گنجور

 
حافظ

دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد

ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟

به خَطُّ و خالِ گدایان مده خزینهٔ دل

به دستِ شاهوَشی دِه که محترم دارد

نه هر درخت تحمّل کند جفایِ خزان

غلامِ همتِ سروم که این قدم دارد

رسید موسمِ آن کز طرب چو نرگسِ مست

نهد به پایِ قدح هر که شش درم دارد

زر از بهایِ می اکنون چو گل دریغ مدار

که عقلِ کل به صدت عیب متّهم دارد

ز سِرِّ غیب کس آگاه نیست، قصّه مخوان

کدام مَحرمِ دل ره در این حرم دارد؟

دلم که لافِ تَجَرُّد زدی، کنون صد شغل

به بویِ زلفِ تو با بادِ صبحدم دارد

مرادِ دل ز که پرسم؟ که نیست دلداری

که جلوهٔ نظر و شیوهٔ کرم دارد؟

ز جِیبِ خرقهٔ حافظ چه طَرف بِتوان بست

که ما صمد طلبیدیم و او صَنم دارد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۱۱۹ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۱۱۹ به خوانش سارنگ صیرفیان
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۱۱۹ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۱۱۹ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
جمال‌الدین عبدالرزاق

دلم زدرد تو خون شدترا چه غم دارد

نه عشق تو چو منی در زمانه کم دارد

مرا بعشوه ازین بیش در جوال مکن

که دل چو وعده تو پای در عدم دارد

ز روی خوب تو دانی که بر تواند خورد؟

[...]

ابن یمین

هنر بباید و رادی و مردمی و خرد

بزرگزاده نه آنست کو درم دارد

ز مال و جاه ندارد تمتعی هرگز

کسیکه بازوی ظلم و سر ستم دارد

خوشا کسیکه ازو بد بهیچکس نرسد

[...]

کمال خجندی

مرا ز خاک ره آن مه همیشه کم دارد

بدین مشابه گدا را که محترم دارد

ز کیمیای حبانم نشان ده ای ره بین

که چشمم آرزوی خاک آن قدم دارد

بیاد روی تو جامی که داردم ساقی

[...]

صوفی محمد هروی

خدنگ غمزه و ابرو کمان به هم دارد

اگر کشد من بیچاره را چه غم دارد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
امیرعلیشیر نوایی

گدای دیر ز شاه زمان چه غم دارد

که از سفال خرابات جام جم دارد

منش به تهمت رندی جزا دهم بر عکس

به زهدم آنکه درین دیر متهم دارد

ردای سرخ ز می بر سر عصا بندم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه