گنجور

حاشیه‌ها

نادر.. در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:

.. معرفت قدیم را، بُعد، حجاب کی شود؟
گر چه به شخص غایبی، در نظری مقابلم ...

بهروز در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۲ - پرسیدن معشوقی از عاشق غریب خود کی از شهرها کدام شهر را خوشتر یافتی و انبوه‌تر و محتشم‌تر و پر نعمت‌تر و دلگشاتر:

سم الخیاط
لغت‌نامه دهخدا
سم الخیاط. [ س َم ْ مُل ْ ] (ع اِ مرکب ) سوراخ سوزن . رجوع به سم شود.

م.آزاد در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

یاد کن از صحبت ما

نادر.. در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳۶:

دوست عزیزم.. مرا ببخشید که هم اکنون متوجه پرسش شما شدم
متن اولیه این نوشته مربوط به سال 94 است که با اندکی تغییر، در حاشیه این غزل نغز مولانا تقدیم نمودم..
امیدوارم موجب رنجش خاطر دوستان نشده باشد

khayatikamal@ در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸۵:

بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 7944

امید در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:

کمالیت همون کمالی ات هست یعنی اوصاف کمالی تو که به ضرورت وزن شده کمالیت این با مصدر جعلی عربی که به صفت می‌ چسبه متفاوته

nabavar در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

دی به مانای دیشب و دیروز است

صمیم در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

در بیت دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر…
منظور از "دی" چیه؟چه معنی میده؟

سعید خسروی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴۶:

ای دل اٙرْ محنت و بلا داری
کاظم برگ نیسی

گمنام-۱ در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۶:

خیر جناب وفایی
یک جور لهجه محلی نیست 0 (کلاله، غلاله ،گلاله) در فرهنگی معتبر آمده است و شکوه تنها برای یاد آوری دیگر مانای آن به درستی بدان اشاره کرده است.
دیگر اینکه باسن لگن است و با آنچه مورد نظر شماست تفاوت دارد. و سرانجام؛
ای کاش منظورتان را به زبانی بهتر بیان می فرمودید..

علی م در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶ - آیهٔ رحمت:

در بیت آخر مصرع اول اشتباه تایپی رخ داده است.چون مصرع خارج از وزن است و احتمالا صورت صحیح آن بدین صورت بوده:
نظر در آینه کرد آن نگار رو و (به) خود گفت
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

گمنام-۱ در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:

زندگیتان دراز و روزگار بکام

بهروز در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۲:

پیوند به وبگاه بیرونی

بابک چندم در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:

بستگی دارد:
که تمامی ابیات را از یکدیگر مجزا بدانیم و بخوانیم، و یا برخی را در ادامه ابیات پیشین...
در نوع نخست تفسیر و تعبیر شما صحیح است...
ولی شیخ در بسیاری از غزلها نوع دیگر را استفاده کرده، یعنی بیتی را در ادامه بیت پیشین آورده...
ضمن آنکه در بسیاری از ابیات نیز خود را شیرین سخن، شیرین دهان، شیرین بیان و... خوانده که می توان گمان برد در اینجا نیز در ادامه بیت پیشین خود را منظور می کند...
جمع این دو تفسیر می شود یک ایهام، که از رسم بیان او دور نیست...
باقی بقایتان یعنی چه؟

خواجوی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:

سلام
درباره متن عربی که در آهنگ متصل محسن چاوشی خوانده میشود یکی ازدوستان عنوان کردند که متن عربی چنین است :
بالدیش بالحدیقه الاولا
این عبارت غلط و معنا ومفهوم ندارد و کلمه ی بالدیش اصلا وجود خارجی ندارد و حدس ایشان اشتباه است
اگر کسی متوجه شد که در این آهنگ به عربی چه گفته می شود لطفا رفع ابهام کند

وفایی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۶:

مطالب غیر مرتبط ننویسید .
سعدی می گوید اگر کلاله مشکین ز رخ براندازی ...
رخ چه ربطی به باسن داره ؟!
در ضمن این مطلبی که شما نوشتید در هیچ منبعی و کتابی یافت نشد . خود شما هم نتوانستید بگویید کجا خوانده اید . احتمالا شنیده اید ، نخوانده اید . من حدس می زنم یک جور لهجه محلی است .از مادر بزرگتان شنیده اید

نادر.. در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲:

تا زمانی که دریافتها و دانش ما به بینش تبدیل نگردد، محرک و راهگشا نخواهد بود..

وفایی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۶:

بیت ششم :
غلام باد صبایم کدام باد صبا
که با کلاله جعدت همی کند بازی
بیت هفتم :
بکوب مطرب یاران بیار زمزمه ای
بنال بلبل مستان که بس خوش آوازی
منبع : نسخه استاد فروغی

حامد در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳:

شعر حاوی غلطتهای بسیار است که به کل معنی شعر را دگرگون کرده. :امل و درستش به صورت زیر است>
گفتاری از عارف بزرگ عطار نیشابوری خطاب به دین فروشان
الا ای زاهدانِ دین دلی بیدار بنمایید
همه مستند در پندار یک هشیار بنمایید
ز دعوی هیچ نگشاید، اگر مردید اندر دین
چنان که از اندرون هستید در بازار بنمایید
هزاران مرد دعوی دار بنماییم از مسجد
شما یک مرد معنی‌دار از خمار بنمایید
من اندر یک زمان صد مست از خمار بنمودم
شما مستی اگر دارید از اسرار بنمایید
خرابی را که دعوی اناالحق کرد از مستی
به هر آدینه صد خونی به زیر دار بنمایید
اگر صد خون بود ما را نخواهیم آن ز کس هرگز
اگر این را جوابی هست بی انکار بنمایید
خراباتی است پر رندانِ دعوی دارِ دُردی کش
میان خود چنین یک رند دعوی‌دار بنمایید
من این رندان مفلس را همه عاشق همی بینم
شما یک عاشق صادق چنین بیدار بنمایید
به زیر خرقهٔ تزویر زنار مغان تا کی
ز زیر خرقه گر مردید آن زنار بنمایید
کنون چون توبه کردم من ز بد نامی و بد کاری
شما گر دست آن دارید روی کار بنمایید
مرا در وادی حیرت چرا دارید سرگردان
مرا یک تن ز چندین خلق کوی یار بنمایید
چو عیاران بی جامه میان جمع درویشان
درین وادی بی پایان یکی عیار بنمایید
ز نام و ننگ و زرق و من نخیزد جز نگونساری
یکی بی زرق و فن خود را قلندروار بنمایید
شما عمری درین وادی به تک رفتید روز و شب
ز گرد کوی او آخر مرا آثار بنمایید
چه گویم جمله را در پیش راهی بس خطرناک است
دلی از هیبت این راه بی‌تیمار بنمایید
چنین بی آلت و بی دل قدم نتوان زدن در ره
اگر مردان این کارید، دست‌افزار بنمایید
به رنج آید چنان گنجی، به دست آسان کی آید آن
وگر هستید از یابندگان دیار بنمایید
درین ره با دلی پر خون به صد حیرت فرومانید
درین اندیشه یک سرگشته چون عطار بنمایید

رز در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۵:

سلام دوستان کسی میدونه معنی مصرع 'من کشته ی تو تو حیدر من 'و مصرع 'میگردد او گرد سر من'چی میشه ؟ممنون میشم جواب بدین

۱
۳۳۷۳
۳۳۷۴
۳۳۷۵
۳۳۷۶
۳۳۷۷
۵۴۷۳