گنجور

حاشیه‌ها

حمید رضا۴ در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۳ - گفتار اندر بخشایش بر ضعیفان:

اگر برداشتم نادرست است، ممنون میشوم آنرا تصحیح کنید…
سعدی می گوید نه خوردن آب خطاست حتی اگر حکم شرع می گوید ننوشید…
و نه رواست خون کسی ریخته شود حتی اگر فتوایی برای ریختنش باشد.
به نظر می رسد سعدی در این شعر مخالف اجرای حکم اعدام و خواهان خوش رفتاری با زندانیان است.
مایکل مور در فیلم Where to invade next از سیستم نوین برخورد با مجرمان و زندانیان در کشور نروژ و نتایج مثبت آن در جامعه گزارشی دارد که به نظر من بسیار آموزنده است و گویای صحت گفتار سعدی.

۷ در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:

گوشم به راه تا خبری بشنوم.صاحب خبر که آمد با دیدنش بی خبر شدم
در مثل هم گویند سراپا گوشم نه چشمم و یا گوش به زنگم
به نظر میآید منظور الهام است.
بیشتر شنیدن پیش از دیدن می آید.
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

nabavar در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۶۸:

سام عزیز
اشتباه نمی کنید ؟
مگر می نویسید : نه خوابیدن ؟ یا نه رفتن ؟
می نویسیم نخوابیدن یا نرفتن ،
نفی ِ غنودن هم نغنودن است
زنده باشی

سام در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۶۸:

بهتر است نه غنود نوشته شود چون نغنود یک واژه نیست
غنودن = خوابیدن.

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:

گرامی نادر..
همان ” کاری کردن کارستان “ منظور حافظ بوده چون در بیت دوم :
مصلحت دید من آن است که یاران همه کار
بگذارند و خم طره یاری گیرند
بهترین کار را نشانی داده که کارستان است
مانا باشید

نادر.. در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی کاری گیرند
دوستان بزرگوار توضیحات زیبایی در خصوص این بیت بیان نموده اند..
به گمان من در مصرع اول ترکیبی اضافی نهفته است؛ بدین شکل:
نقدهای صومعه داران را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه شان پی کاری گیرند..
با این فرض، مفهوم بیت از این قرار خواهد بود:
اگر بتوانیم حاصل عملکرد صومعه داران را عیار بزنیم و میزان ارزشمندی کارشان را بر ایشان نمایان کنیم، بر آنها روشن خواهد شد که در "گمراهی" بزرگی به سر برده، وقت خود را به بطالت می گذرانند.. و چه بسا تغییر رویه داده، دست به کاری زنند کارستان..

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

گرامی mohammad F
ای همه خوبی تو را پس تو که رایی که را؟
ای گل در باغ ما پس تو کجایی کجا؟
”پس تو که رایی “ ی اول به مانای دلبسته ی که هستی است
” که را “ ی دوم تأکید است که نشانه ی مشتاقی ست
در مصرع بعدی هم بعد از ” کجایی“ یک ”کجا”ی دیگر آورده که هم نشانه ی مشتاقی ست و هم اصرار
مانا باشی

محمد شهاب امینی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:

محسن بازم ترکوند
ممنون حضرت مولانا ..... ممنون محسن جون ان شاالله صد سال زنده باشی

علیرضا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر:

جالب بود نظرات زیادی که پیرامون این قطعه دیده میشه
خود این جریان میتونه یک عنوان آسیب شناسی در جامعه شناسی ما رو تعریف کنه.
از این حرف ها بگذریم که هدف حکیم فردوسی چه بوده و ما چه می کنیم.
سوالی دارم!
چقدر از ادبیات حکیم لغات عربی بوده؟ مگر عجم زنده نکردم بدین پارسی؟ چرا کلماتی مثل تنزیل و وحی و امر و نهی تو یک بیت میان؟ یا اهل بیت و وصی؟ یا خود حکیم؟ وفی؟ ماء معین؟!
من خیلی شاهنامه خون نیستم اما از قدیم یادمه میگفتن کلمه عربی نداره توی شاهنامه! این کلمات باز هم استفاده شدن توی قسمت حماسی و اساطیری شاهنامه؟
سپاس

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:

گرامی فرید
بیست هزار آرزو ، به گمانم قید کثرت است ، مبالغه ی لفظی ست
مثل اینکه می گوییم هزار بار گفتم ، یا صد هزار بار این راه را رفتم ، ولی فقط چند بار گفته ایم و رفته ایم.
مانا باشی

علیرضا جباری در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بویِ جویِ مولیان آیَد هَمی:

جناب مراقبی درود
نمی دانم به آرایه حس آمیزی متوجه هستید یا خیر ، اما دور از پندار نیست که رودکی (نظر به اخباری مبنی بر نابینا بودنش) در مصراع «بوی جوی مولیان آید همی» از این آرایه بهره جسته باشد.
مبحث دیگر درباره ضعف های موجود در شعر برخی شاعران است و این به خودی خود مشکلی ایجاد نمی کند. آن ها نیز به سان ما انسان هستند و اشتباه می کنند ٬ این مطلب حل می شود. از این رو مطلبی که شما فرمودید به منزله تغییر اشعار خطاب می شود٬ تمثیلش می شود تصحیح کردن اعمال ننگین در تاریخ که این پذیرفته نیست.
موفق و پیروز باشید

آقای چ در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:

"بیست هزار" آرزو بود مرا پیش از این...
سوالی از خدمت عزیزان داشتم. حضرت، "بیست هزار" را به چه عنوان آورده است؟
اشاره به موضوع خاصی دارد؟ از آنجایی که ایشان کلمه ای را بدون در نظر داشتن هدفی خاص، در ابیات خود قرار نداده اند، برای بنده هنوز استفاده از این کلمه در ابهام قرار دارد.

محمد در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:

سلام و درود،
اقای محسن چاوشی این شعر رو در آهنگ بیست هزار آرزو خوندند. منتها من تفاوتهایی در خوانش ایشون با این متنی که اینجا هست میبینم. مثلا اینجا نوشته: ''در هوسش'' اما ایشون ''در هوسِ'' می خونند. یا ''ز جان:'' که ایشون ''به جان:' می خونند. سوالم این هست که این تفاوتها صرفا مربوط به نسخه های مختلف هست یا ایشون دچار خوانش اشتباه شدند ؟

یوسف در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:

محسن چاوشی عزیز با قطعه «بیست هزار آرزو» لذت این شعرِ ناب رو صد چندان کرده.

سیدمحمد در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

"پس تو کرایی، کرا؟" یعنی "پس تو مالِ چه کسی هستی؟"

کریم در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:

درود بر محسن چاووشی که به مخزن بزرگ گنجینه مولانا دست یافته و اشعار زیبای او را به گونه ای می خواند که مولوی در سماع آنها را می سروده است و در چشم شنونده اشک و در دل او طرب می انگیزد.

پریشان روزگار در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:

چشمم به راه ، یا گوشم به راه؟؟!!
چشمم به راه تا که خبر میدهد زدوست
چشم به راه کسی بوده است تا خبری از دوست بیاورد؛ نک صاحب خبر ، می آید ، و شیخ را بی خبر میکند ، از خود به در میکند، به جهانی دیگرش می برد
آگنده از اشتیاق به عیوقش برمیکند،زرش میکند

mohammad F در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

سلام - خسته نباشید .
یه سوالی داشتم.
بیت اول پس تو کرایی که را یعنی چی دقیقا ؟

علی حنانی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳ - زکات زندگی:

روز ستاره بر عکس روز زمین از شب تا سحر است.
چرا که ستارگان در آسمان شب پیدا می شوند و تا سحر آشکارند. شاعر با شب بیداری و آه کردن تا سحر روز ستاره را سیاه می کند. تو گویی شخصی از سحر تا غروب در گوشت آه بکشد.

آریا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

یکی از ویژگیهایی که خیام را از دیگر شعرا متمایز میکند همین بی پرده گویی و بی تعارف سرودن اوست.
دلیلش هم این است که برخلاف اغلب شعرا ،خیام از طریق شاعری امرار معاش نمیکرده. او ریاضی دادن و منجم و فیلسوف بود و احتیاجی به مدیحه سرایی و تعارفات مرسوم نداشته. خیام ادعای شاعر بودن نداشته. و این اشعار را هم برای دل خو سروده. بنابراین نیازی به ملاحظه و خودسانسور نبوده. او اگر نگوییم تنها شاعر ،میتوتنیم بگوییم جز انگشت شمار شعرایی است که برای هیچ پادهاشی مدیحه نسروده و مجیز گویی از هیچ دین و مسلکی نکرده.
همین برای شخص من باعث شده که جایگاه اورا بسیار بالاتر از دیگر شعرای نامی بدانم با اینگه از نظر صنایع ادبی و مهارت سرودن شاید به اندازه انها ماهر نبوده

۱
۳۴۴۹
۳۴۵۰
۳۴۵۱
۳۴۵۲
۳۴۵۳
۵۶۱۲