گنجور

حاشیه‌ها

فرّخ در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۰۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷۱:

مصراع دوم بیت 5 اینگونه صحیح‌ست:
عرقی چند به احرام وضو می‌آرم

 

محسن در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۱۷ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:

من فکر میکنم با زبان زلیخا نوشته

 

الف لیل در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:

با بیژن موافقم. شاید لازم است جور حاصی خوانده شود. مثلا گر پس از این دمی چنان یابم و قدر دانمش

 

ferferi در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

پیرامون بیت
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
صحبت شد. برداشت بنده این است که شاعر از منظر عرفانی استعاره سازی نموده. گلاب همان سالک است و گل همان مجذوب. سالک باید راه طی کند و سرد و گرم بچشد تا به محبوب برسد که همان فرایند را گلاب برای خوشبو شدن طی می‌کند. (موسی) و گل به شکفتی به همان جا می‌رسید کما مجذوب که به جذبتی به مقام می‌رسد. (عیسی)
در تعبیر اجتماعی نیز برخی بنا به داشته‌ی ذاتی پخته‌اند بی‌آنکه تربیتی پذیرفته باشند متانت در ضمیرشان است (گل) و برخی باید سرد و گرم بچشند تا متین شوند. (گلاب)

 

روفیا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:

البته حافظ هیچوقت به من نگفت که اینجا سلیمان باید باشد یا مسلمان ولی تا جایی که می دانم دیو هم می تواند مسلمان بشود
چون سلیمان باش تا دیوان تو
سنگ برند ازپی ایوان تو
یعنی چه ؟
غیر از این است که دیوان تسلیم تو و مسلمان می شوند اگر تو سلیمان باشی ؟
حسد اگر مسلمان شود تبدیل میشود به تلاش و پشتکار و عیب جویی اگر مسلمان بشود تبدیل میشود به هنر و گردن کلفتی اگر مسلمان بشود تبدیل میشود به خدمتگزاری .
WHO KNOWS ? EVERYTHING IS POSSIBLE

 

روفیا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:

سحر گرامی
یعنی
ای که از کوچه معشوقه ما میگذری
باخبر باش که سر میشکند دیوارش
یعنی
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سر ها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
یعنی
ز راه میکده یاران عنان بگردانید
چرا که حافظ ازین راه رفت و مفلس شد
یعنی
بهای باده من المومنین انفسهم
هوای خویش بنه گر هوات بیع و شراست
یعنی اگر وصل او را می خواهی باید سرت را بدهی یعنی از خودت عبور کنی یعنی خودت را نبینی تا او را ببینی

 

روفیا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲:

از استادی شنیدم که نگین سلیمان دانش است که همه هستی تحت سیطره دانش است همانطور که وقتی سلیمان انگشترش را نشان میداد همه ساکنین قلمرو او در برابر ان صف می کشیدند یعنی همه تسلیم دانایی می شوند .
مولوی هم گفته :
خاتم ملک سلیمانست علم
جمله عالم صورت و جانست علم
حکم مستوری و مستی همه بر خاتم تست
یعنی ان شعور برتر و دانش علی الاطلاق حکم صادر می کند که یکی مستور و دیگری مست باشد .

 

روفیا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:

سلام
در پاسخ به ف-ش گرامی
شیخ محمود تکلیف دین موروثی را اینگونه روشن کرده است :
به باطن نفس ما چون هست کافر
مشو راضی بدین اسلام ظاهر
برو هر لحظه ایمان تازه گردان
مسلمان شو مسلمان شو مسلمان
معلوم میشود اسلام توقف در یک نقطه نیست بلکه حقیقتی پویا و رو به رشد است .
با جزمیت و تعصب تضاد ماهوی دارد و قدرت انطباق با واقعیت های سیاسی و اجنماعی و فرهنگی در زمان ها و مکان های مختلف دارد .
اسلام واقعی باید اینگونه باشد تا بتواند پاسخگوی نیاز فکری هر بشری باشد .
ایا قبول دارید قوانینی بر کائنات حکمفرماست .
مثل قانون :
جهان را چنین است ساز و نهاد
که جز مرگ را کس ز مادر نزاد
تعبیر شخصی من از اسلام قبول و تسلیم و به رسمیت شناختن همه نیرو های حاکم بر جهان و تلاش برای کشف و درک قوانین حاکم بر ان
است . اسلام یعنی فکر کردن به کنش و واکنش ها و فهمیدن انها و تسلیم شدن در برابر نیروی غالب .
این یک حرکت مداوم رو به جلو است .
در طول تاریخ هر چه انسان ها قوانین و فرمول های بیشتری را کشف کردند بیشتر به کوچکی خود اقرار داشتند چرا که دریافتند در اقیانوس بیکرانی از هوش و تکنولوژی قطره ای بیش نیستند .
یعنی به کوچکی خود و بزرگی هوش برتری پی بردند .
و تسلیم شدند .
و اسلام اوردند .

 

منصور در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

از جناب سعید آقا بخاطر توضیحات مبسوطشان تشکر می کنم

 

سارا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

سلام
من اولین بار دو بیت اول این غزل رو تو فیلم ازدواج به سبک ایرانی شنیدم
جایی که دنیل هولمز تو حیاط سعدیه این رو برای شیلا خداداد میخونه.
دوبیت اولش خیلی پرمحتوا و دلنشینه خ این دو بیت رو دوسدارم

 

علی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۳۹ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی فقر » حکایت پروانگان که از مطلوب خود خبر می‌خواستند:

عاشق راز دارد و فاش نمی کند هرگز اسرارش را.آنکه راز معشوق را به نه اهل دل بازگفت عاشق نیست.ناقد این را می گوید و چه درست هم می گوید.
آنکه سوخت و دم نزد عاشق است و چه زیبا عشقی ست.
ای دل چو فراقش رگ جان بگشودت/منمای به کس خرقه ی خون آلودت/می سوز چنان که برنیاید دودت/می نال چنان که نشنوند آوازت(ابوسعیدابوالخیر)

 

حسن در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:

باسلام.
در بیت :جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند
به نظر بنده،ماه و خورشید هم این آینه می گردانند ،صحیح هست.

 

حسن در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:

باسلام.
در بیت :جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند
به نظر بنده،ماه و خورشدی "هم این" آینه می گردانند ،صحیح هست.

 

محمد در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۴:

خودم فهمیدم به چه زبانیه... نمیخواد کسی بگه
خب این یه ملمعه فارسی عربی یونانیه...

 

محمد در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۱:

این ملمعه شکوهی جـــــــــــــــــــون
یه ملمعه فارسی عربی یونانی...

 

رامین در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹ - تشنگی:

بیت نهم:
( از بن ناخن تراود آب حیاتش) وزن شعر بهتر می شود

 

فهیم در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۰:

آیا مصرع اول بیت سوم ستادند درسته یا ستانند؟اینجا شما ستادند رو برام معنی کنید لطفا

 

سیروس در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

آلبوم آب نان آواز همایون شجریان به آهنگسازی علی قمصری را گوش کنید، تا مفاهیم لذتبخش تر گردد.
باتشکر

 

ایوب آگاه در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۲۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

مصرع اول بیت دوم «زخم تیغش به دل از داغ‌، مقدم باشد» صحیح است.

 

ایوب آگاه در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۱۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

مصرع دوم بیت چهارم به این شکل صحیح است = «بر زمین برگ‌ گل از سایه نهد پهلو را»

 

۱
۳۹۸۸
۳۹۸۹
۳۹۹۰
۳۹۹۱
۳۹۹۲
۵۰۷۶
sunny dark_mode