گنجور

حاشیه‌ها

بابک چندم در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴:

جناب سید عباس،
از فرهنگ معین
مندیل: دستمال، دستار، عمامه

امین در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۵ - الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم:

عبارت مشهور "الملک یبقی..." فقط در یکی از منابع روایی ذکر شده و اون هم کتاب جامع الاخبار شعیری است که اولا سندش بکلی حذف شده و ثانیا در متن روایت ، از عبارت "قیل" استفاده شده که اصل حدیث بودنش رو زیر سوال میبره.(جامع الاخبار ص 119)
در مورد کتاب امالی صدوق هم که برخی دوستان آدرس دادن، در متن کتاب چنین روایتی نیومده، بلکه در پاورقی و بدون سند ذکر شده که از تعلیقات مصحح کتاب امالیه.
(الامالی ص 310)
سایر کتب روایی و غیر روایی دسته دوم هم اهمیت نداره چون برای بررسی صدور و صحت یک روایت فقط باید به منابع دست اول رجوع کرد.

بابک چندم در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۶ - تزییف سخن هامان علیه اللعنة:

@ گنجور گرامی:
دوستان پیشتر به درستی اشاره کرده اند که بیت 27 نردبان خلق است و نه خالق.
مثنوی معنوی
رینولد نیکلسون
انتشارات امیر کبیر 1381
---
پاسخ: با تشکر و عذرخواهی از همهٔ دوستانی که این مورد را تذکر دادند بابت تأخیر طولانی، تصحیح شد.

سید عباس در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴:

سلامو ادب
در بیت سوم برای مندیلی معنایی یافت نشد

جهانگیر در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶ - ساز صبا:

واژه می گویی کاملا فارسی است. همزه اشتباه فاحشی است که در واژگان فارسی به بای ی نوشته شود.

روفیا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۹ - قول رسول صلی الله علیه و سلم انی لاجد نفس الرحمن من قبل الیمن:

خدا می داند این نامداران راستی چگونه سخن می گفتند!
البته فحوای کلام بس بلند و ترکیب واژگان به عنوان اسناد مکتوب واقعا فاخر است.
در موزه مردم شناسی کندلوس کاستی از صدای مظفرالدین شاه پخش می شد که لهجه و طرز تکلم شاه در آن واقعا مایوس کننده بود!
دوران تاریکی باید بوده باشد.

روفیا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۸ - مژده دادن ابویزید از زادن ابوالحسن خرقانی قدس الله روحهما پیش از سالها و نشان صورت او سیرت او یک به یک و نوشتن تاریخ‌نویسان آن در جهت رصد:

خو نداریم ای جمال مهتری
که لب ما خشک و تو تنها خوری
تک خوری می کنی؟!

مهدی محمدنژاد در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷ - نالهٔ ناکامی:

زبان هدیه خدواند به انسان هاست. و هدیه انسان های خاص، هنر بیان واژه ها در قالبی است که همواره ماندگار است. درود بر روح شهریار دوران ها ....

بهار مینا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶:

عابدینی جان کلا به قافیه معتقد نیستیا. "ختایی" مگه با قافیه این غزل جور میاد؟

خسروبیگی khosrobaigy@gmail.com در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۲۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

در کاست استاد شجریان که این غزل رو خونده
در پایان آورده:
عطار وصف عشقت چون در عبارت آرد؟
زیرا که وصف عشقت اندر بیان نگنجد

سیدحبیب در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰ - بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تأمّل فاسد:

باسلام خدمت تمامی خداوندان ادب که این حقیر کوچکترین ایشانم.
تمامی نوشته های شما عزیزان را خواندم و بسیار آموختم.
ولکن سوالی در ذهن من حقیر روحم را میرنجاند.
اول آنکه چرا جناب مولانا با این که خود میدانست داستان قتل زرگر بحث برانگیز است ، دلیل قتل وی را واضح و روشن توضیح نداده.
مانند توضیحی که خضر برای موسی ، چنانکه میدانیم.
گرچه گیریم آن فرد انسان بدی بوده باشد و مضر جامعه و خوانواده خویش.
یا بگذارید باز تر و رک تر بگویم.....
خضر به دستور پروردگار کشتی را سوراخ کرد تا آن را از صاحبانش نگیرند و یا کودکی را به قتل رساند چون در آینده مفسدو کافرو جانی و غیره میشده.....
ولی آیا دستورات اینچنینی خدا فقط برای آن زمان بوده.....
آیا خدا هواسش به شخصی که باعث شد مردم هیروشیما نابود شوند نبود؟
آیا صلاح دید آن کودک را بکشد چون در آینده بد میشد ،
ولی نمیدانست کودکانی چون چنگیز و هیتلر و شمرو غیره در آینده بد میشوند .
پس اگر خدا هواسش به یک زرگر هست که جانش را بگیرد تا به او خوبی کرده باشد ، که در آینده کار بدی نکند تا او را در دوزخ عذاب کند ...
چگونه دیگر ستمکاران را که به مراتب بدتر بوده و خون هزاران هزار زن و کودک را ریختند و به مال و ناموس مردم تجاوز کردند را به حال خود واگذاشته؟؟؟؟!!!!
آیا از کرامت آن شاه به قول مولانا بر نمی آمد تا از عشق زمینی خود بگذرد و او را به معشوق واقعی خود ببخشد.؟؟؟؟؟
آن هم شاهی که اینقدر خالص و مخلص است که کرامات الهی نصیبش شده.
اگر واقعا نیتش هوس نبود چه نیاز اینکه اصلا بفرستد از پی زرگر.
او که فهمید علت بیماری کنیز چیست ...
و او که واقعا عاشق او بود ، چرا کنیز را برای خود میخواست.؟؟؟؟
آیا این کار ظلم در حق کنیز نبوده..؟؟؟؟

youtube در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:

شهرام ناظری:
پیوند به وبگاه بیرونی

shahrzad در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۲۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۰:

آن گه مرا گفت از آن جا که همت درویشانست و صدق معاملت ایشان خاطری همراه من کنند
خاطری همراه من کنید درست می باشد

عنایت الفت در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود:

با درود . دو مورد اشتباه تایپی را یادآوری میکنم
در بیت :بدان بازارگان ن گفت زنهار - مرا از وی مشو هرگز خریدار. باید بشود: بدان بازارگان زن گفت زنهار ....
در بیت : فرستادند پیش او زنی باز - که چون هستی ولی عهد سرافراز. باید نوشته شود ( ولیعهد)

majid در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۵:

شعر زیبایی ست و مدتی بیش نمی گذره که من از خدا کمک فکری خواستم و بارها در روزها صایش زدم و کمک خواستم و سرانجام اینکه روزی که حرف زدن با خدا که دوستم است تمام شده بود و در حال سکوت بودن ناگهان این شعر به زخنم رسید و همزمان خواندمش با صدایی که فقط درونم می شنید پاسخ پرسش اساسی ام بود پس از درماندگی از چرایی موضوعی و البته راضی نشدم و کمک خواستم تا خر فهم گردم و هنوز منتظرم تا خر فهمم کند یا پاسخ دلخواه را بدهد و اتش شعله ور درونم را خاموش نماید.

عیسی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

صائب در ادبیات ما مظلوم واقع شده؟ D: اگه اشعار صائب رو فاکتور بگیریم، دیگه تقریبا هیچی نداریم که بعنوان ضرب‌المثل بکار ببریم. D بسی پژوهش‌ها و تزهائی که درمورد صائب نوشته‌شدن. خیالتون راحت باشه. هرکسی در ادبیات ما مظلوم واقع شده باشه، صائب مظلوم واقع نشده. D

حمیدرضا مقراضی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:

بنظرم در بیت چهارم بجای خشم، چشم صحیح است :
" چو چشم فتنه انگیزش کند مستی و مستوری "

بهمن در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲ - مناظرهٔ بوتهٔ کدو با درخت چنار:

این شعرو رو رو سنگ قبر زنی که به دست همسرش کشته شده بود خوندم...

حسین اسماعیلی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:

با سلام
منظور از بیت نازنینا مکن ان جور.‌‌..این است که ای نازنین بر من ستمی نکن که کافر نمیکند که من اگر آن ستم را بر یهودی (کافری)بکنم از اسلام بهره نبرده ام یعنی که ان ستم خارج از دستورات اسلام راجع به جهاد در برابر کافران است.

مختار در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۳ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب برزویه الطبیب » بخش ۱۲:

دروغ موثر و مثمر و راستی مردود و مهجور

۱
۳۶۵۷
۳۶۵۸
۳۶۵۹
۳۶۶۰
۳۶۶۱
۵۴۷۶