وفایی در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:
نثر آقای کیخا شبیه جاده ای پر سنگلاخ است :آزار دهنده و نازیبا .
محمد در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰:
سلام به دوستداران ادب و ادبیات.
تا به حال توی وبسایت های زیادی در زمینه های مختلف، نظرهای کاربران رو خونده بودم. ولی جدا فکرشو نمی کردم اینجا هم افرادی باشند که در قالب نظرها به مشاجره بپردازند. اون هم در این وبسایت آرام و مظلوم که فارغ از تمام مشکلات دنیا، فقط گنجینه ی ارزشمند ادبیات فارسی رو منتشر می کنه.
ببخشید که نظری غیرمرتبط با شعر نوشتم.
از شعر لذت ببرید :)
یا حق
بابک چندم در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴:
گرامیان سید محمد، حسین-1، گمنام-1، و حسین آقا:
گویا شما همگی شوخیتان گرفته ؟
در اینجا "زنم" فعل است آنچنانکه در بانگ زنم، دم زنم، قدم زنم و... آنرا که ربطی با جنس مونث یعنی "زن" در کار نیست!
"زنم" در مقابل "کشم" آمده و هر دو فعل، و "مردوار" در مقابل "مردی" در مصراع نخست آمده و هر دو صفت...
می گوید:
این رسم مردی (مرد بودن) نیست اگر که از بابت جفای دوستان از آنان دل بکنم
اگر که مردانه تحمل نکنم آنگاه من نیز به دوست جفا کرده ام
در هیچ جا در این بیت نه صحبت از "زن "است و نه از "زن ستیزی"...
امان از دست شما...
khayatikamal@ در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸۹:
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 6351
رضا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۳:
با تشکر از سجاد عزیز، با توجه به بیت بعدی که شاعر اشاره به گوشهای سنگین و ناشوا میکند،پس میتوانیم بگوییم که در بیت قبل آن نیز مقصود شاعر از مردی کرم یعنی شخصی با گوشهای سنگین و ناشنوا هستم ،میباشد.
نادر.. در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۴:
حرام دارم با مردمان سخن گفتن
و چون حدیث "تو" آید سخن دراز کنم ...
سراج در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷۱:
با سلام و بی کران درود و مهر،طبق نسخه چاپی تصحیح و طبع شادروان بدیع الزمان فروزانفر به همین صورت که آمده صحیح است.
از طلب گوهر گویای عشق...
aliasgharalave در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۰ - خردنامه ارسطو:
در این مصراع به جای صدف نوشته شده صد :
صد گر چه همسایه شد با نهنگ
با نهایت احترام درستش اینه:
صدف گر چه همسایه شد با نهنگ
علیرضا فلاحت پیشه در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۵:
این شعر را بهرام گودرزی در آهنگی بسیاز زیبا و دلنشین اجرا کرده است. اگر کسی از نشانه ی این سرود جهت دریافت نمودن اطلاعی دارد لطفاً قید نماید.
علیرضا فلاحت پیشه در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:
ابتدا این شعر (شهیدان خدایی) را بیژن کامکار در اوایل دهه 60 (اواخر دهه 50) در آلبوم گلستانه خوانده است. مدت زمان اجرا دقیقاً 15 دقیقه است و بسیار بسیار زیبا و دلنشین است. در زمان جنگ تحمیلی روزی چند بار از صدا و سیما پخش می شد.
سپس شهرام ناظری پس از بیژن کامکار آن را اجرا کرده که مدت زمان اجرای آن از 5 دقیقه فراتر نمی رود. هر دو خواننده زیبا اجرا کرده اند و آهنگی دلنشین و معنوی دارد اما بدون تردید اجرای بیژن کامکار منحصر به فرد است و دیگر تکرار نخواهد شد.
سجاد نوروزی در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود/ نیرزرد آنکه دلی را ز خود بیازاری
بر سر دل منزل پروفسور حسابی این بیت نقش بسته است.
سجاد نوروزی در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود/ نیرزرد آنکه دلی را ز خود بیازاری
بر سر دل منزل دکتر محمود حسابی نقش بسته است.
علیرضا فلاحت پیشه در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸:
بخشی از این شعر در دهه 60 با همین نام (شاد آمدی) آهنگ گذاری و خوانده شده است اما متاسفانه نام خواننده آن را به خاطر ندارم. آهنگی فوق العاده زیبا و شاد دارد و بارها از رادیو پیام پخش شده است. البته همه ابیات این شعر خوانده نشده ، بلکه بیت اول این شعر و ابیاتی از قصیده ای دیگر با همین وزن و سبک و سیاق آهنگسازی و اجرا شده است.
... در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:
در مورد قالب شعر نظر قاطعی ندارم. نیاز به تحقیق داره.
اما در مورد قافیه ها، باید بگم این شعر هم به سبک بعضی از غزل های مولوی هست. غزل هایی با ردیف های طولانی مثل «بی تو به سر نمی شود»، «مستان سلامت می کنند» و «چیزی بده درویش را». البته علیرغم ارتباط شعری این دو نفر، نمیشه در مورد الگوبرداری یکی از این دو شاعر از دیگری اظهار نظر قطعی کرد. چون تقریباً همزمان زندگی می کردن و احتمال تاثیرپذیری از هم، زیاد نیست.
در یکی از نوشته هام ذیل غزل «بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود» مولوی، در بحثی که شکل گرفته بود مطالبی رو به تفصیل در مورد این نوع ردیف ها و عدم رعایت قافیه به شکل سنتی عرض کردم. البته نتیجه ای که به دست میاد اینه که با وجود اینکه قافیه به شکل سنتی در این اشعار رعایت نشده، اما خللی به شعر وارد نیست و شعر دچار عیب قافیه نیست.
برای اطلاعات بیشتر حتما کتاب موسیقی شعر از دکتر شفیعی رو ببینید. در مورد این نوع ردیف ها و ارزش موسیقایی اونها مفصل بحث کردن. البته ایشون غزل های مولوی رو مثال می زنن، چون در این سبک از استفاده از ردیف بسیار شاخص تر از سعدی هست.
جعفر عسکری در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶ - آیهٔ رحمت:
مصرع اول بیت آخر "نظر در آینه کرد آن نگار و با خود گفت" درسته
آواز دشتی در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:
یکی از بهترین کارهای دشتی که شنیدم از آلبوم بی نظیر شکیبا
جعفر عسکری در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵ - نیاز:
به نظر می رسه "از مشرب زلال لبت،کام دل برآر" درست باشه
رضای دیگر در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۰:
که هندستان آب و گل به امر شهریار آمد
روفیا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه:
درود گمنام یک عزیز
چقدر نثرتان مانا به نثر دکتر ترابی و چه دلنشین است!
شاید آنچه درباره آن فرد گفتید درست باشد، ولی من از ایشان حقایقی آموخته ام که به نظر متکامل تر از باورهای پیشین خودم می رسد و این ابدا به معنای پذیرش دربست دیدگاه های ایشان نیست.
یکی از آن مطالب ارزشمند توضیح ایشان درباره تفاوت امور حقیقی و اعتباری بود که چند سال پیش از ایشان آموختم. اینکه چه موضوعاتی حقیقت و اصالت دارند و در جهان هستی قابل نادیده گرفتن نیستند، چه در قطب شمال یا در سفینه انوشه انصاری یا در دوران جاهلیت عرب یا امروز، و یک نمونه اصیل آن احساس آدم هاست و یا رابطه میان والد و فرزند ، پاره ای از امور اعتباری و قرار دادی هستند، ما بدانها اعتبار داده ایم، مانند پول، نهاد های اجتماعی، قرار داد ازدواج، این امور از قداستی برخوردار نیستند، الهی و یونیورسال نیستند، در دوره ای ارزشمند و محترم و در دوره ای دیگر منفور برشمرده می شوند، در سرزمینی وحی منزل و در سرزمینی دیگر خرافه به حساب می آیند، این تقسیم بندی نگاه ارزشی من به پدیده های پیرامونم را به گونه ای ژرف اصلاح کرد، مرا بر آن داشت تا درباره بسیاری از باورهای پیشینم تجدید نظر کنم، با خاطرنشان کردن این حقیقت که بشر موجودی خطاپذیر است و بسیار محتمل است قراردادهایی که امروز وضع می کند از بنیاد نادرست و حتی بی معنا باشد و با قانون الهی و یونیورسال هماهنگ نباشد. مانند قول و پیمانی که مسیحیان هنگام عقد قرارداد ازدواج می بندند که تا آخر عمر به یکدیگر وفادار بمانند!
چنین قولی به باور من اساسا بی معنی است چون انسان نمی تواند تضمینی درباره سلایق و خواسته ها و باورها و توانایی های خود در آینده بدهد، انسان همواره در حال تغییر است و این تغییر نیز ضرورتا بد یا خوب نیست، من این نگاه نوی خود را مدیون ایشان هستم و شجاعت ایشان را در ابراز اندیشه های نو یا تغییر مواضع می پسندم.
lordloss در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱: