عباس در ۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶:
محمدرضا شجریان- رهزن اهل هنر
آواز سه گاه (مخالف)، شعر سه بیت آخر از حافظ.
(مثنوی)
گر ز حال دل خبر داری بگو
ور نشانی مختصر داری بگو
(مثنوی)
مرگ را دانم؛ ولی تا کوی دوست
راه اگر نزدیکتر داری بگو
(مخالف)
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است
ارغنون ساز فلک؛ رهزن اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم
چون از این غصه ننالیم چرا نخروشیم
(مخالف)
گل به جوش آمد و از مینزدیمش؛ آبی
لاجرم؛ زآتش حرمان و هوس میجوشیم
(مخالف)
حافظ؛ این حال عجب با که توان گفت
با که توان گفت؛ که ما
بلبلانیم
بلبلانیم؛ که در موسم گل خاموشیم
پریسا در ۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۶:
به نانی بساز درست است نه به تایی بساز در نسخی که من دیدم به نانی بساز بود و از لحاظ معنایی هم به نانی خیلی پرمعناتر است تا به تایی
در جواب آن دوستمونم که گفتن آهک تفته در بیشتر نسخ آهن تفته ذکر شده است
امین در ۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:
با تشکر از حسن، تعبیر نقل شده توسط ایشون از قند آمیخته با گل ... بسیار بسیار زیبا و دلنشین بود و حال ما رو دگرگون کرد از درک زیبایی نهفته ای که در کلام حافظ هست. ضمنا استاد شجریان این غزل رو در یک اجرای آلبوم نشده با کمانچه هابیل علی اف در دستگاه ماهور اجرا کرده اند که توصیه می کنم حتما گوش کنید
حمید رضا۴ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
مولوی نیز بسیار از اینگونه پندها دارد.
اما حافظ چنان سوزناک از روزگار سست بنیاد و سست نظم و عمر بر باد بنیاد و جهان سست نهادی که دامگه و کنج محنت آباد است می نالد که دیگر رمقی برای پند شنیدن و غم نخوردن باقی نمی ماند.
این روزگار بیچاره هم خیلی نامنصفانه اسمش در فرهنگمان بد در رفته.
خیلی کم و هر از چند گاهی به گوش میرسد که در جایی بر این زمین پهناور عده ای بر اثر بلایی طبیعی هلاک و بی خانمان شده اند. وگر نه هر روز روزیست مثل روز پیش. کمی سردتر یا گرمتر.
بیشتر هر چه درد و احساس بد را ماییم که در روابطمان به خود و یکدیگر میدهیم. حتی بیشتر بیماریها و تصادفات که به خاطر عادات بد هستند.
روزی که بشر با خود و دیگران و این هستی مهربان شود، بیشتر دردها و حتی درد از روزگار ناچیز خواهد بود.
اما این غزل شاهکار است.
khayatikamal@ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۴۱:
حلول ماه رمضان بر گنجور یان مبارک
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 5984
حمید رضا۴ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱:
جناب نوید گرامی،
برخی از درد تنگدستی می میخورند، عده ای از غم و نگرانی اینکه مبادا به خاطر کردار بدشان رسوا شوند، و عده ای دیگر به منظور مست شدن دائمی که خود را از هر مسئولیتی بی حس کنند.
خیام میگوید “اینها دلایل می خوردن من نیستند”، و ادامه میدهد که ”فقط برای دلشاد شدن می میخوردم و اکنون که «تو» (اشاره به شخص) وارد زندگی ام شدی و دلم را شاد کردی، دیگر نیازی به آن ندارم”.
البته برداشت شما و جناب عبدالله را میفهمم و شاید آن درست باشد.
با سپاس
بهروز در ۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۵ - زیارت شیخ بایزید بسطامی و طلب اهل علم:
سپاهانه
احتمالا همان « سفاهانه » است که از سفیه و سفاهت به معنی نادان و نادانی گرفته شده است .
جمشید در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲ - عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او:
با سلام خدمت دوستان،از نظر یا دیدگاه یا برداشت من این داستان مربوط میشود به داستان آدم و حوا که در باغ عدن بودن و شیطان که همان کنیزک باشد آن پادشاه را که همان آدم باشد گول زد و آدم و حوا عاشق دنیا که همان شیطان و کنیزک باشند شد. ولی وقتی این عشق ادامه پیدا کرد دنیا که همان شیطان باشد مریض شد یا اینکه بی وفای کرد و دردهای زیادی به پادشاه که آدم باشد وارد کرد.و ادم به فکر این شد که علاج دردی پیدا کند ولی هر درمانی نتیجه معکوسی داد.
عین. ح در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۵۸ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۶:
سلام
در بیت ماقبل آخر به جای «چو» باید «چون» باشد تا وزن شعر درست شود.
۷ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:
درخت میوه مقصود از آن بلندترست
که دست قدرت کوتاه ما بر او یازد
رطب شیرین و دست از نخل کوتاه
زلال اندر میان و تشنه محروم
سعدی
پای ما لنگ است و منزل بس دراز
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
حافظ
مجتبی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
غزل بسیار زیبایی است
محتوای دلکشی در قالب بحر بسیار مناسبی ریخته شده که شیرینی غزل رو دوچندان کرده
به کاربردن صفاتی چون شاه و سلطان بشر،ساقی و صریح تر از همه "شهسوار هل اتی"دال بر این است که این مدح عاشقانه و صوفیانه خطاب به حضرت امیر علیه الصلوه والسلام است
۷ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
به باغ و چشمه حیوان چرا این چشم نگشایی
چرا بیگانهای از ما چو تو در اصل از مایی
یکی چشمه عجب بینی که نزدیکش چو بنشینی
شوی همرنگ او در حین به لطف و ذوق و زیبایی
چو با چشمه درآمیزی نماید شمس تبریزی
درون آب همچون مه ز بهر عالم آرایی
مولوی
۷ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
آب زندگانی
آب زندگانی یا آب حَیات چشمهای تخیلی است در داستانها که گفته میشود هر کس از آن بنوشد جوانی خود را بازمییابد و پیر نمیشود. داستانهای مربوط به آب زندگانی هزاران سال است در نقاط گوناگون جهان بازگو شده و در گیلگمش، نوشتههای هرودوت (پنج سده پیش از میلاد) و اسکندرنامه ها و داستانهای جنگهای صلیبی نیز دیده میشود. در داستانها به آن آب زندگی، آب جاودانگی، آب جوانی، و آب بقا هم گفتهاند.
در داستانهای اسلامی نیز نام سه تن آمده است که در پی آب زندگانی رفتهاند. دو تن از ایشان از آن آشامیده و زندگی جاودان یافتهاند و یکی ناکام بازگشته است: الیاس، خضر و ذوالقرنین.
چشمه جوانی در غرب
در میان غربیان به آب حیات، چشمه جوانی میگویند. این اندیشه در قرون وسطی رواج شدیدی داشته است. با کشف ایالت فلوریدا توسط پونس دولئون اسپانیایی، این اندیشه رونق بیشتر یگرفت چنانکه خودی لئون نیز به دنبال این چشمه میگشت.
آب حیات در متون دینی
در عهد جدید و در کتاب مکاشفه یوحنا دربارهٔ آب حیات گفته شده است: "نهری از آب حیات به من نشان داد که درخشنده بود همچون بلور؛ و از تخت خدا و بره جاری میشد. در قرآن در آیه هجدهم سوره کهف به این مفهوم اشاره شده است.
پیوند به وبگاه بیرونی
زهرا گودرزی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:
در بیت اول "را" به معنی "برای" هست
ای که همه خوبی ها برای توست...پس تو برای جه کسی هستی
۷ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷:
این غزل حافظ از روی این غزل سعدی سروده شده:
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل ۱۹۲
گر آن مراد شبی در کنار ما باشد
زهی سعادت و دولت که یار ما باشد
اگر هزار غم است از جهانیان بر دل
همین بس است که او غمگسار ما باشد
نیلوفر در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
سپاس فراوان برای پاسخ ^_^
محسن در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸:
نظرات تمام بزرگواران رو خوندم.سپاس از همگی.
یه مطبی هست که فکر کنم دوست گرامی سید علی ساقی نوشته بودن.گفته بودن مغ پیشوای کیش زرتشتی هستند.دوست گرامی مغ پیشوای کیش مهر هستند و پیشوای کیش زرتشت رو موبد میگن.
یه موضوع دیگه که شاید من اشتباه کنم کتابی که من دارم بعد از اون بیت چهارم که اینجا گذاشتیدیه بیتی هست که اینحا نیست
زاهد از راه به رندی نبرد معذور است عشق کاریست که موقوف هدایت باشد
من که شبها ره تقوا زده ام با دف و چنگ این زمان سر به ره آرم چه حکایت باشد
۷ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
چشم حیوان یا چشمه زندگی چشمه ای که در ادبیات زیاد از آن نام برده شده و گفته اند در جایی تاریک است و هر کس از آب آن بخورد عمرش به پایان نمیرسد و زندگی جاودانه خواهد داشت و ...
تا کی باید جان به لب شوم و نتوانم از دهان شیرینت کام بگیرم.
دهان تو چشمه آب حیات من است اگر لبم به آن برسد جاودانه میشوم
omid در ۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۵:
دوستان عزیز.این شعر در ابوعطا با صدای سحر انگیز بسطامی خونده شده.دوستان عزیز خواهش میکنم این شعر رو باصدای بسطامی گوش بدن.این خواننده عزیز به قدری محجوب ومظلوم بود که حد نداره.ودر تنهایی وفقر شدید در زلزله بم جان سپرد.صدای سوخته بسطامی روح این شعرو به عمق دلتون میرسونه.از بس که پرحال وباسوز خوندن.دربالای سایت هم زده.اما بنده آپلود کردم میتونید از این لینک به صورت رایگان وکامل دانلود کنید.البته شعر آخرش که در تصنیف هست(هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم)از دیگر اسطوره ادب فارسی.سعدی هست
کسانی که گوش میدن.فاتحه ای برای روح بسطامی عزیز بخونن
پیوند به وبگاه بیرونی
شهریار در ۸ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۲ دربارهٔ شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۱۳ - علی سبیل التمثیل: