گنجور

 
ظهیر فاریابی

اَقبِلِ الساقی برَیحانٍ و راح

هاتِها تَفتَرُّعَن ثَغرِالمِلاح

موسم عیش است در ده جام می

کز جهان بی می نیاید کس فلاح

اِنتَهی فی السُّکرِاَغصانُ الرُّبی

مالِصَحبیَ بَینَ سَکرانٍ و صاح

گل ز خوبی مست و بلبل از نشاط

نیست بی‌شادی درین موسم مباح

قامَ فی نَصرِالهُدی مُستَنصِرا

اَحرَزَ المُلکَ باطرافِ الرماح

فتح نو در پیش دارد شهریار

عیش و عشرت را ز نو کن افتتاح

یَنتَجی اَرضَ العِدی فی جَحفَلِ

ضَلَّ فیَ لأَلائِهِ ضَوءُ الصَّباحِ

شاه عزم خطه بدخواه کرد

تا فزاید دین و دولت را صلاح

ثابتُ الاِقبالِ منصورُ اللَّوا

مُستقیمُ الاَمرِ مَأَمولُ النَّجاح

دولت اندر پیش و پیروزی ز پس

نصرت اندر قلب و عصمت بر جناح

 
 
 
ادیب صابر

ای خلافت را امام و ای امام را قوام

قصد تو قمع فساد و عزم تو عون صلاح

سید شرقی و مجد دین و اهل شرق و غرب

از کف و کلک تو در راحت چو روح تو ز راح

هم فلاح و هم صلاح از خدمتت زاید که تو

[...]

ظهیر فاریابی

اَقبِلِ الساقی برَیحانٍ و راح

هاتِها تَفتَرُّعَن ثَغرِالمِلاح

موسم عیش است در ده جام می

کز جهان بی می نیاید کس فلاح

اِنتَهی فی السُّکرِاَغصانُ الرُّبی

[...]

ابن یمین

ای که اندر شرب می ما را ملامت می‌کنی

شرب می از رشد باشد زان کزو گیرد سماح

می نگه دارد نفوس خلق را از عیب بخل

وان کزو آید سخاوت باشد از اهل فلاح

اسیری لاهیجی

گر نداند درد عشق دوست را عاشق فلاح

کی امید وصل او گردد مقارن با نجاح

رند و مستم بی جمال یار مخمور غمم

بی می دیدار عاشق را نباشد ارتیاح

از خمار کبر و نخوت هست زاهد در عذاب

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه