هوش مصنوعی: این شعر به تصاویری از خونریزی و دردهای اجتماعی اشاره دارد. در آن به تابش خورشید بر خیابانی خونین پرداخته میشود و نوعی اضطراب و ناامیدی از وضعیت جامعه حس میشود. شاعر به قساوت و مرگ و زندگی در کنار هم پرداخته و به تصویر کشیده که روزها با خونی تازه و دردناک آغاز میشوند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصاویری از خونریزی و دردهای اجتماعی اشاره دارد. در آن به تابش خورشید بر خیابانی خونین پرداخته میشود و نوعی اضطراب و ناامیدی از وضعیت جامعه حس میشود. شاعر به قساوت و مرگ و زندگی در کنار هم پرداخته و به تصویر کشیده که روزها با خونی تازه و دردناک آغاز میشوند.
هوش مصنوعی: هر روز تا طلوع خورشید، خونهای ریخته شده بر زمین، مانند فوارهای از افق به سمت آسمان میجوشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از خانه برون رفتم من دوش به نادانی
تو قصهٔ من بشنو تا چون به عجب مانی
از کوه فرود آمد زین پیری نورانی
پیداش مسلمانی در عرصهٔ بلسانی
چون دید مرا گفت او داری سر مهمانی
[...]
ما انصف ندمانی لو انکر ادمانی
فالقهوة من شرطی لاالتوبة من شانی
ریحان به سفال اندر بسیار بود دانی
آن جام سفالی کو و آن راوق ریحانی
لو تمزجها بالدم من ادمع اجفانی
[...]
ترسا بچهٔ لولی همچون بت روحانی
سرمست برون آمد از دیر به نادانی
زنار و بت اندر بر ناقوس ومی اندر کف
در داد صلای می از ننگ مسلمانی
چون نیک نگه کردم در چشم و لب و زلفش
[...]
ترسا بچهای، شنگی، شوخی، شکرستانی
در هر خم زلف او گمراه مسلمانی
از حسن و جمال او حیرت زده هر عقلی
وز ناز و دلال او واله شده هر جانی
بر لعل شکر ریزش آشفته هزاران دل
[...]
پنهان به میان ما میگردد سلطانی
و اندر حشر موران افتاده سلیمانی
میبیند و میداند یک یک سر یاران را
امروز در این مجمع شاهنشه سردانی
اسرار بر او ظاهر همچون طبق حلوا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.