شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
زانک جنسیت عجایب جاذبیست
جاذبش جنسست، هر جا طالبیست
عیسی و ادریس بر گردون شدند
با ملایک چونک همجنس آمدند
باز آن هاروت و ماروت ،از بلند
جنس تن بودند، زان زیر آمدند
کافران، هم جنس شیطان آمده
جانشان ،شاگرد شیطانان شده
صد هزاران خوی بد آموخته
دیدههای عقل و دل، بر دوخته
کمترین خوشان ،به زشتی آن حسد
آن حسد که ،گردن ابلیس زد
زان سگان آموخته حقد و حسد
که نخواهد خلق را ملک ابد
هر کرا دید او کمال از چپ و راست
از حسد قولنجش آمد، درد خاست
زآنک هر بدبخت خرمنسوخته
مینخواهد شمع کس افروخته
هین کمالی دست آور تا تو هم
از کمال دیگران نفتی به غم
از خدا میخواه ،دفع این حسد
تا خدایت وا رهاند از جسد
مر ترا مشغولیی بخشد درون
که نپردازی از آن ، سوی برون
صد هزاران این چنین میدارد او
که بر ادراکات تو بگمارد او
هین بهر مستی دلا غره مشو
هست عیسی مست حق ،خر مست جو
این چنین می را بجو زین خنبها
مستیاش نبود ز کوته دنبها
زانک هر معشوق چون خنبیست پر
آن یکی درد و دگر صافی چو در
میشناسا ، هین !! بچش با احتیاط
تا میی یابی منزه ز اختلاط
هر دو مستی میدهندت لیک این
مستیات آرد کشان تا رب دین
تا رهی، از فکر و ، وسواس و حیل
بی عقال این عقل در رقصالجمل
انبیا چون جنس روحند و ملک
مر ملک را جذب کردند از فلک
باد ، جنس آتش است و یار او
که بود آهنگ هر دو بر علو
چون ببندی تو سر کوزهٔ تهی
در میان حوض یا جویی نهی
تا قیامت آن فرو ناید به پست
که دلش خالیست و در وی باد هست
میل بادش چون سوی بالا بود
ظرف خود را هم سوی بالا کشد
باز ، آن جانها که جنس انبیاست
سویایشان کش کشان چون سایههاست
زانک عقلش غالبست و بی ز شک
عقل ، جنس آمد به خلقت با ملک
وان هوای نفس غالب بر عدو
نفس جنس اسفل آمد شد بدو
بود قبطی جنس فرعون ذمیم
بود سبطی جنس موسی کلیم
بود هامان ، جنستر ، فرعون را
برگزیدش برد بر صدر سرا
لاجرم از صدر تا قعرش کشید
که ز جنس دوزخاند آن دو پلید
هر دو سوزنده چو ذوزخ ضد نور
هر دو چون دوزخ ز نور دل نفور
زانک دوزخ گوید ای مؤمن تو زود
برگذر که نورت آتش را ربود
میرمد آن دوزخی از نور هم
زانک طبع دوزخستش ای صنم
دوزخ از مومن گریزد آنچنان
که گریزد مومن از دوزخ به جان
زانک جنس نار نبود نور او
ضد نار آمد حقیقت نورجو
در حدیث آمدی که مومن در دعا
چون امان خواهد ز دوزخ از خدا
دوزخ از وی هم امان خواهد به جان
که خدایا دور دارم از فلان
جاذبهٔ جنسیتست ، اکنون ببین!!
که تو جنس کیستی ؟؟از کفر و دین
گر بهامان مایلی هامانیی
ور به موسی مایلی سبحانیی
ور بهر دو مایلی انگیخته
نفس و عقلی هر دوان آمیخته
هر دو در جنگند هان و هان بکوش
تا شود غالب معانی بر نقوش
در جهان جنگ شادی این بسست
که ببینی بر عدو هر دم شکست
محمد سجاد در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳:
میشود معنی این شعر را بگذارید
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
قلب و مغز غزل ، تایید و تاکید قانون جذب رو در قالبش جای داده
میخواد بیاد بیاره که ، اگه عمیقا به هرچیزی که مایل هستی از همون جنس میشی و به سمت اون کشیده خواهی شد .
گر به هامان مایلی هامانیی
ور به موسی مایلی سبحانیی
ور بهر دو مایلی انگیخته
نفس و عقلی هر دوان آمیخته
صحبت از قطب نمای درونی ماست .
کشش و تمایل به هر طرف باشد ، نعمت و چششی در خورد همان جذب حاصل خواهد آمد.
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
غزل پر است از چشم و بصر و بینایی و کوری و مبصری و ....... خلاصه نگاه
نگاه ما ، به عالم
منظر و دید ما
دیدگاهی که بیشتر ظن و شک است تا دیدن
و منی که در هیات مرد یا زن ، منافق وار نمایشی از بندگی دارم اما دایما ، چشمم به ماتحت خر دنیا است .
خرکچی یا همان خربنده همراه عارف در ابیات آخرین غزل ، منافق شکاکی است که در ظاهر در پی یاری است در خورد خویش ! همراهیش با عارف تظاهری بیش نیست ، و خر و خرما را با هم میخواهد . و به هیچ قیمتی حاضر نیست از تعقیب خرانش دست بردارد . و منظرش را تغییر دهد . همان مرد لافی خالکوب قزوینی است.
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
زین سوی تو چندین حسد ، چندین خیال و ظن بد
خدا کامیابی بزرگی است. بهترین و بزرگترین چشش و کشش
وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا (6)
و [تا] مردان و زنان نفاق پیشه و مردان و زنان مشرک را که به خدا سوءظن دارند، عذاب کند. حوادث بد زمانه بر آنها باد، و خدا بر ایشان خشم گرفته و لعنتشان کرده و جهنم را برای آنها آماده کرده و چه بد سر انجامی است
نادره پهلوان در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۴۳ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۴ - رنج و گنج:
سرانجام شاعری پیدا شد که مردم را به کار کردن و تلاش در چکامه هایش تشویق کند ،. انقدر کار کردن و سخت کوشی در فرهنگ فعلی ایران ضد ارزش شده که هر فردی هم بخواهد بطور جدی و مسئولیت پذیر کار کند به او لقب خر حمال میدهند شوربختانه
مجید در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲:
سلام.میشه بگید این کیه که اشعار سعدی رو می خونه؟خیلی خوبه :) کاش تمامی غزلیات سعدی رو می خوندن
گمنام-۱ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:
پی نوشت
دوست نادیده ، صفت فاعلی خاص " صفت حالیه را از ریشه اکنون فعل میسازند
گفتن گوی گویان، رفتن رو روان ، خندیدن خند خندان
گریان و خراما ن در غزلی که شما ای ہبسا دوست میدارید:
" خرامان " از درم بازآ کت از جان آرزومندم و ....
ازین رو گرفتار که صفت مفعولی است با الف و نون
گرفتاران ، آنا ن که گرفتارند.
درد سرتان نمی دهم
بد شگونی 0احتمالی ) سیزده به دور و خرمی بهار با شما باد.
مسعودنخعی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:
باسلام.ابن بطوطه،سیاح وجهانگرمشهورقرن هشتم هجری،درسفرنامه خودکه باترجمه بسیارروان استاد محمدعلی موحددرایران چاپ شده است،می نویسدهنگام سفربه چین ملاحان چینی رادیدم که این اشعاررابه زبان فارسی می خواندند.وسپس این بیت سعدی راکه ازآنهاشنیده نقل می کند که (تادل به مهرت داده ام دربحرغم افتاده ام/چون درنماز استاده ام گویی به محراب اندری)البته همانطورکه توجه فرمودید ضبط صحیح مصراع اول به همین صورت که نقل شد،می باشدو(دربحرفکرافتاده ام)صحیح نیست.
محسن افسری در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:
با سلام..واقعا انتظار نیست از بعضی از دوستان که به وزن و معنی شعر ایراد میگیرن..استاد شهریار هم در هنر و هم در معنویت و عرفان صاحب نام و بزرگ بوده و خواهند ماند...این شعر از دل شکسته و سوخته برآمده و هیچ عیب و اشکالی درش نیست...درود بر روح ملکوتی استاد شهریار که با سرودن این اشعار دلهای خیلی هارو آرام کرده است
محدث در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸۹:
به به
ای مرغ خیال سوی او کن گذری
گمنام-۱ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:
جناب 6+1
پاسخ سرکار در کارانتینه ( قرنطینه )است
گمنام-۱ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:
جناب 6+1
نخست بر سر کوی را بر سر " کویت " کرده اید تا با نظر نادرستتان جور در بیاید ، سپس میفرمایید حرف من درست نیست و گواه از غزلهای پس و پیش از آن می آورید.؟؟؟ دودیگر، خوانده ام ، چنین میفرماید:
تو آزادی و خلقی در غم رویت گرفتارانند. و
نمی پندارم که جزای خوب کرداران بد باشد.
سدیگر، تفاوت میان " اسم جمع "و " صفت فاعلی خاص " را میدانید؟؟
khayatikamal@ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸۶:
سیزده بدر سال نوبرتمامی شما عزیزان تبریک
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 7083
سولماز در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:
آقای سامانی عزیز
ممنون از توضیحات شما.فکرکنم حالا متوجه منظورتان شدم
پوزش از تأخیر
سولماز در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:
درد عاشق را پایانی نیست...
nabavar در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
روفیا بانوی گرامی
مثل اینکه یه خراسانی دیگر پیدا شده
کجایی لیام جان
عبدالله در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۵:
آخرین مصراع
« ............. فرو دوز امشب » درسته
nabavar در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳:
علی آقا جان
بفرمائید در بیت اول و دوم
ردیف کدام است و قافیه کدام؟
موفق باشی
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۴ - قصهٔ آن زن کی طفل او بر سر ناودان غیژید و خطر افتادن بود و از علی کرمالله وجهه چاره جست: