غبار نیست که بر گرد عارض ترش است این
گذشته پادشه حُسن گَرد لشکرش است این
نه خط غالیه سا دور عارض مهش است این
همای حُسن پریده است و سایهٔ پرش است این
ستاده بر سر نعشم، گرفته دست به مژگان
که این قتیل نگاه منست و خنجرش است این
کتاب نیست که میخواند آن نگار به مکتب
کند حساب شهیدان خویش و دفترش است این
نشان آبله دیدم به روی یار بگفتم
قسم به آیهٔ رحمت که اصل جوهرش است این
هزار مرتبه بر قبر من گذشت و نگفتا
که این شهید، شهید من است و مقبرش است این
نظر در آینه کرد آن نگار رو با خود گفت!
خوشا به حال دل عاشقی که دلبرش است این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و جذابیت محبوبش میپردازد و با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای خاص، احساسات عاشقانهاش را بازتاب میدهد. او میگوید که زیبایی محبوبش برتر از هر زبونی و نشانهای است و عشق او را به مرگ و یادش گره زده است. همچنین، در بخشهایی از شعر به یادبود و خاطره عاشقانی که در عشق خود شهید شدهاند اشاره میشود و به زیبایی زندگی و عشق واقعی میپردازد. در نهایت، شاعر با حسرت و شوق به حال عاشقان واقعی که دلبرشان را دارند، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: این متن به زیبایی و آثار زیبایی اشاره دارد. به طور خاص، غبار نمیتواند بر چهرهٔ زیبای کسی تأثیر بگذارد، زیرا زیبایی آنچنان درخشان و بینظیر است که حتی کمترین کثیفیها و ناپاکیها نمیتوانند بر آن اثر بگذارند. اینجا همچنین به گذشتهٔ فردی که صاحب این زیبایی است، اشاره میشود و به نوعی به اثرات مثبت و خوشایند زیبایی بر اطرافیان و فضای موجود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر زیبایی و لطافت چهرهٔ محبوب است. شاعر میگوید که به هیچ وجه نمیتوان سایهٔ زیبایی او را با خطوطی که بر چهرهاش نمایان است، مقایسه کرد. زیبایی او همچون پرهای یک پرندهٔ زیباست که در حرکت است و جلوهای خاص دارد. در واقع، شاعر از زیبایی غیرقابل وصف محبوبش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: بر بالین من ایستاده و با مژگانش میگوید که این کشته، نگاه من است و این خنجر هم به دست اوست.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آن دختر (نگار) در مکتب تنها کتاب نمیخواند، بلکه به یاد خاطرات و کسانی که جان خود را فدای او کردهاند، فکر میکند. این موضوع برای او مانند یک دفتر یادداشت است که پر از نام و یاد شهیدانش است.
هوش مصنوعی: به روی دوست نشانهای از آبله دیدم و به او گفتم که قسم به آیهای از رحمت، که ریشهاش همین نشانه است.
هوش مصنوعی: هزار بار از کنار قبر من عبور کردند، اما هیچکس نگفت که این شهید متعلق به من است و اینجا محل دفن اوست.
هوش مصنوعی: نگاه کرد به آینه و با خود گفت: خوش به حال آن عاشق که دلبرش این است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به گرد روی منور خط معنبرش است این
که بر کنارهٔ گل تازه سبزهٔ ترش است این
همان حسین که سبط نبی بود سرش است این
عزیز حضرت زهرا بتول مادرش است این
سرد گرد که بود عارضش چو ماه دو هفته
سر منور عباس میر لشکرش است این
به اختیار نشد خ قد حسین ز داغش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.