گنجور

حاشیه‌ها

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲:

آیا مصراع دوم از بیت اول رو میشه اینجور خواند؟
"ای که دستی چرب داری پیش ِتردیوار خویش(=در مقابلِ دیوارِ خیسِ خودت)
و اگر نمیشه،معنی ابن مصرع چیه؟

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۵ - مکر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم:

مکر دیگر آن وزیر از خود ببست
وعظ را بگذاشت و در خلوت نشست
وزن مصرع دوم اشتباه بنظر می رسد.

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر:

پرورد در آتش ابراهیم را
ایمنی روح سازد بیم را
اشاره دارد به سرد شدن آتش بر ابراهیم:
قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَی إِبْرَاهِیمَ ﴿الانبیاء: 69﴾
گفتیم ای آتش برای ابراهیم سرد و بی‏ آسیب باش (69)

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر:

روح می‌بردت سوی چرخ برین
سوی آب و گل شدی در اسفلین
خویشتن را مسخ کردی زین سفول
زان وجودی که بد آن رشک عقول
اشاره دارد به آیات سوره تین:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ﴿التین:4﴾
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴿التین:5﴾
[که] براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم (4)
سپس او را به پست‏ ترین [مراتب] پستی بازگردانیدیم (5)

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۱:

"پر در آوردن مورچه" نشان رسیدن زمان مرگ مورچه است.
از فرهنگ دهخدا:
دشمن خواجه به بال و پر مغرورمباد
که هلاک و اجل مورچه بال و پر اوست
(فرخی)

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر:

بس دل چون کوه را انگیخت او
مرغ زیرک با دو پا آویخت او
فهم و خاطر تیز کردن نیست راه
جز شکسته می‌نگیرد فضل شاه
ضمن تشکر بسیار از جناب آقای مهدی کاظمی بابت توضیح مفیدی که در مورد "مرغ زیرک با دو پا آویخت او" داده اند، مصرع اول همان بیت، یعنی "بس دل چون کوه را انگیخت او"، نیز می تواند اشاره باشد به داستان تجلی خداوند بر دل کوه در میقات با موسی که می خواست خدا را ببیند:
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَی لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَکِنِ انْظُرْ إِلَی الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَی صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿الاعراف:143﴾
و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض کرد پروردگارا خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهی دید لیکن به کوه بنگر پس اگر بر جای خود قرار گرفت به زودی مرا خواهی دید پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود آن را ریز ریز ساخت و موسی بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهی به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم (143)

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر:

بنظر بایستی "موسی" در بیت هفتم، به "موسیی" یا "موسی ای" اصلاح شود.

جعفر عسکری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۴۰ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۸۶:

سلام
با توجه به قافیه ها،مسلما "همی" در مصرع دوم غلطه و باید "رهی" جایگزین شه

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۳ - در بیان آنک این اختلافات در صورت روش است نی در حقیقت راه:

این امانت زان امانت یافتست
کآفتاب عدل بر وی تافتست
در ادامه کامنت قبلی، آیه زیر نیز جالب توجه است که در آن ادای امانات و قضاوت به عدل، پهلو به پهلوی یکدیگر ذکر شده اند!:
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿النساء:58﴾
خدا به شما فرمان می‏ دهد که سپرده ‏ها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داوری می ‏کنید به عدالت داوری کنید در حقیقت نیکو چیزی است که خدا شما را به آن پند می‏ دهد خدا شنوای بیناست (58)

جعفر عسکری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۲۳ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۳۷:

سلام
جناب آقای آرش آبسالان
به نظر من فقط مصرع چهارم استاد همایی رو باید جایگزین کرد
بیت اول اصلی،شاعرانه تر از پیشنهاد استاد است

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶:

@ بی سواد@مهتاب.س: توضیحتان کاملا صحیح و واضح هست.مخصوصا استشهاد مهناز به فردوسی کبیر. زوری که نمیشه بگی پبکار به معنی "تلاش بیهوده" است. از کجا آوردی آخه؟! حالا چرا به این مرد بزرگ ، ذکاء الملک فروغی و به سایر دوستان اینجا بی ادبی هم کنبم؟!

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را:

هر شبی از دام تن ارواح را
می‌رهانی می‌کنی الواح را
اشاره است به آیه زیر:
وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ...(الانعام:60)
و اوست کسی که شبانگاه روح شما را [به هنگام خواب] می‏ گیرد...(60)

حامد کهن دل در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را:

فالق الاصباح اسرافیل‌وار
جمله را در صورت آرد زان دیار
"فالق الاصباح" به معنی شکافنده صبح، نام از اسماء خداست که در آیه زیر آمده است:
فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿الانعام:96﴾
[هموست که] شکافنده صبح است و شب را برای آرامش و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده این اندازه‏ گیری آن توانای داناست (96)

جعفر عسکری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۱ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۳۶:

سلام
پیشنهاد من:
زرد است ز عشق خاکبیزی رویم
وین نادره را به هر کسی چون گویم؟
این طرفه که خاکبیز زر جوید و من
زر در کف و خاکبیز را می جویم
دوستان اگر به نسخه ای دسترسی دارن؛عنایت و مقابله کنند تا درستی و نادرستی پیشنهادم آشکار گردد

جعفر عسکری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۹۸:

سلام
با توجه به توضیحات کامل و پیشنهادات جناب آقای نبوی،این شعر این گونه باید باشد:
زد لاله پریر،در نشابور آذر
دی بر زد از آب مرو،نیلوفر سر
امروز چو شد باد هری گل پرور
فردا همه خاک بلخ گردد عبهر

جعفر عسکری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۳۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۹۲:

سلام
جناب آقای مهدی نظری:
وزن این رباعی در هیچ مصرعی،مشکل نداره و کاملا رعایت شده
شاعر از اختیار وزنی استفاده کرده
اما باید برای مفهوم بیشتر،در مصرع دوم بین "دل" و "تنگ" ویرگول گذاشت

جعفر عسکری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۳۱ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۸۶:

"جو" اشتباه ست و "چو" درسته

جعفر عسکری در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۲۹ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۷۲:

سلام
جناب آقای محمّد:
مصرع اول پیشنهادی شما دچار مشکل وزنیه ولی مصرع اول شعر اصلی کاملا درسته
مصرع پیشنهادی چهارم باید جایگزین بشه.کلمه "عشق" جا افتاده

وفایی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۴۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۲:

یک پاچه گیری دیگر از این لاتهای نه چندان کمیاب و افسوس از این نادانی

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۱۳:

حکایت سعدی و خشت زن در مورد جناب ” نیا “ و من کاملاً صدق می کند .
خوشا آنانکه مستی کارشان بی
می و ساقی به شبها یارشان بی
خوشا آنانکه دایم مست و مدهوش
بهشت جاودان گلزارشان بی

۱
۳۳۵۵
۳۳۵۶
۳۳۵۷
۳۳۵۸
۳۳۵۹
۵۵۴۷