گنجور

حاشیه‌ها

Hamishe bidar در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۹ - حکمت آفریدن دوزخ آن جهان و زندان این جهان تا معبد متکبّران باشد کی ائتیا طوعا او کرها:

روزی شیخ ابوالحسن خرقانی نماز می خواند. آوازی شنید : که ای ابوالحسن، خواهی که آنچه از تو می ‌دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟
شیخ گفت: بار خدایا! خواهی آنچه را که از "رحمت" تو می‌دانم و از "بخشایش" تو می‌بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچکس سجده‌ات نکند؟
آواز آمد : نه از تو؛ نه از من.
تذکره الاولیاء عطار نیشابوری

Hamishe bidar در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

"می خریدم آنچه در بازار نیست"
جناب ن آ عزیز: چی میخریدی جانم؟

Hamishe bidar در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

ای خدای خوب و بی انباز و یار
دست گیر و جرم ما را در گذار
یاد ده ما را سخنهای رقیق
کآن به رحم آرد ترا ای خوش رفیق
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحی تو ای تو سلطان سُخُن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گرچه جوی خون بود نیلش کنی
این چنین میناگریها کار تست
این چنین اکسیرها زاسرار تست
سعدی اینجا از دید خداوند به عالم مینگرد. بله خداوند عاشق همه عالم است. اگر همه عالم هم به او کافر شوند او به عشقش وفا میکند.
دوست عزیز شاید شما دید بدی از عشق دارید:
مراکز عشق به ناید شعاری
مبادا تا زیم جز عشق کاری
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی‌خاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحب دلان را پیشه این است
جهان عشقست و دیگر زرق سازی
همه بازیست الا عشقبازی
اگر بی‌عشق بودی جان عالم
که بودی زنده در دوران عالم
کسی کز عشق خالی شد فسردست
گرش صد جان بود بی‌عشق مردست
اگر خود عشق هیچ افسون نداند
نه از سودای خویشت وارهاند
نروید تخم کس بی‌دانه عشق
کس ایمن نیست جز در خانه عشق
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست
که بی او گل نخندید ابر نگریست
شنیدم عاشقی را بود مستی
و از آنجا خاست اول بت‌پرستی
اگر عشق اوفتد در سینه سنگ
به معشوقی زند در گوهری چنگ
که مغناطیس اگر عاشق نبودی
بدان شوق آهنی را چون ربودی
و گر عشقی نبودی بر گذرگاه
نبودی کهربا جوینده کاه
هران جوهر که هستند از عدد بیش
همه دارند میل مرکز خویش
طبایع جز کشش کاری ندانند
حکیمان این کشش را عشق خوانند
گر اندیشه کنی از راه بینش
به عشق است ایستاده آفرینش

خلخالی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴:

فضل در اینجا به معنی : بخشش ، کرم و نیکویی آمده است

شمس شیرازی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:

بابک گرامی،
بسیار سپاسگزار خواهم شد اگر پنجره کوچکی به معانی تاریخی این شعر برای من و مانندان که تنها اندکی تاریخ خوانده ایم بگشایید.

fred Ney در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

پیوند به وبگاه بیرونی

بابک در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:

تفسیر این شعر که کاملا واضح و آشکار است زمانی برای دوستان قابل درک خواهد شد که هزاران صفحه تاریخ را بدانند. از تاریخ پیش از اسلام گرفته تا تاریخ ایران.آن وقت خواهند فهمید که خیام علاوه بر دانشمندوفیلسوف وشاعر یک مبارز ، و قهرما ن هم بود و ایران و ایرانی باید به این شاعر خود ببالد.بیخود نبود که شجریا ن در مصاحبه ی خود گفت : خیام از همه ی شاعران ما بیشتر می فهمید و بیشتر می دانست. دوستان معنا و تفسیر شعر کاملا مشخص است.اما درک آن و باور آن شجاعت وهوش و اطلاعات تاریخی می خواهد.امروزه علم تمام مشکلات فهمیدن خیام را حل کرده است لطفا وقت بگذارید و تعصب نداشته باشید.

بابک در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱:

نظر دوستانی که می فرمایند این شعر از خیام نیست به واقعیّت نزدیک است.کافی است شعرهای خیّام را خوانده باشی تا بفهمی این سخن خیام نیست.

علی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۰:

معانی ابیات غزل (460)
(1) از آن زمان که سلیمی (معشوق من) در عراق (اصفهان) مسکن گزید، ار دوریش می کشم آنچه را که می‌کشم.
(2) آهای، ای ساربان کجاوهِ محبوب، انتظار و اشتیاق من به دیدار سوار شدگان و مسافرین شما از حد گذشت.
(3) عقل را در زاینده رود، به دور بینداز و با آواز خوش جوانان اصفهانی شراب بنوش.
(4) بهار سرسبز زندگی در چراگاه قرق شده شما حس می شود ای روزگار وصل، خدا تو را در پناه خویش بگیرد.
(5) ساقی، بیا و جام بزرگ شراب به من بده، خداوند تو را از جامی لبریز سیراب گرداند.
(6) شنیدن آواز چنگ و دیدن رقص موزون ساقی، دوباره مرا به یاد جوانی می اندازد (دوره جوانی را به یاد من می آورد) .
(7) (ای ساقی) از آن سهمیه شراب باقی مانده مرا، به من بده تا شنگول و شاداب مانده و عمر باقی مانده را در پای دوستان نثار کنم.
(8) دلم از دوری و فراق دوست خون شد. الهی، ایام فراق محو و نابود بادا.
(9) اشکهای مرا که پس از رفتن شما روان است دست کم نگیرید. چه بسا دریاهای ژرف که از جویبارهای باریک تشکیل می شود.
(10) لحظاتی با دوستان خیرخواه خود همدل و هم جهت باش و رویدادهای مناسبی را که برایت پیش می آید غنیمت شمار.
(11) ای رامشگر خوش آواز خوش پرداز، با شعر فارسی، آهنگی را در مقام عراق بنواز.
(12) ای شراب، تو عروس دلپذیر خوش برخوردی اما گاهگاهی ترک تو لازم می آید.
(13) از حضرت مسیح وارسته از تعلقات دنیوی برازنده است که (در آسمان چهارم) با خورشید هم خانه شود.
(14) حافظ، رسیدن به وصال دوست قسمت و نصیب ما نمی شود به خواندن غزل های عراقی سرگرم و مشغول باش.
شرح ابیات غزل (460)

amin در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۶۰:

چاوشی تغییر ایجاد کرده ولی واقعن زیبا خوند

قادر در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

این غزل با صدا استاد آواز ایران بانو قمرالمولک وزیر ی و تار استاد نی داود، به زیبایی سخن سعدی خونده شده،،، ک هر ایرانی قبل از مرگ باید گوش بده ک حسرت دنیا را با خود ب گور نبره

قادر در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

البته این اول بار توسط بانو فمرالمولک وزیری با تار موسی نی داود به زیبایی یخن سعدی در دشتی خونده شد،، یکی از چیزهایی ک آدم ایرانی قبل از مرگ باید گوش بدهد، صدای قمر و شعر سعدی و تار. نی داود،،، هست

امیر در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » داد از دست خواص:

خیر. درست ثبت شده است. عامیکی = aamiaki (یک عامی کوچک)

فرید در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۴۰:

هرچنددلم رضای او می جوید درست است

کوکب در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:

پویان عزیز
من نه مدعی هستم ، نه نزاعی با جنابعالی دارم
آنچه فکر میکنم مینویسم ، تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال
پویان جان ، منطق گفتگو حکم میکند که از مغالطه بپرهیزیم
اینکه این دختر خانم صدایش خوب بود تا نبود، یا به پای استادان موسیقی ما نمیرسد زمینه ی صحبت من نبود من هم دیدم که تعلیم دیده نبود ، ولی ناله نمی کرد طلب میکرد
آدرس را اشتباهی میدهی تا دلیلت مورد قبول افتد
حرف من در موضوع نالیدن این استادان بپای معشوق مثل نوحه گران و طلبکاری آن دختر از معشوق بود
مثال هم آوردم که طلب چیست و لابه کدام
موضوع دیگر :به طور مثال فارابی باکدام زبان و باکدام نُت میتوانسته آیندگان را از دستگاههای موسیقی با خبر کند
جز با همین صدای به قول شما تعزیه خوانها
میدانید چند دستگاه و گوشه از موسیقی ایرانی از میان رفته چون همین روضه خوان ها نخوانده اند؟
از روضه خوان و استاد روضه خوان با اشعار حافظ و سعدی شادی به دل راه نمی یابد مگر دل از جای دیگر گرفته باشد و با آواز نوحه مانند استاد ، گوهری دردانه بر دامان بریزد تا به آرامش برسیم و احساس طرب دست دهد . انوقت میگوئیم به به چه آوازی ، صفای روح بود
از حافظ هم در نفی جناب پویان مثال نمی آورم
زنده باشید

فرید در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۹:

گر با دل و دیده هیچ کارم افتد درست است

فرید در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۷:

بنظر مصرع اول باید چنین باشد
کاری ز اندرون جان می باید

پویان در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:

درود بر سروران گرامی
شمس شیرازی و خانم کوکب
درباره دو نکته یاد شده توسط شمس شیرازی باید عرض کنم که:
در مورد اول حق به جانب شماست، قاریان و مداحان در حفظ آواز ایرانی نیز سهمی داشته اند. اما این به آن معنا نیست که ایشان راوی و نقل کننده گوشه ها نیز بودند. بلکه به نزد موسیقیدانان و آوازه خوانان رفته و نغمات و گوشه ها را از ایشان می آموختند.(کما اینکه امروزه هم این کار را می کنند.) استاد شجریان نیز پدرشان قاری کلام الله بود، و ایشان در ابتدا نزد پدرشان به آموختن فنون قرائت پرداختند و سپس به آواز روی آوردند. استاد شجریان مداح و روضه خوان نبودند بلکه قاری قرآن بودند.
در مورد نکته دومی که فرمودید؛ هنرمند نیز مانند هر انسانی می تواند نظرات و سلایق شخصی خودش را داشته باشد. ملاک سنجش اثر هنری او، نه مذهب اش است و نه رویه ی سیاسی اش و نه غیره، تنها با محک معیارهای هنری میتوان عیار یک هنرمند و اثرش را مشخص کرد. استاد شجریان در پی شکایتی از صدا و سیما خواستار آن شدند که حق مالکیت آثار هنری ایشان از سوی آن سازمان رعایت شده و از انتشار صدای ایشان به همراه تصاویری که ارتباطی با نحوه خلق آن آثار ندارند، خودداری کنند، البته ایشان «دعای پیش از افطار» را مستثنا کرده و گفته بودند من این اثر را برای مردم خوانده ام، اما ظاهراً این اقدام به مذاق آقایان خوش نیامده است و لذا از پخش دعای افطار نیز امتناع کردند.
در پاسخ به خانم کوکب؛ همانطور که پیشتر هم عرض کردم، نوحه خوانان راوی گوشه ها و نغمات نبودند بلکه آنها را از موسقیدانان می آموختند و در ملاعام در قالب تعزیه و مداحی و... به اجرا میگذاشتند. موسیقی اگر چه در زمان گذشته میان عامه مردم با شبهات و مسائلی درگیر بوده که اجازه بیان و نمود پیدا نمی کرده، اما همواره در میان قشر فرهیختۀ جامعه ارج و منزلت خاص خود را داشته و بزرگان علم از پرداختن به اصول و فنون آن غافل نبودند، اگر ما امروز موسیقی ایرانی داریم از برکت وجود افرادی مانند، معلم ثانی جناب فارابی، صدرالدین اورموی و... است نه روضه خوانان و مداحان که آوازشان به قول شما دکان کسب شان بوده است.
آن آوازی را که شما ذکر فرمودید، بنده، هم پیش از این شنیده بودم، و هم به مناسبت اشاره شما مجدد گوش کردم. تنین صدایشان خوب است، اما از منظر فنون خوانندگی و تکنیک های آواز کارشان ایرادات فراوانی داشت. شاید برای کسانی که موسیقی را به عنوان یک سرگرمی دنبال می کنند، این آواز زیبا جلوه کند، اما آنانی که دستی بر آتش دارند و گوشی آزموده و دقیق، به راحتی درمیابند که ایشان سالهای سال با اساتیدی چون محمودی خوانساری، حسین قوامی و محمدرضا شجریان فاصله دارند. البته بنده قصد ندارم بر سر مصادیق بحث کنم چرا که نه اینجا مجال آن است و نه آنها را پایانی. با این بیت از حضرت حافظ سخنم را تمام می کنم که فرمود:
حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود
با مـدعی نـزاع و محاکا چه حاجت است
پاینده باشید

سروش در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:

بیت اول مصرع دوم
سخی . نهی دوباره در یک بیت میشه . سخن درست تره

سهیل در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲۹:

بیت اخر
نزد ما بیدل جواب مدعی با ید درست باشد
جواب و لب خامش
علاج و لب خاموش کدام مفهومی ندارد

۱
۳۹۹۰
۳۹۹۱
۳۹۹۲
۳۹۹۳
۳۹۹۴
۵۴۷۱