روزگاریست که ما را نگران میداری
مخلصان را نه به وضع دگران میداری
گوشهٔ چشمِ رضایی به منت باز نشد
این چنین عزت صاحبنظران میداری
ساعد آن به که بپوشی تو چو از بهر نگار
دست در خون دل پرهنران میداری
نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ
همه را نعرهزنان جامهدران میداری
ای که در دلق ملمّع طلبی نقد حضور
چشم سری عجب از بیخبران میداری
چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ
سر چرا بر من دلخسته گران میداری؟
گوهر جامجم از کان جهانی دگر است
تو تمنا ز گل کوزهگران میداری
پدر تجربه ای دل تویی آخر ز چه روی
طمع مهر و وفا زین پسران میداری؟
کیسهٔ سیم و زرت پاک بباید پرداخت
این طمعها که تو از سیمبران میداری
گر چه رندی و خرابی گنه ماست ولی
عاشقی گفت که تو بنده بر آن میداری
مگذران روز سلامت به ملامت حافظ
چه توقع ز جهان گذران میداری؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نگرانیها و دغدغههایی اشاره دارد که شاعر نسبت به وضعیت جامعه و رفتار انسانها دارد. او به مخلصان اشاره میکند که در شرایط فعلی به وضعیت دیگران توجهی ندارند و این موضوع او را نگران میکند. چشمپوشی و بیتوجهی به مشکلات دیگران، حسرت و درد در دل شاعر ایجاد کرده و تأکید بر این دارد که در حیات، عزت و احترام باید به نظرها و احساسات صاحبان نظر داده شود. همچنین، شاعر از غم و تنهایی سخن میگوید که نه تنها گلها، بلکه بلبلان نیز از آن رنج میبرند. او به دنبال ارزشهای انسانی و محبت در روابط است، و به انتقاد از طمع و ناپایداری در دنیا میپردازد. در نهایت، به این نتیجه میرسد که باید روزهای زندگی را با فهم و توجه به عشق و محبت سپری کنیم، نه با ملامت و ناامیدی.
هوش مصنوعی: در این زمان، نگرانی ما را بیشتر میکنی و حال مخلصان و نزدیکان را به حال دیگران در نمیآوری.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که توجه و نگاه خاص کسی که در مقام روشنفکری و دانش قرار دارد، تنها از یکی از اطرافیانش حاصل نشده است. این شخص با رفتار و نگاهش، به نوعی ارزش و احترام بیشتری به نظرات و اندیشههای اهل نظر و صاحبنظران میدهد.
هوش مصنوعی: بهتر است که برای خوشنود کردن معشوق، خود را به رنج و سختی بیندازی، زیرا تو توانایی نگهداری از خود را داری و میتوانی از دلخوشی نسبت به هنر و زیبایی برآمده از این عشق، به خوبی دفاع کنی.
هوش مصنوعی: در دل غم تو، نه گلی به شکوفایی رسیده و نه بلبلانی در باغ سر از شوق آواز برآوردهاند. همه در ناامیدی و بیقراری زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در لباس رنگارنگ خود، به دنبال حقیقت هستی، تعجب نکن از اینکه بیخبران از این حقیقت چه میکنند.
هوش مصنوعی: چرا وقتی تو چنین زیبایی و روشنی در زندگیام هستی، هنوز بر من که دلی زخمی دارم، اینقدر بیتوجهی میکنی؟
هوش مصنوعی: جواهر اصلی و ارزشمند، از منبعی فراتر از این دنیا به دست میآید، اما تو تنها آرزوی گلهای سفالی هنرمندان را داری.
هوش مصنوعی: پدر جان، تو که خودت در دل تجربههای بسیاری داری، چرا هنوز امیدوار هستی که این پسران، محبت و وفا را به تو بدهند؟
هوش مصنوعی: برای دستیابی به ثروت و خواستهها باید هزینهها و دشواریهایی که نصیب تو میشود را بپذیری. تو باید آمادهباشی که به خاطر طمعورزیهایت، بهایش را بپردازی.
هوش مصنوعی: هرچند که ما در رفتارهای خود ناپسند و خرابکاری داشتهایم، اما عشق به تو این را میگوید که تو این اشکالات ما را به عنوان یک بندۀ خود میپذیری.
هوش مصنوعی: روزهایی را که در سلامت و خوشی سپری میکنی، با ندامت و شکایت نگذران؛ حافظ به تو یادآوری میکند که از این دنیا که دائماً در حال تغییر و گذر است، چه انتظاری میتوانی داشته باشی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
رایگان چون سر و زر در قدمش میبازم
سر چرا بر من شوریده گران میدارد؟
همین شعر » بیت ۶
چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ
سر چرا بر من دلخسته گران میداری
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.