گنجور

حاشیه‌ها

کسرا در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۴ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷:

واقعا زیباست

روفیا در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۶ - خلوت اول در پرورش دل:

خواجه مع‌القصه که در بند ماست
گرچه خدا نیست خداوند ماست
کسی که سر خود را درد می آورد تا چیزی به ما بیاموزاند به قول نظامی " در بند ماست " اگر در کار گره گشاییست!
از ویژگی های یک کتاب خوب، یک معلم خوب، یک شعر خوب و یک رام کننده خوب آن است که گره های زندگیمان را می گشاید، بسطی در روح و جسم ما پدید می آورد نه قبض و گرفتگی،
شحنه راه دو جهان منست
گرنه چرا در غم جان منست
او نگاهبان راه زندگی منست وگرنه چرا غم من میخورد و چرا تلاش می کند قبض های وجود مرا منبسط کند؟
در بند منست، عاشق منست، خاطر من برایش عزیز است! برایش مهم است که روح من گرفته باشد یا منبسط و پران!
عزیز علیه ما عنتم

روفیا در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۰۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۶ - خلوت اول در پرورش دل:

رایض من چون ادب آغاز کرد
از گره نه فلکم باز کرد
رایض به معنای رام کننده اسب و تعلیم دهنده است.
رایض خوب آن است که چون تعلیم آغاز میکند شما را از گره هایی که بر دست و پا و اندیشه تان زده شده برهاند، نه اینکه چهار گره دیگر چون حسادت و بغض و ترس و نومیدی بدان بیفزاید :
کیست مولا آن که آزادت کند
بند رقیت ز پایت برکند
این گره گشایی جزء ضروریات رام کردن ستوران نیز باشد،
چون به هر حال یک حیوان وحشی پیش از آموزش باید در بند باشد تا آسیب نرساند، لیک هنگامی که تعلیم آغاز میشود گره ها باید باز شود وگرنه با دست و پای بسته حیوان بیچاره هنری نخواهد آموخت.

احمد در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸ - در راه زندگانی:

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
درستش اینه که
نجستم زندگانی را تبه کردم جوانی را

احمد در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۴۸ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » چهارپاره‌ها » مرغ شباهنگ:

سیه چهره از بیم فرجامی
اشتباه است
چهره از بیم سیه فرجامی

رضا در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۲۲ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » سوگندنامه:

در بیت نه به نظرم به جای مسواک ؛ امساک کلمه درست باشه

سهیل قاسمی در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۹ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۳:

شما یک جام را ببین که به این زیبایی ساخته شده به شکلی که عقل (بخوانید آدم ِ عاقل!) وقتی نگاهش می کند نا خود آگاه آن را تحسین می کند و صد بوسه از مهر بر پیشانی ِ آن (جام) می زند.
اما این کوزه گر ِ دهر (دنیا) این چنین جام ِ لطیفی را (انسان) می سازد و باز آن را بر زمین می زند (می شکند) (می کُشَد).

سهیل قاسمی در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۶ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۴:

حتا مست هم شکستن پیاله ای که به این خوبی ساخته شده را روا نمی دارد.
سر و ساق و کف ِ دست ِ این همه نازنینان با مهر ِ چه کسی در کنار ِ هم قرار داده شد و با کین (خونخواهی و نفرت) ِ چه کسی شکسته شد؟

سهیل قاسمی در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۵:

حتا اگر دنیا را برای تو آراسته و آماده می کنند هم به طرف آن گرایش پیدا نکن که عاقلان به طرف آن نمی روند.
خیلی ها مثل تو، از این دنیا می روند و بسیاری هم می آیند. تو در این میانه نصیب ِ خویش را بربای (با زیرکی به دست بیاور) چون که به هر حال تو را از این دنیا خواهند برد (خواهند ربود)

حماسه ایرانی در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۷ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:

با سلام به دوستان حاشیه نویس فقط می خواستم یک نکته را گوشزد کنم فارغ از اینکه بیا بهتر است یا بده. گویا دوستان فراموش کرده اند که این مثنوی از حافظ است که 7 قرن پیش می زیسته است و اگر قرار باشد هر کسی با هر بضاعتی که دارد بخواهد قلم تصحیح در اشعار او بردارد، درست یا غلط فرقی نمی کند، در هزار سال دیگر چه اثری از این اشعار باقی خواهد ماند. شاملو یکبار این کار را کرد و صد البته اشتباه هم کرد، نمونه آن غزل زیبای صلاح (با کسره ی ح) و منِ خراب کجا) که او به صلاحکار تغییر داد. به هر حال در تاریخ ادبیات مدعیان زیادی بوده اند که اشعار شاعران بزرگ را مطابق میل خود تغییر می داده اند و یا اشعار خود را به نام آنها دستنویس می کرده اند. اکنون یکی از کارهای مهم استادان این رشته این است که تشخیص بدهند که کدام اشعار از کدام شاعر نیست. فکر می کنم همین برای سردرگمی مصرف کنندگان شعر کلاسیک کافی باشد. پس بهتر است ما هم منتظر شویم که استاد شفیعی کدکن ای پیدا شود و روی ساقی نام کار کند.

امید وورال در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳:

آیا «بهانه های زرین» که در بیت دوم چیست

هیچ کس ناشناس در ‫۹ سال قبل، یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

علت شیطان انا خیری بدست
وین مرض در نفس هر مخلوق هست
همین مرض،دلیل این خزعبلات است، که خداوندگار بلخ به ما گفته

سعید در ‫۹ سال قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹:

منظور از تقریر و بیان، حرف زدن و به عیارت دیگه ادعا کردن در مورد عشق است. منظور اینست که در راه عشق باید مرد عمل بود و از حرف و سخن پرهیز کرد.

علیرضا م در ‫۹ سال قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۳:

درود، بیت:
هشیوار و ز تخمهٔ گیوگان
که بر دردر و سختی نگردد ژگان
احتمالاً چنین صحیح است:
هشیوار "وز" تخمهٔ گیوگان
که بر "درد" و سختی نگردد ژگان

بیژن در ‫۹ سال قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:

خواجه راز در بیت آخر خرافات دینی یعنی اعتقاد به قیامت را به رندی به سخره گرفته است آنوقت برادر یا خواهر اسلامگرای ما یعنی آقا یا خانم "بینام" آیه قرآن آورده!! مگر نشنیدی که فرمود :
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
یعنی دیو هم از دست شماها فرار میکنه ها

گمنام-۱ در ‫۹ سال قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۶:

آب تاختن،
به جای ادرار کردن ،

بهرام مشهور در ‫۹ سال قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۹ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱:

درست آن چنین است :
هرکه نامخت از گذشت روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار

محمد رضا نیک زاد و عباس فاضلی در ‫۹ سال قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی:

دوستان سلام 27 . 6 . 1395
شرح بیت اول باب هفتم (در عالم تربیت)
اگر پای در دامن آری چو کوه سرت زآسمان بگذرد در شکوه
پای در دامن آوردن = پای دردامن کشیدن: کنایه ازقناعت یا تواضع.
معنی بیت:اگرقناعت کنی (فروتن باشی)،سرافراز می شوی.
* نکات بلاغی:این بیت دو خوانش دارد؛درخوانشی ،«ی»=تو درفعل «آری» مشبّه است وکوه مشبّه به و در خوانش دیگر، سر مشبّه وکوه مشبّه به است.
وجه شبه در اینجا «پای در دامن آوردن»است که آریۀ استخدام دارد.
«سر از آسمان گذشتن»نیز استخدام دارد زیرا با کوه به معنای ارتفاع وبا انسان به معنای رفعت و ارزش معنوی یافتن است.






د

فرداد در ‫۹ سال قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

تصنیفی با همین شعر به آهنگسازی اردشیر کامکار و خوانش همایون شجریان عزیز بسیار بسیار شنیدنی است.
در کل، آلبوم ناشکیبا را بسیار توصیه میکنم که بشنوید. زیبایی خاصی دارد.
درود.

بامداد در ‫۹ سال قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۲:

بیت چهارم رندان صبوحی هست و زندان صبوحی نیست.

۱
۳۷۰۶
۳۷۰۷
۳۷۰۸
۳۷۰۹
۳۷۱۰
۵۵۴۹