ای پیک راستان خبر یار ما بگو
احوال گل به بلبل دستانسرا بگو
ما محرمان خلوت انسیم غم مخور
با یار آشنا سخن آشنا بگو
بر هم چو میزد آن سر زلفین مشکبار
با ما سر چه داشت؟ ز بهر خدا بگو
هر کس که گفت «خاک در دوست توتیاست»
گو «این سخن معاینه در چشم ما بگو»
آن کس که منع ما ز خرابات میکند
گو «در حضور پیر من این ماجرا بگو»
گر دیگرت بر آن در دولت گذر بود
بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو
هر چند ما بَدیم تو ما را بِدان مگیر
شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
بر این فقیر، نامهٔ آن محتشم بخوان
با این گدا حکایت آن پادشا بگو
جانها ز دام زلف چو بر خاک میفشاند
بر آن غریب ما چه گذشت؟ ای صبا بگو
جانپرور است قصهٔ ارباب معرفت
رمزی برو بپرس، حدیثی بیا بگو
حافظ گرت به مجلس او راه میدهند
می نوش و ترک زرق ز بهر خدا بگو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از یک پیک راسته میخواهد که خبر یار و احوال گل را به بلبل برساند. او بیان میکند که در خلوت با یار آشنا، غمی نخواهد داشت و از پیک میخواهد که درباره راز عشق و ایامی که سپری کردهاند، سخن بگوید. همچنین تأکید میکند که هر دو در عشق دردی مشترک دارند و از خدا میخواهد که ماجراهای عاشقانه و تجربیاتشان را بازگو کند. شاعر برای بیان حال خود و دیگران، نیاز به ابراز محبتهای یار و شرح دردهای عاشقانه دارد و در نهایت دعوت به یادآوری دوستیها و لحظات خوب زندگی میکند.
هوش مصنوعی: ای پیامآور راستین، به ما از حال و احوال یارمان بگو و هم چنین به بلبل داستانسرا از سرگذشت گل اطلاع بده.
هوش مصنوعی: ما دوستانی نزدیک در محفل انس و صمیمیت هستیم، نگران نباش و با یار آشنای خود صحبتهای صمیمی و آشنا را به زبان بیاور.
هوش مصنوعی: زن با کجای گیسوان مشکین خود، بر هم میزد، با ما چه کار داشت؟ برای خدا بگو.
هوش مصنوعی: هرکسی که بگوید "خاک در دوست تو مانند توت است"، به او بگو "این سخن را بر اساس دیدهها و تجربیات ما بگو".
هوش مصنوعی: کسی که ما را از رفتن به میخانه منع میکند، بهتر است در حضور استاد من این حرف را بزند.
هوش مصنوعی: اگر روزی بر در خانهات کسی دیگر گذر کند، بعد از اینکه خدمتش را انجام دادی و دعای خیر برایش کردی، به او بگو.
هوش مصنوعی: هرچند که ما افراد بدی هستیم، ولی تو نباید ما را به این صورت قضاوت کنی. از تو میخواهم که داستان گناه و شرافتمندانهی ما را بشنوی و در نظر بگیری.
هوش مصنوعی: برای این مردم ناتوان، نامهٔ آن بزرگوار را بخوان و داستان آن پادشاه را برای این گدای بینوا روایت کن.
هوش مصنوعی: جانها وقتی به زلف محبوب گرفتار میشوند، به زمین میافتند. اما بر آن غریبی که در این میان است، چه میگذرد؟ ای نسیم، آن را برای ما بگو.
هوش مصنوعی: قصهٔ بزرگان علم و معرفت بسیار الهامبخش و روحنواز است. به آنها رجوع کن و از رازهایشان بپرس، تا داستانی جدید از آنها بشنوی.
هوش مصنوعی: اگر به محفل محبوب راهت دهند، از شراب بنوش و برای خدا از زرق و برق و نشانهای فریبنده دنیا بگذر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای دل حکایت غم خود با صبا بگو
با بار آشنا سخن آشنا بگو
چون بگذری به منزل بار ای نسیم صبح
از روی لطف شمه ای از حال ما بگو
سوزی که هست در دل من شرح آن بده
[...]
ای پیک راستان خبر یار ما بگو
احوال گل به بلبل دستانسرا بگو
ما محرمان خلوت انیسم غم مخور
با یار آشنا سخن آشنا بگو
بر این فقیر قصه آن محتشم بخوان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.