بینوا در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:
سلام و درود به آقای کیخا که خوشبختانه دکتر هم هستند .شایشته فرهیختگان نیست که به بزرگان توهین کنند دروغگو خواندن کسی چون آیت الله مرعشی نجفی بخردانه نیست . گنجور گرانمایه هم کاش در درج چنین سخنانی بیشتر دقت کند . باز هم پوزش می خواهم
امید مددی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۲:
من آن مورم که در پایم بمالند.
بعضی از منتقدین که متاسفانه نام اساتید بزرگی هم در جمع آنها دیده می شود، این بیت را اینطور معنی کرده اند:
من مورچه ای هستم که زیر پا له می شوم و نه زنبوری که با نیش خود آزار می رساند. افراد بزرگی این تفسیر را نموده اند و به شدت به سعدی بزرگ تاخته اند که چرا از ضعف انسان و ضعیف پروری حمایت می کند و آن را به اندیشه های صوفیانه متصل نموده اند که سعدی هم طرفدار گوشه نشینی و دوری از جامعه و در امان ماندن از گناه است. و جسارت را به جایی رسانده اند که به شیخ اجل پیشنهاد داده اند بنویسد: نه آن مورم که...
حال آنکه به هیچ وجه معنای این شعر اینگونه نیست.
به طور واضح معلوم است که منظور سعدی از مور، مورچه نبوده بلکه روغن مورچه بوده!! و به همین دلیل هم از فعل مالیدن استفاده شده.
روغن مورچه اسید ضعیفی است که برای از بین بردن موهای زاید بر پا می مالیدند و گمان خواص دارویی هم از آن می رفته. منظور سعدی این است که من مفید بودن برای خلق را برگزیدم نه زوری بالای سر خلق بودن را.
آرش محمدی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
جا داره یادی از استاد سید خلیل عالی نژاد هم بکنیم که با صدای دلنشینش و همچنین نوای تنبور زیبایش بر زیبایی این اثر افزود
تضمینی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:
آقای مثلا محمود
همین تعابیر قران و ائمه، بن مایه ی اشعار معرفتی حافظ بوده. شما اگه اهل جای دیگه ای هستید لازم نیست اینجا خودتون رو به زحمت بندازید، که برای امثال شما سر می شکند دیوارش.
تضمینی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۹ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
حالا خوب شد. پس حسن ظن به هم داشته باشیم. زود به همن تهمت نزنیم و اهانت نکنیم.
اقای خراسانی شما هم از این به بعد روی فیش هاتون منبع مطالبی رو که از کتابا می گیرید بنویسید تا با مطالب نسخه های خطی و مطالبی که خودتون کشف کردید قاطی نشن.
با تشکر از همه. بوس.
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۵ - الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم:
معارج الیقین شیخ سبزواری ص327،
بحار الأنوار علامة مجلسی ج72 ص331،
تفسیر الصافی فیض کاشانی ج2 ص477،
تفسیر الرازی ج18 ص76،
تفسیر البیضاوی ج3 ص269،
تفسیر أبی السعود ج4 ص247،
الکامل فی التاریخ لابن الأثیر ج11 ص294.
رضا تنها در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:
سید ، حقیر فکر می کند مهم تر از ، از یا در، ان اتشی است که مولانای عزیزدر دل انسان روشن می کند.
اتش است این بانک و نای ونیست باد
هرکه این اتش ندارد نیست باد
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۵۴ دربارهٔ سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۵ - الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم:
منبع این حدیث:
شیخ مفید، امالی، ص310 -
ملا محمدصالح مازندرانی: شرح اصول کافی :ج 9 ص 383 .
تضمینی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۱۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۴:
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۷۶ - در موعظه/
شعر انوری:
ای خواجه مکن تا بتوانی طلب علم
کاندر طلب راتب هر روز بمانی
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی...
تضمینی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۱۰ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۷۶ - در موعظه:
خواجوی کرمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۴/
تضمین بیت دوم این قطعه توسط خواجوری کرمانی در یک غزل:
با این همه یک نکته بگویم ز سر مهر
هر چند که دانم که تو این شیوه ندانی
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی
رضا تنها در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۹ - داستان آن کنیزک کی با خر خاتون شهوت میراند و او را چون بز و خرس آموخته بود شهوت راندن آدمیانه و کدویی در قضیب خر میکرد تا از اندازه نگذرد خاتون بر آن وقوف یافت لکن دقیقهٔ کدو را ندید کنیزک را به بهانه به راه کرد جای دور و با خر جمع شد بیکدو و هلاک شد به فضیحت کنیزک بیگاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چشم روشنم کیر دیدی کدو ندیدی ذکر دیدی آن دگر ندیدی کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوماند ملعون نهاند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب:
باتشکراز نوشته علی عزیز
مجتبی خراسانی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
بسم الله الرحمن الرحیم
دست نوشته ها و جزوات را مرور می کردم، تا به این مطالبی که عرض شد رسیدم، آن را برای گنجور درج نمودم. خداوند شاهد است، در خاطرم نبود که از کتابی برداشت کرده ام، گمان کردم که با جستجو در آثار خطی، این مطالب در پیرامون آثار شیخ بهائی (ره) را به دست آورده ام.
محمد از شما سپاس گزارم، دوستان بزرگوار دیگر هم لطف و محبت داشتند، انشاء الله سلامت باشید.
خادمی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:
دوستان گرامی مطالعه بفرمایند:
مقالۀ: زن در آینه شعر فارسی / شیخ مصلح الدین سعدی
پدیدآور: جودی نعمتی، اکرم
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱:
بیت سوم درست بوده و ..زلت.. به معنی لغزش به درستی نوشته شده است.
جمشید پیمان در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵:
شور بختانه این غزل بالا بلند و پر مایه ی حافظ در پیچ و خم بگو مگو ها بر سر درست و نادرست بودن " المعنی فی بطن شاعر" و " المعنی فی بطن الشاعر"، سرگردان و ستمدیده گشته است. آهنگ آن ندارم که به این درگیری بیفزایم. تنها می خواهم به نکته ای بایسته بپردازم: واژه ها بر پایه نیاز و باستگی های گوناگون از زبانی به زبان دیگر می روند و از این جا به جائی و آمد و شد هم گریزی نیست. پرسش این است که آیا همراه با آمدن یک واژه بیگانه به یک زبان باید کاربردش در بند (جمله)و سازه زبان ، بر بنیاد دستور زبان آن واژه باشد یا برای کابردش باید از دستور زبانی که واژه را پذیرفته است بهره برد. هیچ واژه ی بیگانه ای را در زبان عربی نمی یابید که کاربردش وابسته به دستور زبانی جز عربی باشد. در برابرش شوربختانه در زبان پارسی یا فارسی ( عجم زنده کردم بدین پارسی، نه فارسی) پاره ای واژگان عربی را با دستور زبان عربی راه داده اند و آن را فراوان بکار گرفته اند . برای نمونه: در دستور زبان فارسی نشانه فزونی( جمع) آن و ها است. دستور زبان فارسی شیوه ای به نام جمع مکسر یا جمع با ات و یا جمع با ین ندارد. فراوان می بینیم الزامات، افتخارات، مجاهدین، غائبین، عجایب، مدارس و .... . در فارسی تنوین نداریم مثلا، مرتبا، متعاقبا. .... خنده دارتر هنگامی است که گاهی واژه های از بن فارسی را هم در بند چنین بی بندو باری گرفتار می سازیم : آزمایشات، ترشی ـ ج ـ ات، شمیرانات، گاها، .... چنین می اندیشم و باور دارم که اینگونه شلختگی ها برایندی جز سست کردن بیشتر بنیان های زبان فارسی بسود زبان عربی ندارد. زنده یاد محمد معین ، و دیگر استادان زبان فارسی و نگارندگان فرهنگ واژگان در پیش در آمد کارشان این ها را گوشزد کرده اند. و پارسی( فارسی) زبانان را از افتادن در چنبر چنین شیوه های ناسزا، پرهیز داده اند.
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:
با احترام به ساحت بلند شعر و ادب ایران زمین
جناب کیخا!
جناب شرح سرخی بر حافظ!
منابع و مراجع مطالعات شما محترم. اما بسنده کردن به همین منابع گاه فضا را برای درک ابعاد مختلف اشعار حافظ برای ما محدود می سازد چرا که حافظ شاعری نیست که فقط در یک بعد آنهم مجیز گویی شخصی شعر بگوید.
موضوع بیسواد بودن حضرت ختمی مرتبت بارها و به کرات در روایات متعدد عنوان شده و این موضوع بجهت شناخت و آگاهی از چگونگی زندگی آن حضرت، آنقدر حائز اهمیت بوده که در قران نیز بدان اشاره شده، پس گمان نمیرود بیان موضوعی اینچنین مهم، توهینی به آن حضرت تلقی گردد.
هستند ستارگان که همیشه از خود نور دارند و پر نورتر از ماه
اما از منظری که ما به آسمان نگاه میکنیم، این ماه است که اغلب در تشابهات و استعارات جهت ستایش و تکریم از معشوق یا شخصی مورد منظور بکار میرود، لذا از این منظر هیچ ستاره ای ماه نمی شود مگر به کنایه.
حافظ خلاف آنچه که اغلب ما تصور داریم، طناز است و اهل کنایه. لذا بهترین منبع برای درک اشعارش مطالعهٔ مستمر دیوان آن بزرگمرد است، آنهم با تأمل و تعقل...
پاینده باشید.
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:
وُصله: بر موی افزودن
اکستنشن کردن!
کمال در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷:
جمع آن : 10184
محمود در ۹ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:
باباولکنیداینتعابیرقرآنوائمهروطرفمیادمستقیمیهحرفیمیزنهحالاشمابیاییدتعبیرکنید
نفیس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲۲: