گنجور

حاشیه‌ها

محمدعلی میرآخوری در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

به نظر میرسد مصراع اول بیت پنجم اینگونه بشد
با هرکه انس گیری از او سوخته می شوی
یک می باید اضافه شود

 

nabavar در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

خوش گفتی م ، س گرامی
هیچ مقدسی نیست که از نقد معاف باشد
آفرین که
بال ها بگشودی از بام تعصب جسته ای

 

م ، س در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

چرخ از بهر ماست در گردش
زان سبب همچو چرخ گردانیم
تقلید پیشینیان کرده است
چرخ از بهر ما نیست ، ما خود جزیی از چرخیم
خود را اینقدر عزیز دردانه نبینیم

 

محمد تقی زاده در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بی کار کجاست؟
در مصرع اول این بیت که کنایی هم هست میخواهد زیاد بودن حجم غم جدایی را برساند و خیلی ماهرانه این را توصیف کرده و در مصرع بعد میفرماید:ما کجای این داستانیم و معشوقی که کاری به جز نامهربانی ندارد (البته از نظر عاشق) کجا!

 

هادی در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

سلام ، چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را ،سماع وعظ کجا و نغمه رباب کجا معنیش چی میشه ؟؟؟

 

م ، س در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲:

اینجا سخن از ناز و کرشمه ی یار است و معشوق
ربطی به سرین حیوان ندارد
غنج را بهتر است همان عشوه و کرشمه معنا کنیم
از بهار:
دیدم به بصره دخترکی اعجمی نسب
روشن نموده شهر به نور جمال خویش
می‌خواند درس قرآن در پیش شیخ شهر
وز شیخ دل ربوده به غنج و دلال خویش

 

محمد علی طهماسب زاده در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

اگر در بیتی که آوردید بر فرض اینکه منظور از تبریز نام شهری است آیا میتوانید با تعویض نام تبریز با نام شهری دیگر این بیت را برایم به درستی معنی بکنید !؟
عالی خداوند شمس دین، بغداد از او جان زمین
پرنور چون عرش مکین کو رشک شد انوار را

 

داش خانه در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۲:

سلام.
منظور از راز در این بیت از مولانا همان قوانین جذب و غیره است. چیزی که در مستند راز بیان میشود.

 

علی عباسی در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:

این غزل دل انگیز حافظ رو استاد ایرج در گلهای رنگارنگ 491 در دستگاه ماهور به زیبایی اجرا کردن بویژه گوشه شکسته.

 

پریشان روزگار در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

نادر گرامی،
خوشا و خرما آنان که چشم بر هستی ( واقعیت) گشوده اند ، و در بر پندار ( خیال) بسته.

 

پریشان روزگار در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

حمید رضا
می گویند، ( وبر گردن آنان که می گویند)
" عارف کسی است که عبادت حق را از آن جهت انجام می دهد که مستحق عبادت میداند 0(حق را) ، ونه از جهت امید ثواب و خوف از عقاب"

 

علی در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:

ببخشید میشه بگید چجوری فهمیدید کتاب شمیسا ارزش تاریخی و اسنادی نداره؟؟؟؟ اصلا کتابو خوندید؟؟ تمام بخش های کتاب بر اساس شعرهای کاملا مستند از دیوان شعرای همین مملکت است که همه جا موجود است و هرکس بخواهد می تواند به آنها دسترسی پیدا کند و اصل شعر را بخواند.
چیزی را می گویند ارزش تاریخی و اسنادی نداره که طرف مطلبی را از خودش عنوان کند که در هیچ نوشتار و سند تاریخی عنوان نشده و هیچ منبع و مرجع معتبری نداره ولی تمامی حکایات و اشعاری که در کتاب شمیسا آمده عین همان اشعار و حکایات تاریخی از کتب مختلف است که ایشان گردآوری کرده .
ایشان تاریخ نویس نبوده اند که بخواهد از خودش چیزی سرهم بندی کند و به عنوان تاریخ به خورد ما دهد بلکه اصل اشعار و حکایات ادبیات فارسی را در کتابش آورده . بهتر است کورکورانه و از روی بغض در مورد یک اثر تحلیل ارائه ندهیم و همین جوری بدون دلیل و برهان و چون خلاف باور و عقیده ماست بیاییم بگوییم فلان اثر فاقد ارزش اسنادی است .واقعا از برخی حرفها به قول ظریفان مرغ پخته هم خنده اش میگیرد

 

nabavar در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

نادر...جان نه تنها شما را مسخره نمی کنم بلکه به شما و به همه ی آنها که پوسته ی جلو چشمان را پاره می کنند تبریک می گویم
من نیز روزی پرده چشم دریدم و از هَپَروت بُریدم و دنیای زیبایی دیدم که به آزادگی از بند های تقلید و خیال انجامید
تولدت مبارک

 

جلیل Jalilomidi@yahoo.com در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵ - قبول کردن نصاری مکر وزیر را:

درود بر حسام الدین و بیان شیوای او.
شاعر عرب گوید:
عرفتُ الشرَ لا للشرِ لکن لتوقّیهِ
و من لا یعرف الشرَ من الناسِ یقع فیهِ

 

نادر.. در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

دوستان جدید عزیزم، بزرگواران
بهتر می دونم با احترام، داستانی کوتاه براتون تعریف کنم.. حکایت تولدمه شاید:
یکی بود یکی نبود
تو یه شهر ناشناخته! مردمی زندگی می کردن که چشماشونو پوست ضخیم یه دستی پوشونده بود و فقط گهگاه هاله هایی از نور در تاریکی تجربه می کردن؛ برای همین از دنیا شناخت گنگ و مبهمی داشتن و دچار عقاید و تعصبات عجیب و غریبی شده بودن.
یه روز یکی از اونا که متقاعد نشده بود و خیلی کنجکاو بود، شجاعت به خرج داد و با دقت و ظرافت برشی بر پوست پوشیده شده رو چشماش ایجاد کرد ...
چه تجربه ی شگفتی! باور کردنی نبود؛ انگار به یه دنیای دیگه وارد شده بود!!
مدتی بعد که به خودش اومد، ناخودآگاه زد زیر خنده؛ خندش تمومی نداشت ... با خودش فکر می کرد چه تصورات پوچی داشته پیش از این! ...
ماجرا رو برای بقیه تعریف کرد و گفت توصیف چیزای جدیدی که تجربه کرده امکان پذیر نیست و تنها راهش اینه که اونا هم دست به کار بشن و ...
اما هر چی اصرار می کرد فایده ای نداشت، همه مسخرش می کردن و می گفتن عقلشو از دست داده! ..
تا این که بالاخره از شهر انداختنش بیرون!! ......

 

شهلا اسدی در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۰:

قمرالملوک وزیری در دستگاه ماهور با تار مرتضی خان نی داوود این غزل را خوانده اند

 

عمو شهرام در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

در بیت 6شم منظور فردوسی به گمانم کعبه و اسامی الله هست

 

محمد در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۳:

این که اجرای اواز روی این اشعار میتواند لذتبخش باشد بحثی نیست ولی اینکه اینجا تبدیل بشود به مکان معرفی خواننده ها و سبک موسیقی پاپ و... و حجم صدای فلان کس یه جور بی اعتناعی به شاعر و پیام شعر است

 

فرشید در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۵ دربارهٔ قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

با سلام رباعی 3 فروغی بسطامی نیز همین رباعی هست لطفا اصلاح بفرمایید با تشکر

 

فرشید در ‫۷ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

با سلام رباعی 5 فروغی بسطامی نیز همین رباعی است محبت کنید اصلاح بفرمایید با تشکر

 

۱
۳۰۵۶
۳۰۵۷
۳۰۵۸
۳۰۵۹
۳۰۶۰
۵۰۴۹
sunny dark_mode