گنجور

 
مولانا

بار دیگر ما به قصه آمدیم

ما از آن قصه برون خود کی شدیم

گر به جهل آییم آن زندان اوست

ور به علم آییم آن ایوان اوست

ور به خواب آییم مستان وییم

ور به بیداری به دستان وییم

ور بگرییم ابر پر زرق وییم

ور بخندیم آن زمان برق وییم

ور به خشم و جنگ عکس قهر اوست

ور به صلح و عذر عکس مهر اوست

ما کییم اندر جهان پیچ پیچ

چون الف او خود چه دارد هیچ‌هیچ

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
بخش ۸۱ - تفسیر و هو معکم اینما کنتم به خوانش فرید حامد
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم