در پیش بیدلان جان، قدری چنان ندارد
آری کسی که دل داد پروای جان ندارد
پرسی ز من که دارد؟ زان بینشان نشانی
هر کس ازو نشانی دارد نشان ندارد
یک جو وفا ندیدم از روی خوب هرگز
دیدم تمام هر کس این دارد آن ندارد
بر من نه از ترحم کم کرده یار بیداد
تاب جفا ازین بیش در من گمان ندارد
هاتف غلامی تو خواهد بخر به هیچش
این کار اگر ندارد سودی، زیان ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ تجربههای تلخ و ناامیدیهای عاطفی است. شاعر اشاره میکند که عشق واقعی و وفا در دنیای امروز نایاب است و بسیاری از افراد به دنبال نشانهای از عشق هستند، اما در نهایت چیزی پیدا نمیکنند. همچنین، او بیان میکند که در عشق، بیتوجهی و بیرحمی وجود دارد و حتی اگر دیگری به او آسیب برساند، او دیگر نمیتواند تحمل کند. در انتها، شاعر به نوعی تسلیم میشود و اعلام میکند که اگرچه این رابطه سودی ندارد، اما به هر حال ضرری هم ندارد.
هوش مصنوعی: افراد آگاه و هوشیار، ارزش و اهمیت جان را درک میکنند. کسی که دل به عشق داده، دیگر نگران جان خود نیست.
هوش مصنوعی: اگر از من بپرسی که چه کسی او را دارد، باید بگویم که هر کس نشانی از او دارد، اما خود او نشانی ندارد.
هوش مصنوعی: هرگز از چهرهی زیبای او وفایی ندیدم، بلکه فهمیدم که هر کس یک ویژگی خاص دارد که دیگری آن را ندارد.
هوش مصنوعی: یار به من ترحم نکرده و در برابر بیعدالتیاش طاقت من از این بیشتر نیست و نمیتواند به من شک کند که از این وضعیت تحمل کنم.
هوش مصنوعی: یک شخص پیامبری از طرف تو دارد که به تو خبر میدهد. اگر این کار برایت سودی ندارد، حداقل ضرری هم ندارد، پس از آن غافل نشو و به آن توجه کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانْ بی جمالِ جانان میلِ جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقّا که آن ندارد
با هیچ کس نشانی زان دِلْسِتان ندیدم
یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
هر شبنمی در این ره صد بحرِ آتشین است
[...]
جان، بی جمال جانان میل جنان ندارد
آن کس که این ندارد حقا که جان ندارد
جان بیلقای مهدی ذوقی چنان ندارد
وانکس که این ندارد حقا که آن ندارد
ذوقی چنان ندارد بیخدمتش عبادت
بیخدمتش عبادت ذوقی چنان ندارد
با هیچ کس نشانی از حضرتش ندیدم
[...]
با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم
یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
هر شبنمی در این راه صد بحر بی کران است
دردا که این معما شرح و بیان ندارد
ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.