کسی راه معروف کرخی بجست
که بنهاد معروفی از سر نخست
شنیدم که مهمانش آمد یکی
ز بیماریش تا به مرگ اندکی
سرش موی و رویش صفا ریخته
به موییش جان در تن آویخته
شب آنجا بیفکند و بالش نهاد
روان دست در بانگ و نالش نهاد
نه خوابش گرفتی شبان یک نفس
نه از دست فریاد او خواب کس
نهادی پریشان و طبعی درشت
نمیمرد و خلقی به حجت بکشت
ز فریاد و نالیدن و خفت و خیز
گرفتند از او خلق راه گریز
ز دیار مردم در آن بقعه کس
همان ناتوان ماند و معروف و بس
شنیدم که شبها ز خدمت نخفت
چو مردان میان بست و کرد آنچه گفت
شبی بر سرش لشکر آورد خواب
که چند آورد مرد ناخفته تاب؟
به یک دم که چشمانش خفتن گرفت
مسافر پراکنده گفتن گرفت
که لعنت بر این نسل ناپاک باد
که نامند و ناموس و زرقند و باد
پلید اعتقادان پاکیزه پوش
فریبندهٔ پارسایی فروش
چه داند لت انبانی از خواب مست
که بیچارهای دیده بر هم نبست؟
سخنهای منکر به معروف گفت
که یک دم چرا غافل از وی بخفت
فرو خورد شیخ این حدیث از کرم
شنیدند پوشیدگان حرم
یکی گفت معروف را در نهفت
شنیدی که درویش نالان چه گفت؟
برو زاین سپس گو سر خویش گیر
گرانی مکن جای دیگر بمیر
نکویی و رحمت به جای خود است
ولی با بدان نیکمردی بد است
سر سفله را گرد بالش منه
سر مردم آزار بر سنگ به
مکن با بدان نیکی ای نیکبخت
که در شوره نادان نشاند درخت
نگویم مراعات مردم مکن
کرم پیش نامردمان گم مکن
به اخلاق نرمی مکن با درشت
که سگ را نمالند چون گربه پشت
گر انصاف خواهی سگ حق شناس
به سیرت به از مردم ناسپاس
به برفاب رحمت مکن بر خسیس
چو کردی مکافات بر یخ نویس
ندیدم چنین پیچ بر پیچ کس
مکن هیچ رحمت بر این هیچ کس
بخندید و گفت ای دلارام جفت
پریشان مشو زاین پریشان که گفت
گر از ناخوشی کرد بر من خروش
مرا ناخوش از وی خوش آمد به گوش
جفای چنین کس نباید شنود
که نتواند از بیقراری غنود
چو خود را قوی حال بینی و خوش
به شکرانه بار ضعیفان بکش
اگر خود همین صورتی چون طلسم
بمیری و اسمت بمیرد چو جسم
وگر پرورانی درخت کرم
بر نیکنامی خوری لاجرم
نبینی که در کرخ تربت بسی است
به جز گور معروف، معروف نیست
به دولت کسانی سر افراختند
که تاج تکبر بینداختند
تکبر کند مرد حشمت پرست
نداند که حشمت به حلم اندر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری درباره معروف کرخی و ماجرای مهمانی است که به او مراجعه کرده و از بیماری خود شکایت میکند. معروف به جای خواب، بیدار میماند و به نالههای مهمان توجه میکند. مردم از غرش و ناله وی نگران میشوند و از آنجا میروند. معروف در این وضعیت سعی میکند به مهمان آرامش بدهد اما با او سخنانی از عدم درک و نادانی نیز ردوبدل میشود.
شاعر به تبیین اهمیت نیکی و محبت نسبت به انسانهای صالح و دوری از رفتار با افراد نادرست میپردازد. او تاکید میکند که نباید به افراد ناپاک بها داد و به جای نیکی کردن به آنها، بهتر است از آنها دوری کرد. در نهایت، وی میگوید که وجود خوشنامی و نیکویی به گرا و لحظهای که در آن زندگی میکنند، پیوند دارد و نباید به خود بزرگبینی و حشمت پرستان توجه کرد، زیرا حشمت واقعی در حلم و عطوفت نهفته است.
هوش مصنوعی: شخصی به دنبال راه و مسیر معروفی میگشت که معروف کرخی آن را از ابتدا پایهگذاری کرده بود.
هوش مصنوعی: شنیدم که مهمانش به خاطر بیماریاش نزدیک به مرگ شده بود.
هوش مصنوعی: سر او پر از مو و چهرهاش پر از زیبایی است، جان من به موی او آویخته و وابسته است.
هوش مصنوعی: در شب، او سر را بر بالین نهاد و دستش را در حال ناله و شکایت قرار داد.
هوش مصنوعی: نه شبان او را در خواب بردی و نه فریاد او باعث خواب هیچ کس شد.
هوش مصنوعی: شخصی با روحیهای مضطرب و طبعی زودجوش نمیمیرد و مردمی را به دلایل منطقی و قانعکننده به کشتن میرساند.
هوش مصنوعی: از فریاد و ناله و بیتابی او، مردم راهی برای فرار از او پیدا کردند.
هوش مصنوعی: در آن مکان هیچکس از مردم سرزمین خود نمانده است و فقط افراد ناتوان و آشنا باقیماندهاند.
هوش مصنوعی: گفته میشود که آن شخص شبها از خدمت به دیگران نمیخوابد و مانند مردانی که در زمان سختی تلاش میکنند، مشغول انجام کارهایش است.
هوش مصنوعی: شبی خواب به سر شخصی هجوم آورد و او را درگیر کرد، در حالی که نمیتوانست به راحتی بخوابد و تحمل این وضع را نداشت.
هوش مصنوعی: در یک لحظه که چشمان او به خواب رفت، مسافران در حال پراکنده شدن و رفتن بودند.
هوش مصنوعی: لعنت بر این نسل ناپاک که به نام و ناموس و زرق و برق خود افتخار میکنند.
هوش مصنوعی: افرادی که در ظاهر خود را پاک و نیکو نشان میدهند، اما در باطن به فریب و نیرنگ مشغولاند، میتوانند به راحتی دیگران را فریب دهند.
هوش مصنوعی: چه کسی میداند که دزد خوابآلوده چه حسی دارد، در حالی که فردی بیدقت و غافل، تا به حال چشمانش را نبسته است؟
هوش مصنوعی: سخنانی که نادرست و نامطلوب بودند به خوبی و درست گفته شدند و من متوجه نشدم که چرا یک لحظه از آن غافل ماندم.
هوش مصنوعی: شیخ با سخاوت این داستان را شنید و کسانی که پوشیده بودند در حرم، آن را نقل کردند.
هوش مصنوعی: یک نفر گفت آیا شنیدی که درویش در حال ناله چه چیزی گفت؟
هوش مصنوعی: از اینجا برو و خود را حفظ کن. در جایی دیگر به زندگی ادامه بده و زندگیات را با دشواری نگذران.
هوش مصنوعی: اقدام به انجام کارهای خوب و مهربانانه در جای خود ارزشمند است، اما نشان دادن نیکی به افراد بدکار و ناپسند، کار درستی نیست.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نباید سر کسی که نادان و بیفهم است را بر روی بالشت بگذاری و به او راحتی بدهی. همچنین به کسی که به دیگران آسیب میزند، نباید اجازه دهی که بر روی سنگ آسایش کند و سرش را بر روی آن بگذارد. به طور کلی، این بیت به ما یادآوری میکند که باید از افرادی که باعث آزار دیگران میشوند، فاصله بگیریم و به آنها نپردازیم.
هوش مصنوعی: با افراد بد و نادان کار نیک نکن، زیرا مانند این است که در خاک شور، درختی بکاری که هرگز بار نخواهد آورد.
هوش مصنوعی: نگو که به خاطر دیگران از خوبیهایت دست بردار. در برابر آدمهای بیمروت و نامردی، کارهای خوبت را نادیده نگیر.
هوش مصنوعی: با کسی که سخت و خشن است، نرمی و لطافت نداشته باش، زیرا مانند این است که کسی به یک سگ ناز و نوازش کند، در حالی که باید با آن سختتر و جدیتر رفتار کرد.
هوش مصنوعی: اگر انصاف را بخواهی، سگ وفادار و شناسنده به سیرت، از آدمهای ناسپاس بهتر است.
هوش مصنوعی: به کسی که بخیل و خودپسند است، رحمت نکن؛ چون وقتی که به او نیکی کردی، نتیجهاش را از او به تلخی خواهی دید.
هوش مصنوعی: من هرگز کسی را ندیدهام که به این شدت در مشکلات و پیچیدگیها گرفتار شده باشد؛ پس بر هیچکس رحم نکن.
هوش مصنوعی: خندید و گفت: ای عزیزم، ناراحت نباش از این حرفهای بیاساس که زده شده است.
هوش مصنوعی: اگر کسی به من فریاد بزند یا از ناراحتی حرف بزند، من از این که او ناراحت است، چندان ناراحت نمیشوم و صدای او برایم خوشایند میرسد.
هوش مصنوعی: نباید از کسی که چنین بیرحم است، چیزی بشنویم، چرا که کسی که نتواند از بیقراری آرامش یابد، لایق شنیدن آن نیست.
هوش مصنوعی: وقتی خود را قوی و نیرومند میبینی، به یاد داشته باش که باید در برابر ناتوانیها و مشکلات دیگران، رحمت و مهربانی داشته باشی و به کمک آنها بشتابی.
هوش مصنوعی: اگر مثل یک طلسم میمیری، این یعنی که وجودت از یاد میرود و نامت هم به اندازه جسمت فراموش میشود.
هوش مصنوعی: اگر درختی که پرورش دادهای دچار آفت و کرم شده باشد، به ناچار نام نیک تو هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در منطقه کرخ، قبرهای زیادی وجود دارد که تنها یک قبر معروف است و بقیه ناشناختهاند.
هوش مصنوعی: کسانی به موفقیت و مقام بالا رسیدند که از غرور و تکبر خود دست برداشته و با humility و فروتنی زندگی کردند.
هوش مصنوعی: مردی که به مقام و ثروت خود مغرور است، نمیداند که بزرگواری و احترام واقعی در صبوری و آرامش نهفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.