در عشق قرار بیقراری است
بدنامی عشق نامداری است
چون نیست شمار عشق پیدا
مشمر که شمار بیشماری است
در عشق ز اختیار بگذار
عاشق بودن نه اختیاری است
گر دل داری تو را سزد عشق
ورنه همه زهد و سوگواری است
زاری میکن چو دل ندادی
تا دل ندهند کارزاری است
دل کیست شکار خاص شاه است
شاه از پی او به دوستداری است
شاهی که همه جهانش ملک است
در دشت ز بهر یک شکاری است
جانا بر تو قرار آن راست
کز عشق تو عین بیقراری است
آن را که گرفت عشق تو نیست
در معرض صد گرفتکاری است
وآن است عزیز در دو عالم
کز عشق تو در هزار خواری است
هر بیخبری که قدر عشقت
مینشناسد ز خاکساری است
وانکس که شناخت خردهٔ عشق
هر خردهٔ او بزرگواری است
پروانهٔ توست جان عطار
زان است که غرق جان سپاری است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با بیانی زیبا و فلسفی به علاقه و عشق میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق همراه با بیقراری است و نمیتوان برای آن عددی معین کرد، زیرا عشق واقعی فراتر از محدودیتهاست. او میگوید که عشق و عاشق بودن انتخابی نیست و دل دادن به عشق، خود برای عاشق ضروری است. شاعر تعبیر میکند که وجود دل، عشق خاصی را میطلبد و کسی که به عشق بیتوجه باشد، در حقیقت خود را پایین میآورد. در نهایت، شاعر به عظمت عشق و ارزش آن اشاره میکند و تصریح میکند که عشق، با وجود سختیها و رنجها، در بر دارنده زیبایی و بزرگواری است.
هوش مصنوعی: در عشق، بیقراری و عدم آرامش وجود دارد و به همین دلیل عشق به عنوان یک احساس پرآوازه و مشهور شناخته میشود.
هوش مصنوعی: عشق عدد و رقم مشخصی ندارد؛ بنابراین نمیتوان آن را با شمارش محدود کرد، چرا که عشق بینهایت است و نمیتوان برای آن حد و مرزی تعیین کرد.
هوش مصنوعی: در عشق، عاشق شدن به انتخاب و ارادهی خود نیست، بلکه این حس و حال به انسان دست میدهد و او را به سمت عشق میکشاند.
هوش مصنوعی: اگر دل شادابی داشته باشی، شایسته است که عشق را تجربه کنی وگرنه همه چیز به زهد و صرف عزاداری میگذرد.
هوش مصنوعی: به شدت نالان و غمگین میشوم چون تو دل و محبتت را به من ندادی، تا زمانی که عشق و احساس واقعی از طرف دیگران هم وجود نداشته باشد، این وضعیت ادامه دارد.
هوش مصنوعی: دل همانند یک طعمه است که مخصوص پادشاهان است و پادشاهان برای به دست آوردن آن تلاش میکنند و به محبت و دوستی گرایش دارند.
هوش مصنوعی: پادشاهی که تمامی دنیا در اختیار اوست، در دشت بهخاطر یک شکار به دنبال چیزی میگردد.
هوش مصنوعی: عزیزم، آرامش من همان چیزی است که از عشق تو به وجود آمده و در واقع نشانهای از بیقراری من است.
هوش مصنوعی: هر کس که عشق تو را در دل داشته باشد، دچار مشکلات و چالشهای زیادی خواهد شد.
هوش مصنوعی: این فرد در دو جهان از عشق تو به هزار چالش و دلسردی دچار شده است، اما همچنان عزیز و محترم است.
هوش مصنوعی: هر انسانی که ارزش عشق تو را درک نمیکند، در واقع به خاطر نوع رفتار و تواضعش ناآگاه است.
هوش مصنوعی: کسی که ماهیت عشق را درک کند، هر ویژگی کوچکی از او نشاندهنده بزرگی و ارجمندی است.
هوش مصنوعی: عطار به یاد تو دائم در حال دلسپردگی و فدای جان خویش است، زیرا تو را مانند پروانهای میبیند که برای عشق الهی خود را در آتش میسوزاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هر ذره که هست اگر غباری است
در پردهٔ مملکت بکاری است
سبحان الله، شگفت کاری است؛
انصاف، که طرفه روزگاری است!
کارش مه وسال آه زاری است
خون بر رخ او ز دیده جاری است
امروز هلال تاج داری است
بل غره شهر شهریاری است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.