گنجور

حاشیه‌ها

نادر در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۱:

دف همدم نِی شد، چو به آتش جان یافت
نِی محرم سِر، تا به جلا درمان یافت
سَر لایق دل شد، چو به مستی، شد عقل
دل خون شد و ره بر حرم جانان یافت ..

محمدرضا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳:

پیش از این گویند سعدی دوست می‌دارد تو را
بیش از آنت دوست می‌دارم که ایشان گفته‌اند

رحمت به روح پاک سعدی

مهدی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:

آهنگ چشم مست از تریوله بند رو که چند بیت از این شعر درش استفاده شده گوش بدید به شدت زیباست

شهرام بنازاده در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:

نیک بجوش و صبر کن زانک همی‌پرانمت
پزانم صحیح است

سیاوش پرویزی نژاد در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۳ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:

این بیتها را من خوندم ولی به نظرم جاشون وسط همین شعر هست
زوجود هم گذشتم
به عدم رهم نداند
به کنست سجده کردم
به صنم رهم ندادند
ز حدوث پاک گشتم
به قدم رهم نداند
به طواق کعبه رفتم
به حرم رهم نداند
که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی

محمد لباف در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶۸:

با سلام و احترام
بنده زیاد مولانا را نمی شناسم. اما با جستجو این شعر را پیدا کردم.
در مورد نظرات باید بگم که بنده با بی سوادی خودم شعر را چند بار خوندم. اینکه از نوبهار می گه. اینکه از بر خندیدن تاکید داره. اینکه میگه تو سمن و کم سن هستی و مانند درخت بزرگ می مانی. اینکه تازه اومدی. اینکه از کلمات همچون قمر و نافه ی اهو قید شده. همه و همه اشاره به یک بچه و قربانی شدن با افتخار و خوشحالی داره از دنیا میرود. اشاره داره. بعید نیست مرتبط با طفل اشاره شده در واقعه کربلا باشه.
در مورد نظر دوستان هم که بحث کردند مربوط یه شعر نیست و بحث تاریخی و مذهبی هست. سایت های هست با منبع مفصل جواب داده اند

سجاد عباباف در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶:

استاد ادیب خوانساری نیز این غزل را در آواز ماهور خوانده اند. ایشان هم کلمه ضرورت را بکار برده اند

بهرام اشتری در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶:

در مصرع دوم بیت چهارم، «هم نفسی» باید«هم، نفسی » باشد

بهرام ناهد در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹:

بیت اول و سوم در برنامه گلهای رنگارنگ 528 توسط استاد شهیدی خوانده شده . البته در آنجا در بیت سوم اینچنین آمده :
چه دهی صلای رفتن

بهرام اشتری در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۰:

«آزار» معنی بهتری دارد

بهرام اشتری در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۰:

با تایید نظر آقای پورکریمی، معتقدم که تنها «آزار» صحیح است و آزاد معنایی ندارد

محمد قاضی زاده در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین:

صورت درست مصراعی که یک هجا کم دارد:
نخفت ار چند خوابش می ببایست

سعید در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۵۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:

قابل توجه دوستان بزرگوار ، این غزل علاوه بر اساتید شهرام ناظری ، شجریان ، افتخاری و رضوی سرستانی ، به صورت تصنیف توسط بهرام باجلان در آلبوم مونس جان (با آهنگسازی جمشید عندلیبی) به زیبایی هرچه تمام اجرا شده است.

بهرام ناهد در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی:

بیت "ای هم نفسان مجلس و رود بدرود شوید جمله بدرود" در برنامه گلهاب رنگارنگ 528 توسط استاد شهیدی این گونه خوانده شده :
ای هم نفسانِ محفل ما
رفتید ولی نه از دل ما

... در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته:

سید حبیب عزیز
من عذر میخوام. مخاطب شما هم شخص دیگه ای هست ولی راستش نتونستم قانع شم در مورد بعضی حرفاتون.
راجع به دید مولوی به زن که ظاهرا نظرتون عوض نشده منم اصراری ندارم. من برداشت خودم رو از متن گفتم و باهم بحث کردیم. همین.
ولی راجع به اینکه میگین اکثر عقاید مولوی تقلیدی هست و اونم از این نوع تقلید به اصطلاح کورکورانه به هیچ وجه نمیتونم بپذیرم. فرض کنیم عقیده مولوی نسبت به زن همونی باشه که شما میگین و این عقیده تقلیدی هم باشه. آیا همین یه مورد (و احتمالا موارد معدود دیگه ای از این دست که فکر میکنید مولوی بهش معتقد بوده) یعنی اکثر عقاید مولوی؟
اما من فکر میکنم مولوی یکی از بدیع ترین شخصیت ها در تاریخ ماست. شما ببینید اصل شخصیت مولوی چیه بعد برید سراغ فرعیات. مولوی تجلی عشقه. یه عشق تمام عیار. وقتی بدونیم و بفهمیم مولوی چی بود و چی شد اونوقت میشه درک کرد چقد عجیبه. مولوی یه فقیه بزرگ، با کلی حشمت و بزرگی، چی شد که اینطور شوریده و آشفته شد؟
چی میشه یه فقیه اتوکشیده و مقتدر به جایی میرسه که میگه:
اهل ایمان همه در خوف دم خاتمند / خوفم از رفتن توست ای شه ایمان تو مرو
دوست بزرگوار من، مولوی (حداقل از دید من) تجلی عشق نابه. میشه به من بگید کجای این عشق تقلیده؟ تقلید از کیه؟ کدوم فقیه در طول تاریخ به این شدت خودشو رسوای عشق کرده و به این رسوایی بالیده؟ شما میگید تقلید کورکورانه، ولی من میگم مولوی تمام جهان رو نور میدیده. روشن تر از این؟
اصل مولوی که باعث بزرگی و درخشندگی شخصیتش شده ایناست. نه اون فرعیات مبهمی که هرکی از حرفش یه برداشتی داره و معلومم نیس حق با کیه.
بازم عذر میخوام بابت دخالتم تو بحث.

سید حبیب در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۰۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته:

درود بر روفیای گرامی..
باور بفرمایید منتظرتان بودم.
حتی منتظر بودم تا بیایید , بعد ادامه دفتر را بخوانم.
خوب میدانید , خوانش شعرها بدون حاشیه ها و نظر دادن ها ,
کسل کننده است.
مخصوصا مثنوی مولانا.
بقول شما چهار تا بیت , باعث نمیشه کسی بگه فلان شاعر ,
بده .
ما هم اگه مولانا رو قبول نداشتیم که اینجا نبودیم , گرامی.
و اما شیخ ناواصل و ناکامل.
مولانا و امثال وی , از بزرگان و افتخارات ما هستند و در این شکی نیست , و امثال ما در علم و هنر , کوچکترین شاگرد ایشانیم.
تقلیدی که گفتم , اتفاقا تقلید بی قید و شرط است.
بعنوان مثال ...
شما باید در ایران باحجاب باشی.
این یک تقلید اجباری و بی قید و شرط است.
این تقلید اجباری در ایران حدود چهارده قرن است که وجود دارد.
آیا شما میتوانی از این امر تقلید نکنی؟؟؟؟؟

آیا تا بحال نشنیده اید که هر مسلمان باید مقلد یک مرجع تقلید باشد ,
وگرنه اعمال دینیش و مسلمانیش قبول نیست.؟؟؟؟!!
چند مرجع تقلید در ایران وجود دارد؟؟؟؟؟؟
آیا مسیله حجاب در ایران یک اصل و سنت بوده , یا یکجور تقلید است؟؟؟

اگر تقلید است , چجور تقلیدی است؟؟

منظور من همین تقلید است.
آری مولانا هم اکثر عقایدش برگرفته از همین نوع تقلید است.
تقلیدی که پدرانت به تو ارث داده اند و تو هرگز نمیتوانی آن را نپذیری.
من یک مشت از خروار را مثال زدم.

البته من با اسلام و حجاب مخالفتی ندارم , و لکن با تقلید اجباری چرا.
........

در باب زن هم .....

آری من زنان را به هیچ وجه کمتر از مردان نمیبینم.

این اوج بی عدالتی و کژ فهمی است که زن را باید از مرد کمتر دانست.
آیا زنان چون بچه میزایند و باید در خانه بمانند , باید بیسواد باشند ,
نباید در امور اجتماع باشند , باید تا آخر عمر با یک مرد بمانند ,
در صورتیکه همان مرد, یعنی شوهر همان زن میتواند , با چندین زن دیگر باشد ,
حتی بعد از مرگ هم , شوهرانشان ده ها حوریه در اختیار دارند و آنها
باید بشینند و شوهرشان را با خیل حوریان در کنار جوی شراب و عسل ببینند و شاد و خوشحال از این , تا ابد زندگی کنند.
خوب با این تفاسیر , مولانا باید بگوید زنان پستند.
چون اگر پست نبودند که ناقص العقل نبودند .
در نهج البلاقه , حضرت علی فرمودند , زنها ناقص العقلند.
حتی اگر بمیرند هم ارزششان از مرده مرد کمتر است.
البته در این باب حرف بسیار است ,
و خودتان بهتر میدانید.
تقلید ........

آرش تبرستانی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۵ - مضرت تعظیم خلق و انگشت‌نمای شدن:

در کل ابیات این داستان طولانی این بیت بیشتر از همه توجه مرا جلب کرد تن قفس شکل است تن شد خار جان در فریب داخلان و خارجان یعنی اگر ما از این جسم مادی و علایق اون نگذریم و به تن بپردازیم از درون و بیرون ضربه میخوریم و زندانی اون میشیم پس برای رهایی باید از آن بگذریم که این اصلی عرفانی و البته اساس مکتب بودا هست

آرش در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۰:

منظور از «ایبک» در اینجا غلام و بنده است.

محمد در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:

کتاب شمیسا فاقد ارزش تاریخی و اسنادی است
ارزش علمی نداره

کمال داودوند در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۸۹:

8742

۱
۳۴۹۸
۳۴۹۹
۳۵۰۰
۳۵۰۱
۳۵۰۲
۵۴۶۶