مهنا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
ز دانش دل پیر برنا بود ایا ارایه تلمیح دارد
،،، در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۲ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:
دمار از روزگار غم برآرم
اگر افتد به دستم روزگاری
واقعا زیباااااا
،،، در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰:
در مصرع اول بیت پنجم
نسازد هیچکس... درست است
،،، در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:
نهم از درد تو تا میتوان داغ
کشم از داغ تو تا میتوان درد
به به محشره
واقعا هر یک از شاعران بزرگ ترکیبات زیبای خاص خودشون رو دارند
تیمور رضائی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:
با سپاس بیکران
من آن نیم که دل ... ، شعری بسیار زیبا که صدای استاد شجریان بر زیبایی و گیرایی آن دوچندان افزوده.
،،، در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
دلم در هیچ جا الفت نگیرد
سرم با هیچکس سودا ندارد
.
.
جفا دارد جفا چندان که خواهی
وفا دارد؟ ندانم یا ندارد
به به چه زیبا
،،، در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۶ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
به به
چقدر دلنشین و فوق العاده
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۰ - فیالحکمة:
پوزش می خواهم، باز هم به حصر رفت، شاید که این نرم افزارک به نامک این کوچک حساس است!
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:
حافظ ابنای زمان را غم مسکینان نیست
زین میان گر بتوان به که کناری گیرند
این عبارت «ابنای زمان» با اساطیر یونان همخوانی دارد!
کرونوس جوان ترین تایتان حاصل هم آغوشی اورانوس «خدای آسمان» و گایا «خدای زمین» بود. پس از ازدواج برای پیشگیری از وقوع پیش بینی پدر و مادرش که گفته بودند توسط زیوس فرزند خودش مغلوب خواهد شد، فرزندانش را می بلعید و در شکم خود اسیر می کرد. کرونوس با کرونومتر هم ریشه است خدای زمان است که در اصل پدر ماست ولی همان طور که به ما زندگی بخشید سرانجام ما را خواهد بلعید. مادر که اسارت فرزندان در شکم پدر را بر نمی تابد آخرین فرزند خود زیوس را با کمک مادرش گایا فراری می دهد و به فرزندش جاودانگی می بخشد، «رمز»، و زیوس بعدها در نبردی با کرونوس داروی تهوع آوری به پدر خود کرونوس می خوراند تا فرزندان خود را بالا بیاورد.
یک نفر که از بلعیده شدن توسط زمان رهیده به جاودانگی ره یافته سایر ابناء زمان را که در شکم پدر اسیرند نجات می دهد!
آدم های والایی که اندیشه هایشان از پس قرن ها همچنان خوانده و مورد موشکافی قرار می گیرند درست مانند زیوس از بلعیده شدن توسط زمان رسته اند. روزی همان اندیشه های والا به نجات خواهر و برادرهایشان که در شکم زمان اسیرند می آید و آنها را نیز می رهاند....
مرضیه در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۲:
جانا به غریبستان چندین به چه می مانی ...
محمّد امین در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:
منظور صوفیه از یکی هست و هیچ نیست جز او این است که فقط خداست و ظهورات خدا یعنی مخلوقات پیدا شدن خدا هستند،به بیانی دیگر خدای ناپیدا به صورت و حد و اندازه مخلوقات ظاهر شده است
این عقیده وحدت وجود صوفیه در عقاید اسلامی جایی ندارد و قرآن و پیامبر خدا و اهل البیت(علیهم السلام)به صراحت این عقیده شرک آلود را رد کردند، مثلاً فرمودند:(إنه شیء بخلاف الاشیاء)خدا چیزی است بخلاف چیزها(مخلوقات)
از لحاظ عقلی هم وحدت وجود صوفیه باطل است زیرا: خدای بی نیاز چگونه همان مخلوق نیازمند است!!!؟
خدای قدیم چگونه همان مخلوق حادث اسـت!!!؟
خدای علیم چگونه مخلوق نادان است!!؟
خدای مهربان عادل چگونه همان مخلوق ظالم است!!؟
و آیا خدا خودش را به بهشت می برد و یا اینکه در دوزخ خود را عذاب میکند!!؟
آیا خدا برای راهنمایی خود پیامبران را به سوی ظهورات خودش می فرستد!!؟
و بسیار دلیل منطقی دیگر که وحدت وجود صوفیه را ابطال میکند و برای همین است که صوفیان دائم عقل را می کوبند زیرا عقل و برهان نمی پذیرد که مخلوق نیازمند همان خالق بی نیاز باشد
حجت در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۰۷ - غلامی:
سلام
اظهار خشوع در برابر انسان ها ی شایسته بسیار امری مقبول و صحیح است
این بندگی انسان زمانی سخیف است که از سلطه ،بی عرضگی و نالایقی باشد
پس میتوان گفت رباعی معنایی نسبی دارد
بشیر در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:
دده اینجا میتونه معنی کنیز و پرستار کودک معنی بده
حسین در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۴:
مرغول یک کلمه بوده و درفرهنگ لغت دهخدا شرح ذیل برای آن آمده:
پیچ و تاب باشد و زلف و کاکل خوبان را نیز گویند وقتی که آن را شاخ شاخ کنند و بعد از آن پیچند. (برهان ). پیچ و تاب موی پیچیده . (غیاث ). پیچان . جعد. مجعد. موی پیچیده و با پیچ و تاب . موی مغضب . بشک . مقابل فرخال . (یادداشت مرحوم دهخدا). عَکِش . عَکِف . (از منتهی الارب ):
محمد حسن در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۱۸ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » ساقینامه:
آقای علی حسینیون خواستم عرض کنم که برای عظمت شاه عباس همین بس که با پای پیاده به مشهدالرضا مشرف شدند و علمایی همانند شیخ حسنعلی اصفهانی وقتی نام شاه عباس را می بردند در ادامه جمله رحمه الله می فرمودند
مطلب دیگر اینکه شاعران زیادی اگر مدح شاهان را نمی کردند همین اشعار هم بدست ما نمی رسید
حتی حافظ نیز مدح شاه شجاع را کرده ولی مانند خورشید بر اهل زمین می تابد
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۰ - فیالحکمة:
چون گدایی چیز دیگر نیست جز خواهندگی
هر که خواهد گر سلیمان است و گر قارون گداست
My crown is in my heart, not on my head; not decked with diamonds and Indian stones, nor to be seen: my crown is called content, a crown it is that seldom kings enjoy”
کاش میدانستم منظور شکسپیر از content در اینجا دقیقا چیست!
قناعت؟
خرسندی؟
؟؟
ولی بیشتر به نظر می رسد نخواستن باشد یا هشتن یا هلیدن!
چون پادشاهان با آن تاج های مسخره و سرزمین هایی که در آنها آفتاب غروب نمی کند بارزترین ویژگی شان این است که از همه بیشتر می خواهند!!
و محروم ترینند از موهبت نخواستن!
هر چه دایره چیزهایی که بدانها نیاز نداریم بزرگتر باشد ثروتمند تریم نه هرچه دایره چیزهایی که داریم!
گدا سلطان راستین است، لیست اقلامی که بدانها نیاز ندارد بسیار بسیار بیشتر از اقلامیست که سلطان بدانها نیاز ندارد!
گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز
که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت؟
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:
بلی
اصل مطلب را گفتید یاران جان
در کار یار باش که کاریست کردنی...
در حقیقت صومعه داری صرفنظر از جایگاه اجتماعی اش و نگاه حافظ به این گروه به خصوص، هر کاری غیر از یار بازیست...
عیارش پایین است، جنس نامرغوب است...
حداد در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » آتش خاموش:
روح رهی عزیز شاد و در آرامش ابدی
اشعار بجا مانده از رهی هر کدام ریشه خاص خود را دارا می باشند بطوریکه خواننده از تکرار خوانی آنها نه تنها خسته نمی گردد بلکه با هر بار خواندن ، ظرافت و لطافت کلامش را بیشتر حس میکند.
بی شک رهی معیری با اشعارش در ادبیات ایرانزمین تاثیر بسزایی نهاد همچون شاعران قبل از خودش .
بر ما همین افتخار بس که در سرزمینی زاده شدیم و ادامه حیات می دهیم که بزرگانی چون رهی و امثالهم را در خود پرورش داد.
۷ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:
زره روی: کسی که چهره خود را با موهای پرپیچ و تاب پوشانده و مانند زره باشد که نظر در او کارگر نباشد.
آب از نسیم باد زره پوش گشته گیر: وزش نسیم و برخورد آن با آب آن را زره پوش کرده(در آب فرو رفتگی و برجستگی درست کند مانند برجستگی و فرو رفتگی زره) =باد که نوزید زره آب از بین میرود،بنیادش سست است،غرورش دوام ندارد
چین قلابی این کجا و چین چین زلف یارم کجا
از باد آب بیگره گر ساعتی پوشد زره
بر آب جو تهمت منه کو را نه ترس است و نه غم
زره بر آب میدان این سخن را
همان آبست الا شکل چین شد
مولوی
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹: