افتخار زمانه شمس الدین
ای چو عنقا نظیر تو معدوم
همچو هد هد بر آستانه تو
فلک تند چاپلوس خدوم
باز اقبالت آشیان کرده
همچو نسرَین در میان نجوم
مه که در آشیان دولت تو
روز دشمن نیم به سیرت بوم
تا کی از آفتاب طلعت خویش
همچو خفاش داریم محروم؟
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
افتخار زمانه شمس الدین
ای چو عنقا نظیر تو معدوم
همچو هد هد بر آستانه تو
فلک تند چاپلوس خدوم
باز اقبالت آشیان کرده
همچو نسرَین در میان نجوم
مه که در آشیان دولت تو
روز دشمن نیم به سیرت بوم
تا کی از آفتاب طلعت خویش
همچو خفاش داریم محروم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ای تو بحر و فضایل تو درر
وای تو چرخ و مکارم تو نجوم
ای به حری به هر زبان ممدوح
وی به رادی به هر مکان مخدوم
لیکن اینجا موانعی است مرا
[...]
معدلت اندرین زمانهٔ شوم
شد چو سیمرغ وکیمیا معدوم
میر خوبان کشید نامعلوم
حشم زنگ در حوالی روم
گشت پوشیده زان سواد حشم
عدل نوشیروان بظلم سدوم
من بر او عاشقم هنوز چنان
[...]
ای جهان را بزرگیت معلوم
وای خرد را کفایتت مفهوم
سخنت باد بر دل وزرا
گرم چون انگبین و نرم چو موم
ولیت بر کنار آب حیات
[...]
آفرین باد بر چو تو مخدوم
ای نکوسیرت خجسته رسوم
ای بصورت فرود دور فلک
وی بمعنی ورای سیر نجوم
دخل مدح تو از خواص و عوام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.