امین کیخا در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۳:
حالا با سه واژه ی poison / toxin / venom در انگلیسی دانشیک رو در رو هستیم که سه برابر دقیق نیاز دارند به نظر من به این همنشان ( ترتیب ) مشکل حل می شود
poison /شرنگ
poisonous /شرنگین
venom / زهر
toxin / ویشین
toxic / ویشیک
detoxification / واویشانش
ویش را از visha در اوستا برداشتم
به معنای زهر .
امین کیخا در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۳:
وارون شهد فَنگ می باشد . همان کبست است اما با کمی آسانگیری زهر هم معنا میدهد .
بهنام در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۷:
وقتی چتووشی این اهنگ خوند آدم فکر میکنه مولانا تو یه همچین حسی این شعر سروده، انگار با همین ریتم آهنگ در رقص سما این شعر سروده
کمال در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۹:
9730
پیمان در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام:
با سلام
بدور از هرگونه جانب گرایی من به عنوان یک انسان معمولی نظر دارم اون انسان هایی که نام بردید آدمام های شریف و بزرگی بودن مخصوصا امام علی که نور ایشان قلب دل مارو منور کرده ولی اگر امیر بودند گزندی هم و جود داشته و درمورد بعد امکان امیر بودن وجود نداشته تنها الله متعال میتونه امیر بی گزند باشه هیچ انسانی کامل و خالص نی مولانا با کارش تانسته خدارو به حد درک وفهم آدم بیاره مگه ما تا حالا داستان حضرت موسی و شبان رو نشنیدیم از نظر من و آدمایی کنارشان هم شعرو خواندیم هم شنیدیم امیر بی گزندی جز حق متعال وجود نداره
محمد حنیفه نژاد در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۲ - سبب حرمان اشقیا از دو جهان کی خسر الدنیا و الآخرة:
بنده خود خواند احمد در رشاد
جمله عالم را بخوان قل یا عباد
مسامحه در تفسیر قرآن ، آن هم تا این حد اصلا از مولوی قابل قبول نیست
آیا پیامبر همه مردم را بنده خود خوانده ؟! در حالی که آن آیه می فرماید : یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمت الله
یعنی ای پیامبر بگو ای بندگان من ( یعنی ای پیامبر به این بندگان من بگو ) که از رحمت خدا ناامید نشوید
جای بسی تأمل است ، لطفا دانشمندان و مولوی دوستان بیشتر شرح دهند
کسرا در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷:
اجرای ساز و آواز این شعر در برنامه ی شماره ی 303 برگ سبز
میثم در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:
یکی از بهترین اجراهای این آهنگ از فتحیه هنری است از اینجا بشنوید
پیوند به وبگاه بیرونی
نیما در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:
نگاری چابکی شنگی کلهدار...
عجب توصیفی! و چه شاعری است حافظ!
محسن حیدرزاده جزی در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۰۳ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:
در بیت 8 بخواهم اصلاح شود .
علی ذاکر در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴:
زیر نور شمع با فکرت تفأل میزنم
شعر حافظ با صدات توی دلم جاری میشه
"در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع"
سهمم از دنیای بی تو اشک و بیداری میشه
علی محدث در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۴۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۵ - در مدح فخرالسادة مجدالدین ابوطالب نعمه:
مرحیا به هنر ریخته گری عبارات و چینش کلمات و گزینش الفاظ و ابداع معانی ناب به دست تو ای انوری گرامی.
سیروس شاملو در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۸:
یک گزارش دردناک دیگر از مردمی که به تقدیر آسمانی چسبیده اند و نمی خواهند دریابند که به جبر محکوم نیستند بلکه به اختیار محکوم اند " محکوم یک اختیار باشید اگر اعتبار انسانی می طلبید" در غیر اینصورت موجودات معتبری نیستید ای آقایان که شعرهای مولوی را چپ اندر قیچی و دینی تاویل می کنید! شاید اشاره اش به همین سایت هاست؟ و شاعر باید خفقان بگیرد از دست این تفسیرها "خاموش کنم اگرچه با من در نطق ِ سکوت و خفقان سازگارید" شما " مرد ِ رِنگ و موسیقی" نیستید "مرد رند" هستید! تفسیر کوتاهی بر غزل 718 دیوان شمس
هادی صداقت در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۴۵:
لابه
هادی صداقت در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۴۸:
ازمن همه لابه بودوازوی همه ناز
محمد ج ن در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:
سلام بر همه
زیبایی شعر مبحثیست جدا و دلبریه شعر میکشد به ناکجا....مبهوتم که وقتی ادرس حضرت بینام حق به این دلبری به نمایش گذاشته شده توسط حجت حق فروغی.....چرا مسخ نمیشیم و نمیرسیم به ناکجا آبادی که سعدی حافظ مولوی فروغی ها و هزار عاشقتر که نهانی عشقی چشیدند ناگفتنی تر از بسطامی ؟؟؟>>>!!!!!!!!
پارسا عبدی در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
اما حسین؟!
:))))
هه!
ممنون! مزاح جاللی بود! شاد شدیم!!! :|
کمال در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۸:
3956
محمد شاملو در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸:
من از دوستان حافظ پژوه یک سئوال دارم درموررد بیت (هر می لعل کز آن دست بلورین ستدم آب حسرت شد و در دیده خونبار بماند) تناقضی با سراسر غزلهای حافظ به چشم می خورد زیرا حضرتش همواره برین عقیده است که از معشوق هر چه رسد لطف است چرا اینجا و گمانم فقط اینجا جام از دست معشوق اشک حسرت شده؟
شهرزاد قصه گو در ۹ سال قبل، یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام: