گنجور

حاشیه‌ها

احمد در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳:

سلام
بیت دوم مصرع اول بجای واژه از باید به بیاید. به این صورت: شیراز در نبسته‌ست بر کاروان ولیکن ...

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷:

سلام
این غزل زیبا را استاد محمدرضا شجریان در برنامه گل های تازه شماره 151 در شوشتری به همراهی زنده یاد استاد محمدرضا لطفی ، زنده یاد استاد کسایی و زنده یاد ناصر فرهنگفر اجرا نموده اند که یکی از زیباترین برنامه های گل های تازه می باشد توصیه می کنم حتما گوش کنید
ضمنا خواستم در بخش معرفی خواننده آن را معرفی کنم ولی چون نام گل های تازه در لیست نبود اشتباها ارسال شد که حذف بفرمایید

حمید در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » دنیا نه یالان تاپماجادیر؟:

این.شعر در رثای مرحوم تقویمی نوشته شده.میشه ازش یه شعر زیبای حکیمانه ساختHamid Zamani:
Hamid Zamani
ایل کئچدی، باهار اولدو، خبر یوخ گولوموزدن،
گول آچمادی، قووزانمادی سس بولبولوموزدن.
بایرام گونوموز، یاسلی گؤروشلرله کئچر کن،
شادلیق نه اوماق بیز آییمیزدان ایلیمیزدن
دنیا نه یامان تاپماجا دیرباش چخاران یوخ،
یانساق دا اود ال چکمیه جکدیر کولوموزدن
ائل بیرده دئسین: «سئل سارانی قاپدی قاچیرتدی»،
آغلاشدی بولودلاردا بوداشقین سئلیمیزدن
بیر مزرعه دیر (شهریار) ین عومرو، نه حاصل،
سئل، قویمورو بیرچؤپ ده قالا حاصیلیمیزدن

نوید در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱:

همانطور که آقای عبدالله گفتند من هم فکر میکنم خیام از چیزی ناراحت بوده که این شعر را سروده چون شراب را نمیشه توی مراسم ناراحتی خورد چون حال نمیده مثلا توی عروسی همه مشروب میخورن ولی توی فاتحه کسی مشروب نمیخوره

شهروز در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۲۷:

من ریشش بسوزدو که اصلا نمیپسندم. بنظر حقیر هر ان شمعی که ایزد بر فروزد... کسی کش پف کند سبلش سبیلش بسوزد.

حسن در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۴۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۰:

این بیت دو‌ معنی می‌تونه داشته باشه ،یکی اینکه شراب خواری بیش از حد آدم رو به جایی می‌رسونه که به اندازه دیگران تاثیری روی اون نمی‌ذاره و در واقع با شراب مست نمیشه و هوشیار باقی میمونه در صورتی که دیگران مست میشن ، ویا اینکه بر اثر مصرف بی حساب شراب مشکلی واسش پیش میاد که دگ قادر به نوشیدن شراب نیست مثل بیماری که من فکر می‌کنم گذینه اول نزدیک‌تر به مقصود شاعر باشه

مصطفی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۱:

«غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد»
در دکلمه بیت بالا غلط خوانده شده است. هم کسره ی غروب، هم زبان که زیان خوانده شده

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۳ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:

دگردیسی تغییر شکل است، همان که فرنگیان
" متامورفوز " می گویند ( تبدیل کرم به پروانه)
در این مورد به گمانم همان دگرگونی ،دیگرگونی خودمان به از دگردیسیدن است.
metamorphosis به مانای مسخ ، استحاله

همایون در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:

با احترام به ساحت بلند شعر و ادب ایران زمین
گرامی بانو مینا
باز هم از شما بجهت مطالبی که عرضه داشتید سپاسگزارم ضمن آنکه در همان حاشیه ی نخست از دوستی شما و خانم مهناز آگاه شدم.
و اما آنچه که درباب غیرت و تعصب روزگار در آغاز عرایض بنده خواندید و به گمانم شما را دچار سوء تفاهم کرده, جز مقدمه ای مرتبط, تا به شرح مختصری بر موضوع بپردازم نبود. اگر مطلب به گونه ای بوده که موجب آزردگی خاطرتان گشته, بر این حقیر و قلم ناتوانش ببخشایید.
سپاسگزار
_

کمال در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:

آن دل که شد او قابل انوار خدا/پر باشد جان او ز اسرار خدا
زنهار تن مرا چو تن ها مشمر/کاو جمله نمک شد به نمکزار خدا
به تصحیح زین العابدین آذرخش

nabavar در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۸ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:

علی جان
شما هم خوش می دیسید
خوشم آمد ازین ابداع
زنده باشی

مینا مینوی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:

همایون خان عزیز
من دوست قدیمی مهناز هستم
ابتدا نوشتم که از خودم نظری نمی دهم ، این خواست شما بود که از متبحران دنیای غزل ، مخصوصاً غزلهای حافظ ، سخنی بشنوید که من در اطاعت امر جنابعالی از شرح جلالی براین چامه شمه ای آوردم .
که اتفاقاً هم نظر با مهناز و حسین خان بوده
موضوع هم گُل بود و گِل و لا غیر
خوش باشید

پیمان در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۵ - اطوار و منازل خلقت آدمی از ابتدا:

در پاسخ به سپیده
شما مثل همه ما مردمی که در دنیای کنونی زندگی میکنیم همه چیز را با نگاه به اصطلاح علمی مورد تائید یا رد قرار می دهید،
و به همین دلیل هر چه که در چارچوب نظام و ادبیات کنونی دنیا تعریف نشده باشد را غیر علمی و یا اگر به چارچوبهای کنونی نزدیک باشد را علمی خطاب خواهیم کرد.در حالی که علم امروز همچون گذشته ناکامل و در حال تغییر است به نحوی که گاهی نظریه ای مهمی که مورد توافق بوده بعد از گذشت سالیانی ممکن است رد شود.
همچنین نظام تفسیری ما از دنیا هم با گذشته گان متفاوت است و این نگاه که گذشته گان به خاطر قبل تر بودن از پیشرفت کمتری برخوردار بوده اند وقتی سنخیت دارد که گذشتگان در همین مسیری که اکنون ما طی می کنیم با ساختار های فعلی حرکت می کردند، در حالی که نظام فکری آنها تفاوت های زیادی با نگاه امروز ما دارد،بنابراین مقایسه این دو دنیا (دنیای مولانا و دنیای فعلی ) غلط است زیرا نگاه و تعریف و ساختار متفاوتی دارند. و چه بسا فردی اگر از آن دنیا به دنیای ما بیاید ، ما را انسانهای گمراه و عقب افتاده و به قول سعدی ره به عالم معنی نبرده ببیند.
توجه شما را به بخش بعدی یعنی بخش 136 جلب می کنم، که مولانا نا توانی عقل جزوی (که "علم" خوراک عقل جزوی است) را بیان می کند که فقط به فصل و وصل می اندیشد و اتفاقا مغایر نگاه علم محور شماست.( این تعلق را خرد چون ره برد--بستهٔ فصلست و وصلست این خرد)

مهدی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

در پاسخ به سینا, شکل "توی" صورت قدیمی تر است و "تویی" صورت امروزی آن در فارسی ایران است. "تو" در قدیم tow خوانده میشد و لذا با اغزودن "ی" به "توی" towi تبدیل می شود.

پژمان در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸:

در مصراع یازدهم شاملو میگه جز دلم کو ز ازل تا به ابد عاشق رفت.
و ترتیب ابیات هم فرق می کنه
شعر روشاملو به این ترتیب تصحیح کرده.
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
جز دلم کو ز ازل تا به ابد عاشق رفت
جاودان کس نشنیدم که در این کار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
خرقه پوشان همگی مست گذشتند و گذشت
قصه ی ماست که بر هر سر بازار بماند
صوفیان واستدند از گرو می همه رخت
خرقه ی ماست که در خانه ی خمّار بماند
داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنّار بماند
هر می لعل کز آن جام بلورین ستدم
آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه ی آن نشدش حاصل و بیمار بماند
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد
که حدیثش همه جا بر در و دیوار بماند
به تماشاگه زلفت دل #حافظ روزی
شد که باز آید و جاوید گرفتار بماند

بی نشان در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۷۸ - ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی:

برای تفسیر و ارئه مطالب عرفانی بر روی لینک و کانال تلگرامی کلیک کنید
پیوند به وبگاه بیرونی

بی نشان در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۲ - تفسیر قوله علیه‌السلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما:

پیوند به وبگاه بیرونی
برای تفسیر ابیات به ادرس بالا مراجعه کنید و برای اتصال به کانال روی لینک زیر کلیک نمایید :
پیوند به وبگاه بیرونی

علی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:

هاهاها فرشته سبیل کلفت عین استالین
فرشته با فرستادن و احتمالا فرش انگلیسی هم خانواده باشه

مهران در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲:

**رو گهری جوی که وقت فروش
خیره کند مردم بازار را**
این آخره حرفه

حمزه در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۵۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:

مائیم و می و مطرب و این کنج خراب
"جان در کف جام و جامه در رهن شراب"
خیام در اینجا به می ازرش بالایی میدهد باگذاشتن پیراهن در رهن شراب و این شعر زیبا را خلق میکند برای لذت بردن از معنای حقیقی زمان و به نظر من جان هم در برابر حقیقت ارزش ناچیزی دارد

۱
۳۳۷۴
۳۳۷۵
۳۳۷۶
۳۳۷۷
۳۳۷۸
۵۵۴۷