آن که زلف و عارض او غیرت روز و شب است
جان من از مهر و ماه روش هر دم در تب است
رشک عناب است یا خود پسته خندان او
سیب سیمین است خود یا آن ترنج غبغب است
باز ابر چشم من بسیار باران شد، مگر
ماه خرمن سوز من امشب به قلب عقرب است؟
بس که فریادم شب هجران به گردون می رود
قدسیان را از تظلم کار یارب یارب است
می شمارم هر شبی اختر از آب چشم و صبح
نیست روشن کاختر بختم کدامین کوکب است
ساقیا، بر لب رسان جامی و آنگه ده به ما
زانکه ما را چون قدح از تشنگی جان بر لب است
ترک هر مذهب گرفتم، زانکه نزد پیر دیر
ذکر مذهب لاابالی زاختلاف مذهب است
ما و مجنون در ازل نوشیده ایم از یک شراب
در میان ما ازان رو اتحاد مشرب است
لاف دانایی مزن خسرو مگر دیوانه ای
در دبستانی که پیر عقل طفل مکتب است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر معروف ایرانی، حافظ، بیانگر عشق و تمایل به شاهدی است که زیبایی او میتواند حسادت خاصی را در دیگران برانگیزد. شاعر در این شعر از احساسات عمیق خود نسبت به محبوبش میگوید و به تجسم زیباییهای او میپردازد. او همچنین از درد جدایی و دلتنگی شبهای هجران مینالد و درخواستی برای نوشیدن شراب و فراموش کردن غمها دارد. حافظ در نهایت به وحدت عاشق و معشوق اشاره میکند و بیان میکند که همه ما از یک منبع عشق و شراب سیراب شدهایم، و در نهایت به نکتهای فلسفی از دانایی و عقل توجه میکند.
هوش مصنوعی: کس که موها و چهرهاش حسرتی برای روز و شب است، جان من از عشق و زیبایی او همیشه در حال تپش و اشتیاق است.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت میوهها اشاره دارد و در آن به مقایسه میوهها پرداخته شده است. میوهای همچون عناب که مورد حسادت قرار میگیرد، به زیبایی پستهای خندان و سیب نقرهای اشاره میکند. همچنین، ترنجی با غبغب به زیبایی و ظرافت خود میبالد. به طور کلی، این متن نشاندهندهی تنوع و زیبایی در دنیای میوههاست و هر یک از آنها جاذبه خاص خود را دارند.
هوش مصنوعی: چشمان من پر از اشک و باران شده، انگار که شب ماهی که دلم را میسوزاند، در قلب عقرب قرار دارد.
هوش مصنوعی: در شب جداییام، فریاد من به آسمان میرسد و فرشتگان از شدت درد و نالهام فریاد یارب یارب میزنند.
هوش مصنوعی: هر شب ستارهها را از اشکهایم میشمارم و صبح، روشناییای در زندگیام نیست. نمیدانم کدام ستاره خوشبختی به من خواهد رسید.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و یک جام به ما بده، زیرا ما در حال حاضر به اندازهای تشنهایم که جانمان به لب رسیده است.
هوش مصنوعی: هر نوع مذهبی را کنار گذاشتهام، زیرا نزد پیر و حکیم زمانهام، ذکر راه و روشهای مذهبی مهم نیست و اختلافات مذهبی بیمعناست.
هوش مصنوعی: ما و مجنون از آغاز، از یک منبع واحد سیراب شدهایم و به همین دلیل بین ما همفکری و همسلیقگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: از داناییات نگو، ای پادشاه، مگر اینکه بازندهای در مدرسهای باشی که در آن، مرد عاقل به اندازه یک کودک در مکتب میماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا بدیدم حلقه زلف تو، روز من، شب است
تا ببوسیدم سر کوی تو، جانم بر لب است
یا رب! آن ابرو، چه محرابی است کز سودای او؟
در زوایای فلک، پیوسته یارب یارب، است
پیش عکس عارضت، میرم که شمع از غیرتش
[...]
با رخ و زلف تو دل را روز بازار امشب است
تا درین سودا برآید جان شیرین بر لب است
در سر زلف تو دلهای پریشان جمع شد
حلقه حلقه هر شبی فریاد یارب یارب است
خواست تا از ماه رویت چرخ تابد روی مهر
[...]
آن شبِ قدری که گویند اهلِ خلوت امشب است
یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است؟
تا به گیسویِ تو دستِ ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقهای در ذکرِ یارب یارب است
کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف
[...]
گرچه ابر زندگی جان بخش و صافی مشرب است
بی دهانت آب خضر از جانب او با لب است
تا پدید آمد ز رویت زلف اشک افشان شدیم
شب چو پیدا می شود گاهِ طلوع کوکب است
گر مزید حسن خواهی زلف را کوته مساز
[...]
سردمهریهای دوران را تلافی از تب است
سوزن خار ملامتها ز نیش عقرب است
نه همین ما میگدازیم از غم بخت سیاه
هرکجا روشندلی دیدیم شمع این شب است
ناله هرجا میرسد رنگ دگر بر میکند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.