گنجور

حاشیه‌ها

چنگیز گهرویی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴:

در بیت ششم .در فهنگ دهخدا و عمید و معین داو نوبت بازی ترجمه شده است که اتفاقابا معنای این بیت فقط همین تر جمه درست میباشد لازم به ذکر با توجه به اینکه زبانهای محلی چون زبان بختیاری را نیز فاسی دری اصیل میدانند هنوز و امروزه نیز بجای نوبت از این کلمه در مکا لمات روزانه استفاده میشود .دهخدا نیز در ترجمه لغات بارها با مراجعه به زبان بختیاری استناد کرده اندبعضی دوستان انرا پول قمار بازی تر جمه کردهاند که با معنی بیت اصلا نمی خواند

 

ناشناس در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۲۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴:

نشاطی هست در قزبانگه عشق که مقتولی ملول از قاتلی نیست

 

دکتر ترابی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶:

قدح چون دور ماباشد، به هشیاران مجلس ده
مرا بگذار( و نه بگزار!!) تا حیران بمانم چشم بر ساقی.

 

مسعود در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۳۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او:

سلام. بیت 27، ز بهر جان شیرین جان شیرین درست است.

 

دکتر ترابی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷:

دردی به عنایتی دوا کن،ارادت از سوی عاشق است و عنایت ( اگر دست دهد) از جانب معشوق

 

سیدعلی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:

پاسخ شما در بیت بعد است. زود قضاوت نکنید.
ما به دیوانگان می‌خندیم و حالا باید شهر را برای یکی بشوییم.

 

سیاوش در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۰:

یا حضرت مولانا

 

حسین در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران:

هرسحن کز دل برآید لاجرم بردل نشیند.
وای به حال دگران.
مخصوصا اونایی که از دل خبر ندارند.

 

reza در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:

منظور از اینکه آسمان بارامانت نتوانست کشید قرعه ....
اینه که عشق رو به آسمان دادن ونتوانست امانتداری اونو تحمل کنه و عشق رو به انسان دادن وانسان تنها موجودیه عشق رودرکمیکنه که همین بیت آسمان بار.... رو توی سوره احزاب آیه 72 هم هست

 

مسلمان در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۲۰ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۶۶:

سلام. مجموعا کار خوبی انجام دادید در جمع آوری اشعار شاعران فارسی زبان. دوستان خواهش میکنم جانماز آب نکشید لطفا. اینجا یک سایت تخصصی ادبیات است انشا الله, پس عرضه عمومی نمیشود که باعث تشویش اذهان خلایق شود, خدای ناکرده. پس لطفا به شعور و درک و فهم کاربران احترام بگذارید. ممنون.

 

محسن در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۰۴ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:

من تک تک این بیت ها رو معشوقم سرم آورد و ایوب باید از صبر من درس بگیره که چه ها کشیدم
تابلو هم هست که از نگاه پسر برای پسر سروده شده

 

فرهاد در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۳۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » حدیث جوانی:

بنظر می رسد مصرع دوم بیت ششم صحیح می باشد .
منظور شاعر از رشته موی سپید می باشد

 

محسن در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

چرا شیر خدا و رستم دستانم اروزست حذف شده آقای گنجور؟

 

عظیم توکلی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵:

این شعر در ستایش شیطان و توحید شیطان هست. البته همونطور که سینا میگه دکتر شفیعی کدکنی شعر رو از سنایی نمیدونه. در مورد شرح و توضیح بیشتر شعر و توحید شیطان به کتاب " تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا " اثر دکتر شفیعی کدکنی مراجعه شود.

 

صادق در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده:

به نظر می آید در مصراع اول پادشایی که قافیه بیت است درست باشد نه پادشاهی

 

عظیم توکلی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:

سلام
توجه داشته باشید که در اینجا قصه ایهام داره. یکی از معانی قصه موی بلند هست و به این اعتبار قصه صحیح هست نه وصله یا هر کلمه دیگری.

 

عظیم توکلی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:

سلام خدمت همه دوستان
یه نکته که بطور کلی باید در شرح اشعار حافظ و مولانا در نظر داشت اینه که خیلی از شارحین قرون نهم هجری قمری تا دوران قاجار پیرو مکتب عرفانی ابن عربی هستند و بر اساس آموزه های ابن عربی اقدام به شرح کرده اند که کاملا با فضای فکری و عرفانی حافظ و مولانا تفاوت داره. مثل جامی یا سودی و ...
نکته دیگه در مورد بیت 6 " چشمم ار آینه داران ... الخ " اینه که با خوندن مصرع اول لب و دهان به شکلی باز و بسته میشه که انگار ار تعجب دهانمون باز مونده و این احساس دست میده که با دیدن خط و خال معشوق دهانمون از تعجب باز میمونه و در مصرع دوم لب و دهان به حالت بوسه باز و بسته میشه.
این یه هنرمندی در طرز شاعری هست که البته احتمالا ناخودآگاه بوجود اومده اما بهر حال جالبه.

 

میر هدایت در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۱۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۱ - خطاب زمین بوس:

بیت هفتم در چاپ سنگی سال 1316 چنین امده است که به نظر سلیستر و به معنا نزدیکتر است
جام تو پیمانه جمشید کش
ظل تو پروانه خورشید کش

 

ابوالفضل تیرگری در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۰۴ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۴:

با اجازه از آقای ناصرخسرو و استادان گرامی به نظرم ،درستش ابیات زیرمیباشد
روزی زسرسنگ عقابی به هوا خاست
وندرطلب طعمه پروبال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
که امروزه همه روی زمین زیر پرماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظرتیز
بینم سر مویی اگر درته دریاست
گر بر سرخاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظرماست
چو من که تواند بپرد اندرین عالم
از کرکس و ققنوس و سیمرغ که عنقاست
بسیارمنی کردوزتقدیرنترسید
بنگر که ازچرخ جفاپیشه چه برخاست
ناگه زکمین گاه یکی سخت کمانی
تیری زقضاوقدر انداخت بر اوراست
بربال عقاب آمد آن تیر جگردوز
کز ابر مراورا سوی خاک فرو کاست
برخاک بیافتادو بغلتید چو ماهی
وآنگاه پرخویش گشاد از چپ و از راست
گفتاعجبست،این که زچوبست و زآهن
پس تندی و تیزی و پریدنش کجاخاست
چون نیک نظرکردوپرخویش درآن دید
گفتا زکه نالیم،که ازماست که برماست

 

محمدرضانعیمی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۲۳ - طرابرزن، جبیل و بیروت:

برروزکسی‏ ‏که‏ ‏اوفتاده‏ ‏ست‏ ‏مخند‏ ‏‏ ‏‏ ‏درمانده‏ ‏به‏ ‏ره‏ ‏دیدی‏ ‏اگردیده‏ ‏مبند‏ ‏دنیا‏ ‏همه‏ ‏افتادن‏ ‏وبر‏ ‏خاستن‏ ‏است‏ ‏‏ ‏‏ ‏بندی‏ ‏بگسل‏ ‏تانشوی‏ ‏پای‏ ‏به‏ ‏‏ ‏‏ ‏بند‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏نعیمی‏ ‏‏(‏سزباز‏)‏

 

۱
۴۰۷۷
۴۰۷۸
۴۰۷۹
۴۰۸۰
۴۰۸۱
۵۰۵۰
sunny dark_mode