گنجور

حاشیه‌ها

بیژن در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

باسلام عرض ادب
در جواب دوست عزیز مسیح مصطفوی.
مسیح جان اصطلاح شرقی و غربی در دنیای ما یک قرار داد نانوشته است نه اصل پس موسیقی غربی سبک غریی یا شرقی هر کدام یک ابزار در اختیار هنر مند است تا هنرش را نشان دهد.
فرض کن با سبک رالیستی(واقع گرایانه) بخواهی شاه نامه فردوسی را بنویسی یا به تصویر بکشی ؟
در حالت معمول در آن سبک و قالب امکان ندارد دوست من.
البته من موسیقی سنتی را بیشتر دوست دارم و با حرف شما موافقم. ولی هرکس سبک کار خود را دارد.

بابک چندم در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

جناب مستطاب علیرضا خان،
شخصی را که اشاره کردی بنده ام، و نه دروغی در کار و نه ساکن غار...
تا به حال شنیدن صدای ایشان در اولویت نبوده چرا که دلمشغولیهای دیگر به وفور موجودند...
سرکار هم چنانکه تمایل به اظهار نظر و ابراز وجود و خودنمایی داری بدک نیست کمی اوضاع فارسی نویسی پریشان احوال و مغشوش و مشوش خود را سر و سامان دهی...
و دیگر آنکه از قدیم العیام گفته اند: "موسی به دین خود و عیسی به دین خویش" اگر که از چند و چون آن آگاه شوی آنگاه یقیناً همگان در اینجا خواهند توانست در صلح و صفا و فارغ از دغدغه گفتگو کنند...

مصطفی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

کاش به جای درج مداحی های شرک آمیز و سراسر غلو؛ که حتی بنده ی بی سواد هم متوجه نقایص ادبی و فنی فاحش آن می شوم . و اصرار به چسباندن آن به مولانا ، اساتید و سروران گرامی نسبت به درج تفاسیر و معانی مستتر ابیات گهر بار این غزل همت می گماردند . ... سپاس .

مسلم در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳ - کاش یارب:

با سلام
بسیار عالی بسیار دلنشین
سالها بود که دیگه شعرهای شهریار رو مرور نکرده بودم.زیبای زیبای زیبا....

امید در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:

این دو بیت اول بعد در یکی از کاهای استاد علی نقی وزیری با صدای الهه..دربرنامه گلهای رنگارنگ در مایه دشتی به بهترین شک ممکن تصنیف شده وخونده شده..درواقع آهنگ با این شعر شرو میشه:ای ساربان آهسته رو..بعد چند دقیقه ای ارکستر بی نظیر گلها هنرنمایی میکنه ودو بیت اول همین شعر اضاف میشه به آهنگ..بسیار زیبا وشنیدنی هست

ارش در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:

سلام ...معنای بیت زیر را یکی از دوستان فرهیخته بنویسند
آهن افسرده می‌کوبد که جهد
با قضای آسمانی می‌کند

علی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۶ - سبب پریدن و چرخیدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود:

بنام خدا
آنقدر زیباست که انسان را در خود فرو می برد...! بنظرم مولوی در مقام قیاس دو فرد عرشی و فرشی داد سخن رها کرده...؛ و آنجاییکه میگوید حق مرا از پلیدی پاک داشت اشاره به آیه: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس... خدا اهل بیت را از هرگونه پلیدی پاک داشته و بعد میگوید حال چگونه خداوند پسندد که پلیدی را بر من بگمارد...!؟؟؟ معلوم است او که علی را باب بارگاه کفوا" احد میداند برنمی تابد پلیدی بر او گمارده شده باشد...

سراینده ی ملکوت در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۵۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۰ - نامه کسری به هرمزد:

زمانه به دیدار او شاد باد

صالح در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹:

اگر عدم تقلید و تبعیت از نثر و شعر پیشینیان اشکال است، سعدی پر اشکالترین شاعر و نویسنده فارسی است!
به قول خودش:
کهن جامه ی خویش پیراستن/ به از جامه عاریت خواستن

محمد حنیفه نژاد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست
ستودن در این بیت ، با توجه به دیگر ابیات ، تعریف کردن است ، - مثل تعریف کردن مفاهیم علمی ، مثلا تعریف کردن مثلث - و به معنای پرستش و عبادت نیست
کسی نمی تواند خدا را تعریف کند - الحمد لله الذی لا یبلغ مدحته القائلون و لا یحصی نعمائه المجتهدون - خوب این مصرع اول اما مصرع دوم
میان بندگی را ببایدت بست : حالا که کسی نمی تواند چیستی خدا را بستاید ، بنا بر این بحث در این مورد بی فایده است ، ای انسان برای تو بایسته است که کمر را برای بندگی ببندی ( کنایه از آماده شدن برای کاری )خلاصه این که ای انسان فکر کردن در ذات خدا به تو نیامده تو برو بندگی ات را بکن

علی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۵۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » سهندیم:

با سلام و خسته نباشید خدمت گردانندگان این سایت. اگر امکانش هست دیکلمه صوتی شعر سهندیم استاد شهریار رو تو سایت بذارید اسم خوانندشو نمیدونم ولی صدای رسا و جالبی داره من اخرین بار سال 80 داخل تاکسی تو تبریز یک قسمت از این دیکلمه رو گوش کردم. با سپاس از شما

محمود در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

دوستان اگه شعر یا موسیقی ذهن کسی رو تسخیر کرد باید به این احساس احترام گذاشت فارغ ازاینکه شاعر یا خواننده چه کسی بوده - سلیقه ها به مرور زمان پرداخت میخورن و شفاف میشن

امید حق پرور در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۲۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

"زن خوب خوش طبع گنج است و بار" به نظر صحیح تر است.

اردشیر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۰ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۲۱:

یک همدم پخته جز می ناب نماند
تفسیر ها دارد این رباعی
چه بزرگوار است این بزرگمرد خیام نیشابوری

کمال در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۳۲:

6684

محمد حنیفه نژاد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

سوال : چرا فردوسی در بیت اول از جان و خرد سخن به میان می آورد؟
جواب : البته در بیت های بعدی از مخلوقات دیگر هم نام برده ، اما موضوع سخن در شاهنامه انسان است ، و انسان با نیروی جان و خرد پای به میدان زندگی می نهد ، در واقع موضوع اصلی شاهنامه همان جان و خرد است و بنا براین سزاوار است که حکیم توس سخن خود را با نام خداوند جان و خرد بیاغازد . ( براعت استهلال)
دوستان برای اعلام نظرات خود می توانند با اینجانب تماس بگیرند : 09141044965

محمد حنیفه نژاد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

دوستان عزیز ، فردوسی در این ابیات عقیده خود را در مورد خداوند توضیح می دهد ، آن هم در جوی مخالف ، کسانی که با آن ها بحث می کند اعتقاد دارند که خدا را می توانند دید ، و فردوسی با برداشت درست از آیات قرآن می گوید : به بینندگان آفریننده را / نبینی مرنجان دو بیننده را ) و در بیت بیت این ابتدای سخن عقیده خود را در مورد خداوند شرح می دهد به همان سلیقه که قرآن هم می آموزد ، ما در قرآن آیات متشابه داریم که نباید در مورد آن ها فکر کنیم چون توانایی فکر ما در آن حد نیست ، اندیشه مثل یک ترازوی زرگری است ، ترازوی زرگری وسیله خوب و دقیقی است که می تواند وزن یک گوشواره را بسنجد ، اما آیا می توان وزن کرات را هم با آن اندازه گرفت؟؟؟
بله اندیشه انسان در شناخت خدا می تواند تا این حد پیش برود که او را خالق جان و خرد بداند اما بیش از آن پیش نمی رود

محمد حنیفه نژاد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

با درود بر دوستان بزرگوار مخصوصا برادر عزیزم آقای حمید رضا گوهری
خدمت ایشان عرض می کنم که بنده با خوانش ایشان موافق نیستم و بیت را باید به همان صورت خواند که بزرگان ادبیات فارسی هم خوانده اند اما معنی آن :
به نام خداوند جان و خرد [شروع می‌کنم ] که اندیشه آدمی [در توصیف خداوند] نمی‌تواند بیش از این حد پیش برود .
انسان برای تعریف کردن و شناساندن خداوند می‌تواند بگوید: خدای جان ، خدای‌خرد ، خدای کیوان ، خدای آسمان ، و.... یعنی خدا را با نام مخلوقاتش تعریف کند و بشناساند ولی فراتر از این حدّ نمی تواند پیش برود‌،یعنی نمی‌تواند به شرح چیستی ذات خدا بپردازد.( از این برتر اندیشه بر نگذرد
شاعر در بیت های بعدی آورده : خرد را و جان را همی سنجد او/ در اندیشۀ سخته کی گنجد او » یعنی خدا عقل و جان را با اندازه ای محدود به انسان عطا کرده است و توانایی اندیشۀ انسان حدّی دارد و نمی تواند به چیستی خداوند – که حدّ توانایی و عظمتش نامحدوداست – پی ببرد .
اگر بیشتر دقت کنید ، سخن از ذات خداست که اندیشه آدمی از پی بردن به آن ناتوان است .
ستودن نداند کس او را چو هست : در این مصرع هم باز منظور از ستودن یعنی تعریف کردن خداوند برای شناساندن ، (نه شکر گزاری و عبادت )
میان بندگی را ببایدت بست : یعنی تو ای انسان نمی توانی ذات خدا را تعریف کنی از این پرس و جوی بیهوده دست بردار و به بندگی ات برس

ح.گ. در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۶:

بیت 10 به صورت زیر درست‌تر می‌نماید:
ذره به ذرهٔ جهان...

فریبرز عبدالوهابی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۶:

بفرموده حافظ
لاف عشق و گله از یار زهی لاف گزاف
عشق بازان چنین مستحق هجرانند
لذا بهتر بود که بیت اخر اینطور سروده میشد
بگذاشتمت غم تو نگذاشت مرا
حقا که غمت زمن وفادارتر است

۱
۳۷۰۷
۳۷۰۸
۳۷۰۹
۳۷۱۰
۳۷۱۱
۵۴۷۶