کسرا در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷۱:
در برنامه برگ سبز شماره 173 ایرج با این غزل غوغایی بپا کرده .
بردیا در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴۸:
بهنظرم، سه بیت اول باید برن آخر. الان، مطلع غزل بیت چهارم شده.
مصطفی فرهنگی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸:
سلام به دوستان
من کتاب رباعیات مولانا را به تصحیح زین العابدین آذرخش که انتشارات اقبال چاپ کرده، دیدم. در این کتاب این رباعی و واژه طلب به شکل چسبیده آمده: بطلب
ولی تصور بنده این است که پایان مصرع یک و دو باید به صورت چسبیده نوشته شود و مصرع چهارم باید به صورت جدا نوشته شود یعنی به طلب.
استدلال معنایی من این است که مولانا در دو مصرع اول امر به طلبیدن میکند و در مصراع چهارم منظورش این است که حتی جبریل هم با طلب کردن، نمیتواند به اسرار مردان خدا دست یابد.
موفق و پیروز باشید.
مهرآوه در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۷:
آیا گل شکستن به معنی چیدن گل است ؟
Hamid Azhdehfar در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۵۹:
دزد دزدست اگر کسوت قاضی دارد
بابک ۲۵۰ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۹:
مهناز س ، متشکرم از لطف شما
مصطفی خدایگان در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۶:
برادر من این قران و قمران کن دیگه! چند نفر باید یادآوری کن؟!!!
شکیب shakib.falaki@gmail.com در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
در پاسخ به پرستو و دیگر ادیبان جمع
بیت؛ همه دانند که من سبزه خطی دارم دوست به نحوی که در متن غزل آمده صحیح است.
کلمه سبزه با سکون ه و متصل به خطی خوانده می شود
همه دانند که من سبزه خطی دارم دوست
وزن شعر بی اشکال است
لیلا اسدی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:
عماد فقیه هم شعری داره به این وزن و قافیه که قابل تامل است:
دوش بگذشتی و در شهر قیامت برخاست
عافیت از دل ارباب سلامت برخاست
مهدی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۳ - جواب گفتن شیر نخچیران را و فایدهٔ جهد گفتن:
در پایخ به دوستنمان, کزدم شکل دیگر واژه کژدم است. درواقع شکل فارسی میانه (پهلوی) آن گزدم است و شکلی که ژ دارد صورت پارتی آن است. مثل دژ و دز که دز دراصل فارسی است. این تناظر در واژگان زیادی وجود دارد.
مهدی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۸ - به سخن آمدن طفل درمیان آتش و تحریض کردن خلق را در افتادن بآتش:
حجاب ظاهرا باید با همان حجیب جایگزین گردد الان با قافیه مشکل دارد
۷ در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:
شبی خواهم که پنهانت بگویم
نهان از آشنایان ور غریبان
چنان در خود کشم چوگان زلفت
کز او غافل بود گوی گرببان
ولیکن هر گناهی را جزایی ست
گناه عشق را جور رقیبان
اولدوز در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲۰:
چه داند جز راه کل خود را ...
بکش ای عشق کلی جز خود را ...
جز و اجزا نمیدونن هدف چیه ولی تجمعشون و کلیتشون حرف بزرگی میخواد بزنه. مثل سلول من که نمی دونه آرزو چیه ولی تجمع سلولها که کلیت من رو تشکلیل میدن ، این کلیت صاحب آرزو و هدف و کمال میشه. الان هم ما جز هستیم و او کل .
اولدوز در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:
هرگز نداند آسیا مقصود گردشهای خود ...
اجزا نمیدونن هدف چیه، مثلا سلول مغز من نمی دونه کمال چیه، ولی وقتی این اجزا جمع میشن یه جا و کلیتی رو تشکیل میدن، این کلیت هدف پیدا میکنه، آرزو پیدا میکنه . و این کلیت حرف بزرگی میخواد بزنه. ما جز هستیم و او کل . همون طور که سلول من جز هست و من کل او.
لیلا اسدی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:
تضمین این شعر توسط ملک الشعرای بهار هم خواندنی است..
معتمد در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:
درود بر تشنگان ادب
نیاز می بینم اضافه کنم که فعل " حلّ " در لغت به معنای
" فرود آمد " می باشد و " رواگردید " از جمله ترجمه های روان این فعل است.
مهدی در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۶ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه فی نعت رسول الله صلی الله علیه و سلم:
قدم بر عرش نه از عرصه فرش، که غلط نگاشته شده قرش.
در نسخه ای دیگر که بهتر می نماید: قدم بر عرش نه زین عرصه فرش
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸:
دور از تو در جهان فراخم مجال نیست..
نوشته ای تقدیم به دوستان جان:
دیر آشناست عشق تو ای یار دلپسند
درد آشناست مهر تو، نوش لبت چو قند
آزادی از دو کُون مرا حاصل اوفتاد
تا دل به تار زلف تو شد صیدِ در کمند
دی کز شمیم عشق به صحرا همی شدم،
خوش داشت سوز غم به دل، شقایقی نژند
نالان ز هجر یار و جگر چاک چاک و بود
دود از درون سینه ی سوزان او بلند
ناگه صباش مژده ای از کوی دوست داد
دیدم ز شوق بند گشود از میان بند
در بزم عاشقان همگی شوق وحدت است
جانها رها ببین همه از قید چون و چند
نادر زمان هجر دگر رو به انتهاست
می نوش و نغمه سر ده و شادی کن و بخند..
خرم روزگار در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۴۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵:
پریشان روزگار بودم، بی که از روزگار بشکوهم که خود روزگار خویش پریشان کرده بودم.
زلف بر بسته بود ، گیسو به خونم شکسته بود، و من " چشمم به راه تا که خبر می دهد ز دوست " ؛
صاحب خبر خود رخ نمود ، بی خبر شدم ، از خود بدر شدم، بی خوَیشتن
و چون به خویش باز آمدم، روزگارم بسامان شده بود
خرم شده بود.
نادر.. در ۸ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱: