کانون حقیقت دهن بسته ما بود
قانون درستی، دل بشکسته ما بود
صیاد از آن رخصت پرواز به ما داد
چون باخبر از بال و پر بسته ما بود
از هر دو جهان چشم به یک چشم زدن بست
آزاد ز بس خاطر وارسته ما بود
هر پست سزاوار سردار نگردید
این منزلت و مرتبه شایسته ما بود
اسرار جهان روشن از آنست بر ما
چون مظهر آیینه، دل خسته ما بود
انگشت قضا نامه گیتی چو ورق زد
سردفتر آن مسلک برجسته ما بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.