انک بر تخت مکرمت شاه است
شرف الدینِ حق شرفشاه است
در تکاپوی خدمتش جوزا
از کمر بستگان درگاه است
وز پی امتثال فرمانش
چرخ را دیده بر سر راه است
لطف او بر صحیفه های ریاض
کاتب نقش صبغة الله است
کوه در پیش حلم راسخ او
همچو در پیش کهربا کاه است
در نفاذ امور نتوان گفت
که مر او را فلک ز اشباه است
پیش او حمله های شیر فلک
راست چون حیله های روباه است
ای ز رفعت به منزلی که در او
طاق گردون نظیر خر گاه است
قصه فاقه های من که مقیم
چون ثناهای تودر افواه است
بر تو پوشیده نیست از پی آنک
رایت از سرّ غیب آگاه است
تحفه لطف چون طمع دارم
چون فلک با زمین به اکراه است
یوسف ناز دیده خردم
از جفای زمانه در چاه است
اعتمادم پس از خدا بر توست
زانک ایّام نیک بدخواه است
تا به تقدیر با بقای فلک
نسبت ماه و هفته کوتاه است
مدد مدت بقای تو باد
هرچه در دهر هفته و ماه است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همه از کار کرد الله است
نیکبخت آن کسی که آگاه است
مرد بامایه را گر آگاه است
شحنه باید که دزد در راه است
که من و ما حجاب این راه است
پردۀ بارگاه الله است
سخن آن که مرد آگاه است
«لیس فی جبّتی سوی اللّه» است
حکم عدل نام آن شاه است
باطناً شمس و ظاهراً ماه است
رند مست است زاهد هشیار
بندهٔ بندگان درگاه است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.