محمد در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:
با سلام
بخش هایی از این شعر فوق العاده را آقای محمود کریمی چند سال پیش خوندند. گوش کنید در جان آدم نفوذ میکند.
سید رضا در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
در نسخه قدسی حافظ به جای "در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم"گفته شده"در خرابات مغان ما به هم منزل شویم"
محمدصادق نائبی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:
این مصرع از نظر وزنی سکته دارد:
"نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت"
درستش این است:
"نه نیازت به ولادت، نه به فرزند، تو حاجت"
یعنی تو به فرزند نیاز نداری.
میر ذبیح الله تاتار در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:
این غزل لسان الغیب در زمان شاه شجاع واز عدم توجه شاه به خود وتوجه او به رقبایش به ویژه علی کلاه شکوه داشته ودر آخر از وزیر شاه تعریف و تمجید کرده است.
منظور از آوردن باد یمانی دربیت 6 اشاره به سخن حضرت رسول اکرم صلی الله علیه است که در باره اویس قرنی فرموده است : اویس قرن عارفیی از اهل یمن بود که نادیده به رسوالله ایمان آورد . درتذکره الاولیاء نوشته شده گاهگاهی پیامبراکرم ص رو به سوی یمن کردهه این عبارت را ادا میکردند.
حافظ می خواهد به شجاع گوشزد کند که آنکه رسول خدا بود قدر اشخاص عارف واقعی را نادیده واز راه دور میدانست وهرکس مانند آنحضرت ارزش باد یمانی دم همت مردانی چون اویس قرن را دریابد قادر است از سنگ لعل واز گل عقیق بیافریند .نه تو که بین خرمهره ودُرفرق نمی گذاری وبه جای مصاحبت با من به طرف صوفی ظاهرالصلاحی چون علی کلاه میروی.
رهام در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳:
پس معنای بیت اینگونه می شود که هر پلنگی را گمان مبر که نهال یا درختی است شاید در آن حالت پلنگ یا یوزی در حالت استتار و به شگل یک نهال خوابیده باشد یا به اشتباه به چشم تو به شکل یک نهال به نظر آید و با دقت باید نزدیک شد و بی گدار به آب نباید زد .
شاد و پیروز باشید
رهام در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳:
چند نکته در مورد کلمه پیسه در بیت زیر
هر پیسه گمان مبر نهالی
باشد که پلنگ خفته باشد
در لغت نامه دهخدا در مورد معنی کلمه پیسه اینگونه آمده است:
سیاه و سپید بهم آمیخته که بتازی ابلق خوانند. و نیز گویند هر رنگ که با سپید آمیخته باشد. (برهان ). پیستک . (پهلوی ). دورنگ . ابلق . (برهان ). دورنگ وپلنگ و یوز را نیز به این مناسبت دورنگی [ پیسه ] گفته اند
با این توضیح چنین به نظر می رسد که در قدیم به یوز و پلنگ به این مناسبت پیسه می گفتند لذا نیازی به اینکه کلمه بیشه را جایگزین کنیم و کلمه را از معنای اصلی آن تهی نمائیم نمی باشد .شاد و پیروز باشید
رهام در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۴۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳:
بیت :
اسب تازی و گر ضعیف بود
همچنان از طویله خر به
در نسخه تصحیح مرحوم محمد علی فروغی
به این نحو درج گردیده است که هم با مفهوم و هم با وزن شعر نیز سازگار تر است
اسب تازی و گر ضعیف بود
همچنان از طویله ای خر به
لطفا در صورت امکان عبارت طویله ای خر بجای طویله خر جایگزین شود
امیر در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۴۴ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - من نتایج افکاره فی مرثیهاخیهالصاحب الاجل الاکرام خواجه عبدالغنی:
نصیبت از کف ... نصیب تایپ شده و علی موسی الرضا بادا روان تر خوانده می شود.
امیر در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - من نتایج افکاره فی مرثیهاخیهالصاحب الاجل الاکرام خواجه عبدالغنی:
همان جنت العلا بادا صحیح است.
امیر در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۳۷ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - من نتایج افکاره فی مرثیهاخیهالصاحب الاجل الاکرام خواجه عبدالغنی:
همچنین بند آخر: جنت المعلا باد ...
امیر در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۳۲ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - من نتایج افکاره فی مرثیهاخیهالصاحب الاجل الاکرام خواجه عبدالغنی:
در بند هشتم : مرا ز دوریش امید زنده بودن نیست . کلمه امید تایپ نشده است.
سید محمد در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶:
عیسی جان
بادرود
همان تحدید منظورم بود چون درین حاشیه ها کسی قدرت تهدید دیگری را ندارد ، ولی با ذهن ناسالم و نامنصف خواندن دیگران میتوان تحدید کرد که در کلام حضرت عالی بدانها ملقب شدیم
ما برون را ننگریم و قال را
بل درون را بنگریم و حال را
آنجا که حضرات وصف مادران و زنان را چون استاد توس گفته اند ، میستائیم و آنجاکه شیخ گفته
چو زن راه بازار گیرد بزن
وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
بپوشانش از چشم بیگانه روی
وگر نشنود چه زن آنگه چه شوی
زن نو کن ای دوست هر نوبهار
که تقویم پاری نیاید بکار
تقبیح می کنیم
بت نمی تراشیم هیچ مقدسی وجود ندارد که قابل انتقاد نباشد
گهر های ادبی را هم میتوان نقد کرد ، تا انتقاد نباشد نیک و بد به یک چوب رانده میشوند
زنده باشی
مهدی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۴:
با درود بر دوستان؛
این شعر رو ما در صفحه 113 ادبیاتمون (سوم دبیرستان عمومی) داریم شامل 10 بیت که بعضی دوستان هم نوشتنش.
در بیت اول « روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست » مصراع دوم « وَ اَندر» خونده میشه یا «وندر» ؟، چون که «وندر» بخونی وزنش مشکل پیدا میکنه (گرچه دراین حالت تکیه روی هجای اولی مصراع میفته که راحت تر خونده میشه ولی وزن کل مصراع مشکل پیدا می کنه)
کمال در ۹ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۹:
8267
... در ۹ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۴:
بر سر کوی عشق بازاریست
که نیارد هزار جان ثمنی
جای آنست اگر ببخشایی
که نبینی فقیرتر ز منی
به گیتی عاشقی بیغم نباشد
خوشی و عاشقی باهم نباشد
عراقی
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست
مولوی
ی بیخبر از سوخته و سوختنی
عشق آمدنی بود نه آموختنی
نظامی
شب در ۹ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۶:
وزن این غزل زیبا کرشمه است .. و با گوشه های منطبق بسیار زیبا قابل اجراست .. مثل درآمد سوم دستگاه شور ردیف میرزاعبداله .. یا ردآمد دوم دستگاه ماهور
فرهاد در ۹ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
جناب حسین، سپاس توضیحها و وسعت نظر شما. ممنون میشوم اگر معنای بیت ششم را بفرمایید، و روشن کنید چرا پندارد مفرد و بقیه بیت (و بقیه شعر) جمع است.
سیدمجتبی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۶ - داستان آن عاشق کی با معشوق خود برمیشمرد خدمتها و وفاهای خود را و شبهای دراز تتجافی جنوبهم عن المضاجع را و بینوایی و جگر تشنگی روزهای دراز را و میگفت کی من جزین خدمت نمیدانم اگر خدمت دیگر هست مرا ارشاد کن کی هر چه فرمایی منقادم اگر در آتش رفتن است چون خلیل علیهالسلام و اگر در دهان نهنگ دریا فتادنست چون یونس علیهالسلام و اگر هفتاد بار کشته شدن است چون جرجیس علیهالسلام و اگر از گریه نابینا شدن است چون شعیب علیهالسلام و وفا و جانبازی انبیا را علیهمالسلام شمار نیست و جواب گفتن معشوق او را:
آنچ او نوشیده بود از تلخ و درد
او به تفصیلش یکایک میشمرد (در حضور او یکایک می شمرد)
کانچ اصل اصل عشقست و ولاست
آن نکردی اینچ کردی فرعهاست(آن نکردی آنچه کردی فرعهاست)
گفتش آن عاشق بگو که آن اصل چیست(گفت آن عاشق بگو آن اصل چیست)گفت اصلش مردنست ونیستیست
چون شنود آن عاشق بی خویشتن
آه سردی برکشید از خویشتن
ماند آن خنده برو وقف ابد
همچو جان و عقل عارف بیکبد(همچو جان پاک احمد با احد)
منبع: پیوند به وبگاه بیرونی
گمنام در ۹ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۲:
گر چه شعر شیخ همه بیت الغزل است، این غزل را دو بیت سر فراز است:
ما خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم
باری، نگه کن ! ای که خداوند خرمنی
و
گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من
مهر از دلم ، چگونه توانی که برکنی؟؟
محسن در ۹ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱: