لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
حافظ

جان، بی‌جمالِ جانان میلِ جهان ندارد

هر کس که این ندارد حقّا که آن ندارد

با هیچ کس نشانی زان دِلْسِتان ندیدم

یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد

هر شبنمی در این ره صد بحرِ آتشین است

دردا که این معما شرح و بیان ندارد

سرمنزلِ فراغت نَتْوان ز دست دادن

ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد

چنگِ خمیده‌قامت می‌خوانَدَت به عشرت

بشنو که پندِ پیران هیچت زیان ندارد

ای دل طریقِ رندی از محتسب بیاموز

مست است و در حقِ او کس این گمان ندارد

احوالِ گنجِ قارون کَایّام داد بر باد

در گوشِ دل فروخوان تا زر نهان ندارد

گر خود رقیب شمع است اسرار از او بپوشان

کان شوخِ سربریده بندِ زبان ندارد

کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ

زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۱۲۶ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۱۲۶ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۱۲۶ به خوانش سارنگ صیرفیان
غزل شمارهٔ ۱۲۶ به خوانش افسر آریا
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
صوفی محمد هروی

جان، بی جمال جانان میل جنان ندارد

آن کس که این ندارد حقا که جان ندارد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
فیض کاشانی

جان بی‏لقای مهدی ذوقی چنان ندارد

وانکس که این ندارد حقا که آن ندارد

ذوقی چنان ندارد بی‏خدمتش عبادت

بی‏خدمتش عبادت ذوقی چنان ندارد

با هیچ کس نشانی از حضرتش ندیدم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
هاتف اصفهانی

در پیش بیدلان جان، قدری چنان ندارد

آری کسی که دل داد پروای جان ندارد

پرسی ز من که دارد؟ زان بی‌نشان نشانی

هر کس ازو نشانی دارد نشان ندارد

یک جو وفا ندیدم از روی خوب هرگز

[...]

رضاقلی خان هدایت

با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم

یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد

هر شبنمی در این راه صد بحر بی کران است

دردا که این معما شرح و بیان ندارد

ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه