گنجور

حاشیه‌ها

حمید رضا در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

م،س گرامی،
دوست خوبمان جناب حسین1 فرمودند:
کلاه سرتان نرود، زبان آوران بسیارند، و سپس شما ایشان را تنها مرد میدان خواندید.
من لحن خشم در این گفتگو احساس کرده بودم.
می فرمایید اشتباه گرفته ام،
فرمایشتان را می پذیرم.
با درود

 

محمدامین در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:

سلام و درود
درگذشت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی را تسلیت می گویم.
حضرت حافظ این بیت را برایش هدیه نمودند:

نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود
تویی امروز در این شهر که نامی داری

 

... در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

م،س بزرگوار
ممنون از توصیه مشفقانه تون، ولی من هم مطلقا نمی تونم شما و نوع نگاهتون به زندگی رو درک کنم. ترجیح میدم در این مورد وارد بحث نشم چون هر کس با توجه به تجربه شخصی خودش از زندگی به نوع نگاه خاص خودش می رسه و طبق اون عمل می کنه.
ولی در همین حد می گم که من تمام لذت ها و نعمت های مد نظر شما رو در دایره مجاز می بینم و نه حقیقت. شاید حقیقی ترین احساس موجود در دنیا همون حس مادرانه باشه که اون هم برای من خالی از حقیقته و با از بین رفتن جسم (صرف نظر از هر اتفاقی که بعد از مرگ بیفته) از بین میره. از نظر تئوری دیدگاهم اینه که نباید کوچکترین دلبستگی نسبت به این هستی و متعلقاتش داشته باشم، حتی همون عشق مادرانه. ولی هنوز به اون جایگاه و قدرت نرسیدم و خیلی باهاش فاصله دارم. این هستی مجازی نعمت نیست، من بهش میگم عذاب.
«عذاب است این جهان بی تو مبادا یک زمان بی تو
به جان تو که جان بی تو شکنجه است و بلا بر ما»
به هر حال موضوع بحث اعتقاد من و شما نیس. من اون حرفارو در مورد مولوی و بحثی که در موردش شکل گرفته بود زدم. مهم نیست من و شما نوع نگاه مولوی رو به زندگی می پسندیم یا نه. مهم اینه که به شناخت درست تری از نگاهش برسیم. شما نگاهش رو نمی پسندید و من می پسندم. در نتیجه علاقه و ارادت شما نسبت به مولوی (احتمالا) کمتر از من هست.

 

پریشان روزگار در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:

حمید رضای گرامی
مهستی نیز گویا از "خود " دلی خوش نداشته است:
در عالم عشق تادلم سلطان گشت
آزاد زکفر و فارغ از ایمان گشت
اندر ره خود، مشکل خود خود دیدم
از خود چو برون شدم، ره آسان دیدم

 

پریشان روزگار در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:

شنیده ام اردو زبانان به مردم "بی کار "
" پریشان روزگار " میگویند.
( پیش از آن که کس از روزگارم بپرسد، قلمی شد!! )

 

م ، س در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

حمید رضا خان
شما نقد ما را با خشم اشتباه گرفته اید. همه ی ما مولوی را دوست داریم و می خوانیم ، آنجا که درست و بجا گفته مورد تأیید است و آنجا که با واقعیت نمی خواند باید نقد شود خواه درین زمان و خواه در زمان خودش .
امید به پاداش داشتن بد نیست ولی بدون چشمداشت کاری را انجام دادن بهتر نیست ؟
خود بزرگ بینی نیز نکوهیده است که همه ی جهان را ملک تلق خویش بدانیم.
زن ستیزی در دوران مولوی نیز پسندیده نبوده و حتا الفاظ و کلمات زشت را نیز ادیبان ما چون نظامی و فردوسی و بسیاری دیگر به کار نمی برده اند ، چنانچه من و شما نیز استفاده نمی کنیم چون از ادب به دور است.
زبان در دهان ای خردمند چیست
کلید در گنج صاحب هنر
میتوان همه ی گفتار را با تذهیب و ادب به خواننده هدیه کرد
جوانان ما نیز باید بدانند زشت و زیبا کدام است و این جز با انتقاد عملی نیست
مانا باشید

 

م ، س در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

... گرامی
واقعاً طرز فکر هایی مثل افکار شما را نمی توانم فهم کنم
من از این همه نعمتهای ملموس و نقد ، این شادی های بی چون و چرا ، این عشقهای بی آلایش مادری و بسیار بسیار ِ دیگر بهره می گیرم که هیچکدام هم آغشته به لذات پست نیست ، این زندگی هیچ و پوچ نیست ، زیباست ، نعمت است ، پوچ کدامست؟ ، آری پوچ و هیچ دانستن این زندگی و این هستی کنونی را و گرایش به نمی دانم کجا را ، خیالبافی و هپروت می نامم ، توصیه می کنم از زندگی خویش لذت ببرید و آنرا بی هدف ندانید ، موهبتی بزرگ برای چندسالی به شما ارزانی شده .
امید که قدر دان باشید

 

حمید رضا در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

گرامی,غریب آشنا دکتر ترابی:
بسیار بر من منت میگذارید اگر از سروده هایتان بهره مندم کنید. بسیار به دل می نشیند.

 

بابا ادر در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:

من که شده ام چو کهربایی تو مرا " بهتر نیست

 

ساسان در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۵۴:

جام متعلق به جمشید است

 

تبسم در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

با سلام و احترام
از بند نصیب خود بگذر در بند نصیب دیگران باش یعنی چه؟ تشکر

 

با سلام احمد در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸ - دریافتن آن ولی رنج را و عرض کردن رنج او را پیش پادشاه:

چرا حکیم الهی به کنیزک توصیه میکند این راز را به هیچ کس نگو حتی به شاه اما خود حکیم انرا به شاه میگوید اصولا چرا باید این سر نهفته میماند

 

نادر.. در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:

گفتند: ما را تفسیر قرآن بساز ..
گفتم: تفسیر ما چنان است که می‌دانید. نی از محمد و نی از خدا..
این "من" نیز منکر می‌شود مرا ..
می‌گویمش: چون منکری، رها کن، برو ؛ ما را چه صُداع می‌دهی؟
می‌گوید: نی، نروم!
سخن من فهم نمی‌کند..
از "مقالات شمس"

 

بابک در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

در جواب اقا یا خانم رسته :
به نظرم تصویر سازی این شعر مربوط میشه به سفر در درون خویشتن ( سفر قهرمانی) و مواجه شدن با هولناکی های این سفر، ربطی به عالم نشئگی یا عالم هپروت نداره، ایضا فرهنگ سازی در راستای این عوالم

 

سینا صدری در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۱۵ - حکایت:

با سلام، در بیت نخست، در غالب نسخ به جای" سیه کاری" از نردبانی فتاد ، آمده است: "رباخواری" از نردبانی فتاد.....

 

محمد در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷:

سلام حمزه جان مهربان.
اجرای خصوصی روز وصل نه روز وصال
البته اونجا در شور اجرا شه
قطعه دیگری هم هست که استاد تاج اصفهانی به همراه استاد محجوبی این قطعه را در همایون اجرا کردن.
استاد ایرج هم فکر کنم اجراش کرده باشن

 

بهروز در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹:

متنی بسیار عمیق و زیبا در حق شمس و رومی والامقام:
پیوند به وبگاه بیرونی

 

سام در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:

گروه Circle band این آهنگ رو به زیبایی تمام اجرا کردن. اسم آهنگ Did you see

 

۷ در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷:

از دست دوست هر چه ستانی شکر بود
وز دست غیر دوست تبرزد تبر بود
تبرزد=گونه شیرین میوه های آبدار همچون انگور و خربزه و زردآلو
گونه ای خرما
تبرزد= قند سفید و نبات یا نمک شفاف چون از غایت سختی آن را به تبر بشکنند

 

آرزو در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳:

ببخشید. با پوزش فراوان. متن نادرست بود

 

۱
۳۰۵۵
۳۰۵۶
۳۰۵۷
۳۰۵۸
۳۰۵۹
۵۰۵۰
sunny dark_mode