گنجور

حاشیه‌ها

سمانه در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۸ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » در دستگاه ماهور:

چگل به چه معناست؟ با تشکر

وشایق در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

با سلام و سلام بسیار فراوان خدمت جناب ارمین دوست عزیز و گرامی در سرار اثار گرانقدر سعدی خدا موج میزند و به گواهی تاریخ و اثار سعدی او یکی از عرفای بزرگ ایران است و برخی از محققین نوشته اند که ارامگاه سعدی خانقاه او بوده است و شاگردانی داشته است در ضمن بیان اعتقادات سود جویی نمی باشد چنانچه جنابعالی نیز اعتقاد خود را بیان فرموده اید و بعید است که سود جویی کرده باشیدو در عین حال عشق انسانی ( اگر واقعا شخصی عاشق دیگری باشد بطوریکه اگر معشوق او عاشق شخص ثالثی باشد و شخص عاشق از عشق خود صرفنظر کند بخاطر عشق معشوقش او عاشق حقیی است در عیر این صورت جز خود برستی چیزی نیست ) بسیار هم ارجمند است و مطمین باشید چنین عشقی اگر بیدا شود تبدیل به عشق خداوند میشود با درود مجدد بر شما

دکتر ترابی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:

فرهنگ معین در مانای سخی ( صفحه 1845 )
چنین آورده است:
بخشنده، کریم، جوانمرد ؛ ج، اسخیا
و نه سخاوت . کرامت و بخشندگی
از دید دستوری شمع سخی درست است
اما سخی شمع ؟ اضافه مقلوب است؟
بدون کسره ؟ مشکل وزن پیدا میکند!
در دستنوشته امکان اشتباه سخی و سخن بسیار زیاد است پس از سخن شمع یا شهد و قند
اهمیتی آنچنان ندارد، شاید بلخی غزل استاد سخن را خوانده بوده است
شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی

روفیا در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:

عبد ا ... گرامی
نهج البلاغه درست است نه نحج البلاغه !!

محدث در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - هنگام عبور از مداین و دیدن طاق کسری:

شیخ عباس قمی توی مفاتیح الجنان، داستانی رو نقل می کنه که حضرت مولا علی(ع) از مدائن می گذشت تا اخر ماجرا و بعد مرحوم قمی میگه خاقانی که فرموده: هان ای دل عبرت بین... اشاره به همون قضیه است. دیگه اینکه این قصیده از پر استقبال ترین و پر جواب ترین قصاید زبان فارسیه. با تشکر از همه ی حاشیه نویسا.

رامتین در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲:

سلام
من بی اختیار به یاد این شعر افتادم؛ بعد به نظرم همین موضوعِ شش جهت اومد؛ بعد در جستجوی متنِ کاملِ شعر به این وبسایت رسیدم؛
بنظرِ من مراد از شش جهت می تونه شش چاکرایِ متفاوت در انسان باشه...
تنها چاکرایی که تمامِ گشایشها از اون اتفاق می افته چاکرای قلب یا چاکرایِ عشق (آناهاتا چاکرا هستش).
{مرد از چاکرا مراکز انرژی در بدن هستند که دوستان می تونن با مراجعه به وبسایتهایِ گوناگونی که در این زمینه هست اطلاعات جامعتری راجع بهشون کسب کنند}
با سپاس و عشق

مجتبی خراسانی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲ - عرضه کردن مصطفی علیه‌السلام شهادت را بر مهمان خویش:

پوزش، نُبی: قرآن

مجتبی خراسانی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲ - عرضه کردن مصطفی علیه‌السلام شهادت را بر مهمان خویش:

بسم الله الرحمن الرحیم
در نُبی شارِکهُمُ فرموده است حق / هم در اموال و در اولاد ای شفق
شارِکهُم: شَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ= (ای شیطان شریک باش با کفار در اموال و اولادشان) سورۀ اسراء، آیۀ 64

سارا در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲ - عرضه کردن مصطفی علیه‌السلام شهادت را بر مهمان خویش:

در نُبی آمده است: شارکهم. مقصود این است.

اسماعیل مرادی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۲۳ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۶:

این بیت از شعر باباطاهر به نوع بشر اشاره دارد نه خود شاعر، و اشاره به این است که روح آدمی از دریای بی کران الهی نشات و در این کالبد نهاده شده است. و این روح مانند یک نقطه می باشد که اگر در حرف نیاید آن حرف بی صدا و بی معنی می گردد. و بیت دوم نیز اشاره به سرآمد بودن انسان بواسطه تعالی روح می باشد.

شبرو در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:

به گمانم معنی ساده بیت سوم اینگونه باشد که هنگام عبور به اطراف نگاه کن و ببین چقدر عاشقان سوگوار نشسته اند. سوگوار از چه؟ شاید از همین گذر و رفتن تو، شاید از درد عشق. جایگاه زلف کجاست؟ در شکل ساده زلف از دو طرف بر روی چشم می افتد و هنگام نگاه باید از زیر زلف نگریست. به نظر همین کافی است اما می توان اینگونه هم گفت که چون زلف جایگاه عاشقان است، این عاشقان سوگوار را از زیر زلف بنگر. اما خود زلف سوگوار نیست. در هر حالت می توان جای سوگوار و بیقرار را عوض کرد که عاشقان اطراف بیقرار شوند و بنفشه ها سوگوار. اما زیاد به دل نمی نشیند و حقیر در همین حالتی که نوشته شده دوست تر دارم.

سید عدنان اسلامی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸:

سلام
وزن شعر
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن
باید باشد

میمند در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

نظری در مورد صفحه بندی اپلیکیشن بسیار معتبر گنجور داشتم. فونت اشعار اصلی بسیار کوچکتر از فونت حاشیه های ارسالی است
در صورتیکه باید برعکس باشد
ممنون از زحمات شما

کو روش کو طریقت در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۰:

آیا کسی به روشن بینی رسیده؟ آیا روشن بینی زنده هست؟

حسن در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۵۲ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴۷:

باعث شرم و رو سیاهیست که به دلیل تعصب بی جا و حماقت مذهبی شعر این شاعر بزرگ و دیگر شعرا را تحریف کنیم.
*ره سنی گزین که مذهب ماست* درستش اینه

ناشناس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴:

برادر شایق بفرما تفسیر عرفانی کن فیوض ببریم تا فیوز نپریده و بی برق نشدیم

ناشناس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴:

جهنم و ضرر 1 درصد روش که سر در پای او خوشتر که بر دوش هاهاها
سعدی به این باهالی جوون

سید علی انجو در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۷ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۴ - فریب آشتی:

مصرع دوم بیت هشتم به نظر می رسه باید «که ما اشاره بدان زخم جانگداز کنیم» باشه
تا وزنش صحیح بشه، الآن یک هجای بلند اضافه داره.

لیلا در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

در بیت "اگر دشنام فرمایی وگر نفرین دعا گویم /جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخارا"
مصرع دوم باید سوالی گفته شود.حافظ در این بیت از آرایه "طنز و تهکم " استفاده کرده،(همونطور که میدونید یکی از آرایه های پرکاربرد حافظ هست) او با این روش به طرزی رندانه مخاطب خود را که در این بیت معشوق وی میباشد به نقد میکشد و درعین حال علاقه و محبت خود را به او ابراز میکند:جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخارا؟؟ یعنی تو هر چقدر به من بدی کنی و به من توهین کنی من جواب تو را به نیکی میدهم،مگر جواب تلخ زیبنده دهنی است که به شیرینی باز میشود؟؟(در حالی که معشوق حافظ، به تلخی با او صحبت میکند) پس با این سوال هم لطف و علاقه خود را به معشوق اثبات کرده و هم تلخی زبان او را به نقد کشیده. در واقع تلخی زبان یار برای حافظ شیرین است.

۱
۴۱۲۳
۴۱۲۴
۴۱۲۵
۴۱۲۶
۴۱۲۷
۵۴۷۲