گنجور

حاشیه‌ها

سید علی هاشمی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

فکر کنم " چو زندان شکستید " بهتر باشه. بشکستید ریتم رو خراب نمیکنه؟

امیر سالار در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:

بیت «در دایره قسمت ما نقطه ...» در یک نسخه چاپی این طور دیدم:
در دایره قسمت ما نقطه «پرگاریم»
«فرض» آن چه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی.
بیت یاد شده کاملاً مهندسی است و مناسبت هم دارد. زیرا در مصرع اول اشاره دارد به:
مکان هندسی جمیع نقاطی که از یک نقطه به نام «مرکز» به یک فاصله باشند.
در مصرع دوم نیز به اصول اثبات هندسی با واژگان «فرض» و «حکم» اشاره کرده است.

سید علی هاشمی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:

من حتی یه نسخه دستنویس فروغی دارم که نوشته بنام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین

محمدعلی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:

سلام . شعر اصلی به شرح ذیل می باشد و شاه بیت آن که بیت سوم بوده به دلایلی سانسور شده است که کشف رمز بزرگی درآن نهفته است.
در اَزَل پرتو حُسنت ز تجلّی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوه‌ای کرد رُخَش دید مَلَک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش خیمه در آب و گِل مزرعه ی آدم زد
عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینهٔ نامحرم زد
جان عِلوی هوسِ چاهِ زَنَخدان تو داشت دست در حلقهٔ آن زلف خَم اندر خَم زد
دیگران، قرعهٔ قسمت همه بر عیش زدند دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد
حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرم زد

مصطفی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

سلام به همه دوستان عاشقان شاعران دیارمان ایران .علیرغم تمام زیباییهای همه اشعار جناب سعدی در باب امام زمان (عج الله)هم خوانده شود بسیار زیباست.

دکتر ترابی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۱۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۵ - حکایت سفر هندوستان و ضلالت بت پرستان:

دانشور ارجمند روفیای گرامی
جناب مصطفا ملکیان را نمی شناسم ، درود بر او و بر شما که بر پالایش زبان ، پاکیزه نویسی و درست نویسی پای میفشارید بویژه در روزگار امروز که لشکریان جور از درون و بیرون کیستی ما نشانه کرده اند،
وهم باسرکار هم رای و هم داستان ام که "دو صد گفته چون نیم کردار نیست " و باز خورد انچه می پنداریم. می گوییم و میکنیم بر یکدیگر.
دو دیگر ، خوشا و خرما که جناب ظریف می آموزد چگونه، کی ،کجا سخن را براند و پاس بدارد.
( سخنان ناسخته وی در نخستین روزهای وزیری اش فراموش نا شدنی اند)
سدیگر، شیخ شیرا ز در سفر خیالی هند، البته آهنگ گفتگو پیرامون برجامی بد فرجام نداشته است!
بختتان سبز، روزگارتان سپید و أچهرتان هماره سرخ باد

مسعود عندلیب در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۱ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۸:

اصلاح حاشیه قبلی اینجانب:
در مصرع اول بیت نخست، بنظر میرسد به جهت حفظ وزن، کلمه ای دو بخشی بعد از "و" بایستی اضافه شود مانند:
گفتم چگونه می کشی و "دگر" زنده می کنی
یا
گفتم چگونه می کشی و "گهی" زنده می کنی

مسعود عندلیب در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۹ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۸:

در مصرع اول بیت نخست، بنظر میرسد به جهت حفظ وزن، کلمه ای دو بخشی بعد از "و" بایستی اضافه شود مانند:
گفتم چگونه می کشی و "دگر" زند می کنی
یا
گفتم چگونه می کشی و "گهی" زند می کنی

سارا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:

درودبه همه ادب دوستان.
نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش
خیمه در آب وگل مزرعه آدم زد.
که باید در بیت سوم قرار بگیردوبه دلایلی کاملا عمدی حذف شده است.البته در نسخه های قدیمی وجود دارد.
ویک نکته جالب در پانویس ها هم این است که بعضی کلام حافظ رو با کلام پیامبر اسلام مقایسه میکنن .
درپناه راستی پیروزباشید.

علیرضا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶:

در حریم عشق نتوان دم زد، بجای نتوان زد دم... درست است چون وجود دو دال پی در پی، در انتهای زد و ابتدای دم، تنافر پدید می آورد.

وکیل الشعرا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۱:

مصرع عیش در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا
در تصحیی دکتر جعفر شعار به صورت عشق در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا آمده است

کمال داودوند در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۷:

بنده این رباعی رابادوستان به اشتراک گذاشتم و جمع این رباعی از 6643

مریم .ش در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سروده‌ام:

پدرنازنینم 40 روزه صداتو نشنیدیم و رویت رو ندیدیم ...باور نمیکنیم سفرکردنت رو ... واقعا پدر به هرشکلی در هر حالی ودرهر سنی تکیه گاه ادمه..وقتی که نیست بدجوری پشت ادم خالی میشه .. توی دل ادم خالی میشه ... دلتنگتم بابایی .. توروخدا بیا به خوابم تا بدونم حالت چطوره ...
پدرم روحی داشت به زلالی باران .. دلی به وسعت دریا .. غروری به ابهت کوه ..و صبری به قامت درخت .. روانش شاد و یادش گرامی

علیرضا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۳:

قافیه مفتون دوبار آمده و تکرار شده است. در مورد دوم، احتمالاً مدفون باید جانشین مفتون شود.

مهدی در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:

خیام در این شعر و بسیاری اشعار دیگر میگه که نقد رو به نسیه نمیفروشه و به بهشت و جهنم اعتقاد نداره, این حاشیه هایی که دوستان ناسیونال و آتییست نوشتن درسته, ولی این که خیام اعتقاد داشته یا نه چیزی از بزرگی اسلام کم نمیکنه

ش مومیوند در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:

سلام
این غزل را زنده یاد حسین قوامی(فاخته ای)در برنامه گلهای جاویدان شماره 152 در شور با تار جلیل شهناز به زیبایی خوانده اند.
ضمن تشکر از ادمین محترم، پیشنهاد می کنم بجز موارد بسیار محدودی که در معرفی اوازها یا ترانه هایی که این غزل در آن خوانده شده است ،برای معرفی ، پنجره باز پیش بینی می شد.

نادر.. در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۷ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل بیست وچهارم - شخصی درآمد فرمود که محبوب است:

.. خلقانند در ظلمت این عالم قانع و راضی و محتاج آن عالم و مشتاق دیدار نیستند؛ ایشان را آن چشم بصیرت و گوش هوش به چه کار آید .. اکنون عالم به غفلت قایمست که اگر غفلت نباشد این عالم نماند.. و حق تعالی میخواهد که اینجا باشیم تا دو عالم باشد .. یکی غفلت و یکی بیداری ..

نادر.. در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۲ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل پنجاه و نهم - مَافُضِّلَ اَبُوْبَکْرٍ بِکَثْرَةِ صَلوةٍ وَصَوْمٍ وَصَدَقَةٍ وُقِرَّ بِمَافِي قَلْبِهِ:

.. پس چون در خود طلب دیدی میآی و میرو و مگو که درین رفتن چه فایده؛ تو میرو، فایده خود ظاهر گردد ..

امید جالینوس در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸:

هر چه در عالم امر است یعنی تمامی جهان های دیگه چون ممکن و حتما از نظر من هزاران گوی دیگه باشه که خدا داره باهاشون چگان بازی میکنه...

امید جالینوس در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸:

خسروا=پادشاها=برخلاف اونچه امروز از پادشاهان گفته میشه در ادب باستانی ما از جمله شاهنامه خسرو نماد اراده باری تعالی بر روی زمین بوده و اراده و عزم پادشاه همان و در طول اراده و عزم حق تعالی تعریف میشده.اگه توجه حافظ به کسی بود چرا خسروا نگفته ممدا یا نقیا یا... صد البته دنبال زیبایی هم نبوده لزوما که از خسروا استفاده کنه و اونجایی که میگه مه به تنها حیوانات و ... به این اشاره داره که اونچه ما میبینیم این جهان خاکی و فانی هست من رازی به این نیستم که تو فقط جهان ما رو در خم کمند و امر خودت داشته باشی بلکه از سر خیر و برتری که داری که توی کتاب شهریار ماکیاولی به فضیلت از اون یاد شده دعا میکنه که حتما تمامی جهانهای دیگه هم خداش تو باشی ونه غیر

۱
۳۴۲۴
۳۴۲۵
۳۴۲۶
۳۴۲۷
۳۴۲۸
۵۴۷۰