مهدی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:
این غزل توسط استاد ایرج خواجه امیری (خدای آواز) در دستگاه چهارگاه خیلی زیبا همراه با ویولون پرویز یاحقی در شاخه گل شماره 449 اجرا شده .... واقعا وقتی گوش بدید میگید که با خوندن این آواز پرونده ی چهارگاه بسته شده ...
عباس دهقان در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:
ابیاتی از این غزل رو استاد محمد رضا لطفی با نوای تار به همراهی خانم هنگامه اخوان در آواز افشاری که از مشتقات دستگاه شور هست در نهایت زیبائی اجرا کرده اند. دوستان رو توصیه میکنم که حتما گوش کنند این کار زیبا رو.
نادر.. در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱۴ - آمدن شیخ بعد از چندین سال از بیابان به شهر غزنین و زنبیل گردانیدن به اشارت غیبی و تفرقه کردن آنچ جمع آید بر فقرا هر که را جان عز لبیکست نامه بر نامه پیک بر پیکست چنانک روزن خانه باز باشد آفتاب و ماهتاب و باران و نامه و غیره منقطع نباشد:
عاشق آزادی نخواهد تا ابد ..
نادر.. در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات:
سپاس از شما مهناز ، س عزیز
نظرتان بسیار زیبا و متین است
اگر در مورد آن بخش از پرسشم که گرفته شدن کمترین فرصت ها از بسیار کسان برای دست یابی به حداقل رشد عقلی - به طور مثال گذر از دوران کودکی - است نیز نظر خود را بفرمائید، ممنون خواهم بود..
کمال داودوند در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۹:
بنده این رباعی رابادوستان به اشتراک گذاشتم و جمع این رباعی از 5261
کسرا در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۵ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » حلقهٔ موج:
شیفته ی این غزل حضرت رهی هستم ... بسیار زیباست
bardia darab در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴:
من عاشق این بیت شدم و اولین بار این غزل را با تفسیر " شفیعی کد کنی " خواندم و لذت بردم :
خود پرستی نامبارک حالتی است
کاندر او ایمان ما انکار ماست
bardia darab در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴:
من عاشق این بیت شدم و اولین بار این غزل را با تفسیر " شفیعی کد کنی " خواندم و لذت بردم :
خود پرستی نامبارک حالتی است کاندر او ایمان ما انکار ماست
سندباد در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۵:
این را هم البته فراموش کردم ذکر کنم که این هر چهار، فرزندان کوی اَپیوِه هستند که کوی اپیوه خود فرزند کیقباد است. یعنی می شوند نوه های قباد.
نکته دیگر اینکه آرش را گاهی از ریشه اَرشَن هم می دانند. به معنی اسب نر.
سندباد در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۵:
بنابر متن بندهشن، فرزندان کَوی کواذ (کی قباد) این اسامی را دارند.
کَوی اوسذن که بعدها تبدیل به کی اوس و کیوس و کیکاووس شد.
کوی ارش (Arsh) که به کَوی آرَش و کی آرَش تبدیل شد.
کوی پیسینَه که شد کی پشین.
کوی بیرَش که بعدها شد کی آرشش (در برخی منابع آرسس).
مهناز ، س در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات:
گرامی نادر ..
بحث مفصلی را بنیاد گزاردی {نهادی}
تا ” فرصت رشد، شناخت و تعالی “ را در چه ببینیم و به چه بگوییم ” تعالی“ . از اندیشه تا اندیشه درین میدان تفاوت هاست .
دیگر آنکه بلند پروازی انسان بی انتهاست ، گمان نمی کنم کسی به انچه دست یافته بسنده کند ، پس تعالی و رشد و شناخت را نیز انتهایی نیست .
خانواده و گرایش هایش ، انتخاب ها والویت هایش و حتا محله و محیط ومدرسه و طبیعت و،،،،، بسا دیگر تعیین کننده راه تعالی هستند
کوتاه می کنم در انتظار نظر دوستان
مانا باشید
منصور در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۵ - قصهٔ سلطان محمود و غلام هندو:
آواز امروز دوست؛
یا پیام روز از مولانا:
همچو هندو بچه، هین ای خواجه تاش
رو، ز محمود عدم ترسان مباش
از وجودی ترس کاکنون در وی ای
آن خیالات، لاشی و تو لا شی ای
ترس از رها کردن من کاذب به شدت ترس از مرگ است. چون ما به اشتباه خودمان را من کاذب می دانیم!! از دست دادنش را هم مشابه مرگ، بر نمی تابیم !!
اما مولانا می گوید این ترس، واقعی نیست و نوعی تلقین است. شایسته است که مانند آن کودک هندی که مادرش او را از سلطان محمود می ترساند، تو از خود متعالی یا خود غیر متعین یا بدون شکل یا همان محمود عدم هراسان مباشی! که نه تنها ترس ندارد که تو را از درد و رنج و هراس های منیت کاذب به بهشت و امنیت خود متعالی رهنمون می شود.
در اینجا تشبیه خود متعالی به سلطان محمود، صورت گرفته است و عدم به معنای نبودن من کاذب و افکار منفی است که همزمان با عدم آنها، خود متعالی قابلیت شهود پیدا می کند ( آنچه که خود متعالی را شهود می کند و نسبت به آن آگاه است هم همان خود متعالی است.)
به جای خود متعالی و هیچ بودن و عدم ( هیچ بودن در رابطه با افکار و من کاذب)، از من کاذبی که اسیر آن هستی بترس!
هم من کاذب و هم افکار و صفات خیالی و برچسب های ذهنی آن هیچ و پوچ و دروغین هستند؛ نه کیفیت عدم (خود متعالی) که واقعی و حقیقی و قابل درک است.
برچسب ها و خیالاتی نظیر حقیر، متشخص، با شخصیت و بی عرضه و.. که صفات فکری و بدون مابه ازای خارجی هستند! در واقع وجود خارجی ندارند!! و لاشی به معنای هیچ و پوچ و دروغین هستند. من کاذبی که تصور می کند از فکر جداست همان فکر است! و من کاذب به صورت ماهیت مستقل از فکر و هیجان فکری وجود ندارد! در واقع اشتباه اساسی ما این است که خودمان را فکر می دانیم!! و از فکر " من " تولید کرده ایم!! فکری که (البته از نوع مثبت و منطقی اش) فقط یک وسیله در دستان خود متعالی است و لاغیر.
منابع: کانال تلگرام: پیوند به وبگاه بیرونی
شرح جامع مثنوی معنوی دفتر ششم کریم زمانی
شقایق حسینی اقدم در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » شاهد افلاکی:
شعر بسیار زیبایی است گه گروه شیرازیس (shirazis band) هم آن را به زیبایی اجرا نموده اند.برای مشاهده میتوانید به صفحه اینستاگرام این گروه مراجعه و از آن لذت ببرید
نادر.. در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
دوست عزیزم
درستی وزن به خوانش صحیح نیز بستگی دارد..
شکل موجود، با ایجاد تتابع، معنا و زیبایی عمیق تری ایجاد نموده است..
نادر.. در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات:
درود ..
چقدر شیرین و دلپذیر است کلام دوستان گرانقدر!!
پرسشی بیان می کنم و امیدوار به پاسخ دوستان جان، که قند مکرر خواهد بود:
آگاهیم که فرصت رشد، شناخت و تعالی از بسیاری انسانها به شکل های گوناگون و بی آن که خود کوچکترین سهمی در آن داشته باشند گرفته می شود ..
دیدگاه شما دوست عزیزم - به ویژه با این فرض که شاید خود، یکی از این بسیار می بودید - چیست؟
میرسعید در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص:
معنی این بیت رو میشه بفرمایید:
گر ز لاتاء من بود ترسی مرا
هست از لاتیاء سو درسی مرا
هر چی گشتم نتونستم چیزی مرتبط با معنی این بیت پیدا کنم
پیشاپیش سپاسگزارم
احد تهرانزاد در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۷ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » چهارپارهها » خمسه مسترقه:
استاد به خوبی دراشعارنغزخودتاریخچه گاهشماری درایران رابیان کرده اند.تنها درمعنایکه درقران هم امده است خلطی انجام گرفته وتوضیحی می طلبد .اعراب دوره جاهلیت مانندیهودان ازنوعی تقویم مخلوط خورشیدیقمری استفاده میکردند .سال قمری وخورشیدی به ترتیب درحدود354و365روزاست یعنی قمری نزدیک به 11روز کوتاهترازشمسی است ازاین روهرسه سال یکباریک ماه به سال قمری میافزودندکه ان رانسی می گفتندوقلامسه عهده داراین کاربودند. برای اینکه زمان حج رابه پاییز بیندازندگاه تقلب هم میکردند.بانهی نسی دست قلامسه کوتاه شدوهرمسلمانی میتواندخودزمان فرایض رابیابد.
قاصدک در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:
دلجویی از افراد دور از وطن بر اثر یادآوری اهالی شهر از ایشان است
وقتی شهروندان به نیکویی غریبان را در یاد دارند و بدیشان بذل توجه میکنند سبب دلجویی غریبان میشوند
مهناز در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
سلام
حق با آقای هدایت قاسمی است:
در بیت چهارم ” ای جان جان ای جان جان “درست و
و ” ای جان جان جان جان ” اشتباه است.
کافیست به وزن شعر توجه کنیم با عبارت ” ای جان جان جان جان ” وزن شعر یعنی مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن به دست نمی آید و ساختار شعر خراب می شود اما عبارت ” ای جان جان ای جان جان “ دقیقا در همین وزن است و با وزن ابیات دیگر نیز همخوانی دارد.
نادر.. در ۸ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹: