی" درست تر است و با فضای شعر نیز بیشتر سازگاری دارد. اگر گفته شود "خیل نیازمندان" تاکید جمله به عمل نیازمندان معطوف میشود. یعنی: خیل نیازمندان (شناس) چه کار میکند؟ بر راهت ایستاده. در صورتی که اگر گفته شود "خیلی نیازمندان" تاکید روی "تو" و راه تو" قرار میگیرد. یعنی در راهت چه اتفاقی میافتد؟ خیلی نیازمندان (ناشناس) ایستاده. از این جهت به نظر من در حالت دوم مراد شاعر که توصیف "راهت" است، بهتر دیده میشود.
مجتبی خراسانی در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:
بسمه تعالی
دانیال جان، سپاس از شما، استفاده کردیم؛ موفق باشید.
دکتر ترابی در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:
پس از گفتاورد جناب بابک از آقای خالقی اندر اهمیت نیازهای جنسی در زبان سعدی؛
ناشناس اگاهی هایی سودمند از سامانه خورشیدی و اختران شبگرد عرضه داشته اند
در باره جناب خالقی ،دو بیتی هایی در مایه های مورد اشاره نیزاز ایشان دیده شده است،
اما نام فارسی مشتری به گمانم هرمز است ، ودر پی تشریف فرمایی هفته به گاه شماری ایرانی نام این شبگردان و رنگهایشان به باور برخی
با روزهای هفته در آمیخته است:
شنبه نیلگون است و روز کیوان، یکشنبه روز خورشید به رنگ زرد، دو شنبه رنگ آبی ماه رادارد
چهارمین روز هفته از آن بهرام است به رنگ نارنجی
پنجمین همچون تیر سرخ است، ، پنجشنبه روز هرمزد بنفش ، و آدینه که روز ناهید است سبز فام
merce در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:
روفیابانوی عزیز
چون زبانم در برابر مهر شما لال آمد
گمان کردم به زبان شعر جبران کنم
امید که مقبول افتد
…..
خاکِ رهی به دیده ی من توتیا نشد
تا بوسه گاه بر قدم ” روفیا “ نشد
آزادگی نگر که همه ملک این جهان
در چشم او به ارزش یک بوریا نشد
تا آنکه طرّه های سر زلف بشکند
حسرت به دل نشست و غم از جان جدا نشد
رفتیم پا به پای وی از صخره های عشق
بالا ، ولی به قله ی آن کبریا ؟ نشد
از بس که کوچکیم چو موری به پیش پاش
ما را نصیب جز سر سوزن عطا نشد
آن خاتمی که ” مرسده“ خواهد به دست اوست
هرگز گدا به مرتبه ی پادشا نشد
mehr در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶:
آری روفیای عزیز
چون حقیقت فقط یکی ست
و شما به آن مینگری
رهروان عشق در دل با همند
گر چه در سودا به ظاهر بر همند
زنده باشید
مهری
شعر از لیام بود
تماشاگه راز در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:
اگر معنی همین یک غزل را مردم دنیا درست بفهمند و به آن عمل کنند دنیا گلستان می شود و در آخرت هم همه بهشتی می شوند.
pegah در ۹ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:
لطفا بیت سوم رو تفسیر کنید.
سروش در ۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴: