ای دودهٔ طهمورث، دل یکدله باید کرد
یک سلسله دیوان را در سلسله باید کرد
تا این سر سودایی، از شور نیفتاده
در راه طلب پا را، پُر آبله باید کرد
بدبختیِ ما تنها از خارجه چون نَبْوَد
هر شِکوِه که ما داریم از داخله باید کرد
با جامهٔ مُستَحفِظ در قافله دزدانند
این راهزنان را طرد، از قافله باید کرد
اهریمنِ استبداد، آزادیِ ما را کشت
نه صبر و سکون جایز، نه حوصله باید کرد
مابینِ بشر شد سد، چون مسئلهٔ سرحد
زین بعد ممالک را، بیفاصله باید کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.